شعر هوای ابری + شعرهای کوتاه و بلند ویژه هوای عاشقانه ابری
شعر زیبای هوای ابری (هوای بارانی و ابری عاشقانه)
شعر هوای ابری و ابر در دسته زیباترین اشعار احساسی در مورد طبیعت قرار می گیرند که از زمان های گذشته تا به حال، شاعران زیادی در مورد آن اشعار زیبا با تفاسیر مختلف سروده اند. در این بخش هم تعدادی شعر کوتاه و بلند مخصوص هوای ابری را قرار داده ایم که امیدواریم این اشعار هوای ابری مورد توجه شما قرار بگیرند.
بعضی از شاعران از ابر توصیف شاد داشته اند و آنرا مایه تازگی و طروات زمین می دانند و دسته ای دیگر، هوای ابری را غمناک می دانند زیرا در آن هنگام، آسمان تیره و تار می شود و به واسطه ابر خورشید عالمتاب از دیده ها مخفی می شود.
شعر کوتاه و بلند هوای ابری
گاهی هوای ابری دوست دارم
با این که خیلی خونه دلگیره
اما چشای تو نمی زاره
بغض تو هی دستام و می گیره
دیوار این خونه پر از درد
از پنجره چیزی نمی بینم
دریا دلش خونه تو می دونی
روزای خوبم خواب می بینم
…
علی رفیعی
شعر نو و سپید در مورد هوای ابری و ابر
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر با آن پوستین سرد نمناکش
باغ بیبرگی، روز و شب تنهاست
با سکوت پاک غمناکشساز او باران، سرودش باد
جامهاش شولای عریانیست
ور جز اینش جامهای باید،
بافته بس شعله زر تارِ پودش باد…مهدی اخوان ثالث
شعر زیبای عاشقانه هوای ابری
خوب هم که باشی،
سوسوی چراغ های شهر
در هوای ابری غروب دلتنگت می کنند
خورشیدِ رفته و ماهِ نیامده دلتنگت می کنند
به تمام حوصله ات دست درازی می کنند
چه تو بخواهی چه نه
چه در فکرش باشی چه نه
چه خوب باشی چه نه
تفاوتی نیست…
تا خورشید پی کارش رود
تا مهتاب بیاید و بتابد
به ناچار به نقطه ای،
چراغی،
آسمانی و یا به کسی می نگری
می نگری اما نمی بینی
چشمانت در گذشته جا مانده اند
چند ثانیه گیج و سر در گم…
مبهوت خاموشی درخشش خورشیدت
محو پیدایی سپیدی مهتابت
دست افکارت در حنا
چشم هایت پی خیال
جسمت بی تعادل و بی اختیار…
… همین چند ثانیه
همین چند ثانیه ی مدهوشی
در همین ثانیه های دلتنگی
صدایی،
نیرویی،
ضربانی در تو میتپد!
دلت با تاپ و توپ به جنگ افکارت میرود
آنقدر می تپد و می تاپد و می توپد
تا چشمانت را با خود به غنیمت باز گرداند
دیده بصیرت به تو می بخشد
دیگر همه چیز برایت دلنشین می شود
حتی همین هوای ابری خیابان های رو به غروب شهر
تو خوبی
هوا خوب است
غروب هم ای…
باشد قبول، غروب هم خوب است
اصلا هر چه هم نبود،بگذار نباشد به درک
دل که باشد کفایت میکند به تمام نداشته ها
مجموعه اشعار عاشقانه زیبا در مورد هوای ابری
دلم گرفته، خزان است حــال و احــــــوالم
که منکرانه گریـــــزان زِ چنگِ اقبـــــــالمهوایِ ابریِ دل را غــــــــزل نمی خواهد
قداست کلمــــاتش، کجـــــاست اجـمـــــالم؟!به کویِ مستیِ مهمــــان بیـــــــــا و باده بده
همان شبی که ترحّــــــــــم کنی به اهمـــالمتمام شب به سکوتی، تو را صــــدا زده ام
به ناله های پیــــــاپی، شکــــن تو اغــــلالمبیا که خــــــرجِ دواهای این غزل بیش است
به وزن چـــاره گری کن، بفـــــــکر افعـــــالم
شعر بوی باران
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخههای شسته، باران خورده، پاکآسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید…
فریدون مشیری
شعر دو بیتی هوای ابری غمگین
ببین که دل من مثل هوای ابری تیره و تار است
برگرد که چشمم یکی اشک ویکی کاسه خون است
هر لحظه به یاد تو می افتم چشمم خیس است
بیابا هم باشیم ،که دنیای منو و تو گلستان است
شعر دلتنگی هوای بارانی
زیبا هوای حوصله ابری است
چشمی از عشق ببخشایم
تا رود آفتاب بشوید
دلتنگی مرا…
محمدرضا عبدالملکیان
شعر دلم گرفته در هوای ابری
هوای ابری دلم
خورشید پنهان از دیده ام
به رقص آمده غم دلم
دوباره از جهان عشق حسرت حاصلم
دیده تار گشت
زین عشق محنت حاصلم
شعر غمناک
حالم خوب است
هنوز خواب میبینم ابری میآید
و مرا
تا سرآغازِ روییدن
بدرقه میکندسیدعلی صالحی
شعر زیبای رمانتیک هوای ابری
هوای ابری خونه جای خالیت و میفهمه
همیشه تنهای تنهام غم چشمام و میفهمهحالشم خیلی عجیبه یه گوشه تنها نشسته
حرفی که نداره انگار دست به دعا نشستهواسه ی تنهایی من غصه خوردن کار اونه
حسی که کرده هوایبم انگاری خود جنونهتامیخواداشکام بریزه تامیخوام بگم که تنهام
میخنده میگه دیوونه توکه هستی زیر دستامتا که شب میشه میدونه یاداون میفته چشمام
میدونه بهونه گیرم میگم بی اون خیلی تنهامخیلی مهربونه با من قدر خوبیشو میدونم
هوای ابری خونه همیشه ابری میمونممیشینه زود پای حرفام وقتی میگم خیلی تنهام
میگه تو بهونه گیری نگو اینقده که تنهامهوای ابری خونه دعا کن برگرده پیشم
بخدا اگه نیاداون ازغمش دیوونه میشمهوای ابری خونه هیچکی حالم و نفهمید
به غریبه گفته بودم زیرچشمی هی میخندیدهوای ابری خونه من میخوام براش بمیرم
خیلی سختیا کشیدم وقتشه بی اون بمیرماین شعرم برای سال۱۳۸۵????
#محبوبـ_رشیدیـ
شعر کوتاه هوای ابری
حالا رفته ای
و من شبیه تکه ابری تنها شده ام
نمی بارم
آرام آرام
دق می کنم
اشعار زیبای هوای ابری
تو نیستی، اما
وقتی به تو فکر میکنم
دریا نزدیکتر میآید
ابرهای سیاه دور میشوند
و باران
هر وقت بگویم میباردرضا کاظمی
شعر غمگین هوای دلم ابری است
هوای دلم ابریست…
نمی دانم…
شاید دلتنگ گریه شده باشم…
نمی گذارم سنگینی بغض مرا از نوشتن باز دارد…
می شکنم…
و ثمره ی این شکستن…
تولد قطره های کوچکیست که با سرسره بازیشان صورت خسته ام را نوازش می کنند.
دیگر ابری نیست…
مجموعه شعرهای غمگین هوای ابری
اگر باد نبود
آسمانم را سراسر ابر نمیگرفت
و من
این همه دلتنگ نمیشدم ابرآلود
این همه در دلم نمیباریدم
و این همه از شوق آفتاب نمیآمدم کنار پنجره
نارنجی من !
همیشه خیال میکردم
تو میآیی
و من آمدنت را تماشا میکنم
همیشه
باد پنجره را به هم کوبید
و باران تندی گرفتعباس معروفی
شعر هوای بارانی و ابری
بارانیه هوای دل، در پسِ خاطراتِ تو ابری شده بارِ دگر سنگینیِ نگاهِ تو
پرسه زدن باعث شود از بین بَرَد دیوانگی آدم که عاشق می شود، دل برندارد از کسی
هوا که ابری می شود پَرمی کشد خیالِ تو آسوده خاطر می شوم آنگه شوم فدایِ تو
بوی باران چه خوش است وقتِ سحر لحظه ای که تو نبینی در سمائت یک ستاره و قمر
باد همواره به یادم آورد از مویِ تو آن دمی که باز می گردد بیفتد در پسِ پهلوی تو
بهمنی عشق به گفتار نیست گر تو سعیی بنمایی هنر است
آن دلی را که اسیرت کردی عاقبت بر خود اگر وصل نمایی هنر است
شعر کوتاه
از تو دور شدم
مثل ابر از دریا
اما هرجا رفتم،
باریدم…رسول یونان
شعر نو هوای ابری
من در غربت تلخ فریاد
زندگی میکنم؛
امّا مرگ را…..آخرین آواز را؛
مثل قویی تنها؛
در سکوت ِ مردابِ عطش
میبلعم…
ویرانترین مَردم ؛
که خواهم ریخت،
آوارِ اشکم را،
بر دوشهایِ خسته از دردم….
خسته ترین رودم؛
بستر خشک عاطفه را؛
چنگ میزنم ؛
با التماس……..بازهم هوای دلم ابری است
خریدارِ بارانم
قطره ای چند؟؟؟؟
شاید؛
بهایش زندگی است…..مهراوه
شعر عاشقانه هوای ابری
عاشق که میشوی
قشنگ میشوی…
قشنگ مثل وقتی که باد بگیرد و
ابر برگردد
باران شود
و من چترِ تو باشمعاشق که میشوی
تو
خیلی قشنگ میشویافشین صالحی
شعر ابر
عشق اگرچه حرف ربط نیست
ربط میدهد مرا به تو…
همچنان که باد…
ابر را به کوهسیدعلی میرافضلی
شعر نو و زیبا در مورد هوای ابری
ابرهایی که توی این عکسند
تا حالا باید جایی باریده باشند
بی گمان گلهای زیادی را رویاندهاند
و بی گمان یکی از آن گلها را کسی برای معشوقه اش برده
فکر میکنم معشوقه باید لبخندی زده باشد از شادی
بی آنکه بداند
ما در این عکس
چقدر غمگین بودهایم!رویا شاه حسین زاده
شعر کوتاه هوای ابری
در گلوی من ابر کوچکی ست
میشود مرا بغل کنی؟
قول میدهم
گریه کم کند
شعر زیبای بارانی
خوب هم که باشی
سوسوی چراغ های شهر
در هوای ابری غروب دلتنگت می کنند
خورشیدِ رفته
و ماهِ نیامده
دلتنگت می کنندمژگان عباسلو
شعر غمگین هوای ابری
و از دردهایم
برای کدام ابر بگویم
تا آبروی یک مرد را چند فصل نگه دارداشکان پارسا
شعر زیبای و کوتاه عاشقانه
پیراهنت را
به بند رخت میسپارم
از آن طرف دنیا
ابرها
دست پای خود را گم میکنند
برای گلهایشابری
جا خوش میکند در گلویم
ابری
مینشیند در بشقاب غذایمپیراهنت را
از بند رخت میکشم
ابرها
باران را از یاد میبرند
ابرها آرام
گوشهای کز میکنند
اشعار عاشقانه
حالا رفته ای
و من شبیه تکه ابری تنها شدهام
نمیبارم
آرام آرام
دق میکنم
شعر عاشقنه کوتاه
تو عاشق باران بودی
رفتی
من از غصه آب شدم
خورشید کم کم بخارم کرد
حالا سالهاست
دارم برایت میبارم
شعر زیبا و احساسی باران
یواشکی صورتم را میگذارم روی صورتت
میدانم دیوارها حرفت را نمیفهمند
میدانم حق با توست
اما نه به اندازه دلتنگی من
آه عزیزکم…
صورتت خیس شده!
ابرهای بهانهات
راه چشمانم را خوب یاد گرفتهاند…
شعر رمانتیک هوای ابری
ابرها
راه گم کردهاند
وگرنه
کوچه بی درخت
باران میخواهد چه کار!؟
که تنهایی کبوتری را
تا پشت بی قراری پنجره ما بپاشند!؟
یا غربت لنگه کفشی خیس را
روی سیمهای چراغ برق
که هی از بندهایش
اشک میچکد…درخت باران میخواهد چه کار؟
پنجره باران میخواهد
نگاه خسته باران میخواهد
دلتنگی…
دلتنگی باران میخواهدمحسن حسینخانی
از کتاب: کودکی ام را پس بدهید
شعر ببار ای هوای ابری
ببار ای ابر
بزن پاکیزه کن دنیای پر اندوه و ناامید
بزن تا این جهان مرده و سرد و گره خورده شود زندهببار ای ابر
بزن تا آنکه با آن قطرههای نازک و تندت
شود سیلی به زیر پا
که میشوید با خود سنگلاخهای گلآلود و بزهکار
بزن تا اینکه دریای جهان را
با آن کردار پاک خود کنی لبریز
تا که شاید این غم و اندوه و نومیدی
در آن غرقه بسوی نیست و نابودی شناور…عرفان افتخارمنش
شعر زیبای ابر دخترانه
در چشم من
ـ این آرامگاه ابری ـ
بارانهای زیادی مردهاند…
برای تسلی که آمدی
شاخهای بوسه
آرام
بر سنگ گونهام بگذارمینا آقازاده
مجموعه اشعار عاشقانه
چشمهاى تو ارتباطِ مستقیمِ باد و باران است
چشمهاى تو پیامبر باغچه و ناودان است
چشمهاى تو معجزه
چشمهای تو ابر…بهرنگ قاسمی
شعر کوتاه در وصف هوای ابری
تو مثل ابرها
از تمام شهر رفته ای
و من طوفان مهیبیام
که تنها حیاط را به هم میریزم…فرناز خان احمدی
شعر دلتنگی
دلتنگی
هوایش ابری استچشمهای من به هوای تو
بارانی
آسمان احساسم
پر از شعر
چمدانام
پر از تنهایی
اما
دوستت دارم همیشه
بر لبم
همیشه تکرار میشود
در هر هوایی که باشدشبنم نادری
شعر احساسی ابرها
ترجیح میدهم
هوای رابطهام با بعضی آدمها
همیشه ابری بماندآفتاب که میزند
سردرگم میشوم از رنگین کمانِ این آدمها
وقتی نمیدانم خودم را با کدام رنگشان هماهنگ کنم…پریسا زابلیپور
شعر رمانتیک
دلم
هوایِ حوصله اَش کم شده است
گاهی ابری
گاهی بارانی
نمیخواهی
سراغی از حال هوایِ دلم بگیری؟مژگان بوربور
شعر غمگین هوای ابری
دلم گرفته…
شبیه ابری شدهام
که به شاخه درختی گیر کرده است
و با این حال
چگونه حتی خیال باریدن داشته باشم وقتی
تنها میراث بر جای ماندهات
همین بغضیست
که از تو
در من
به یادگار مانده استمصطفی زاهدی
اشعار عاشقانه هوای ابری
که هستی؟
که به باران میگویی بیا
ابر میبارد؟حامد نیازی
شعر هوای پاییزی
کجایی؟
اینجا پاییز است
و ابرها شتابی در باریدن ندارند…
میخواهم طوفانی به پا شود
و من تو را از هر کجا که هستی بردارم و با خودم ببرم…بتول مبشری
✦✦✦✦✦✦✦
دوستم داشته باش
و هر بار
به اسم کوچکم صدا بزن
مرا حواصیل بخوان
پرندهای که بارها از کوچ جامانده…
یا تکه ابری سیاه
که لک کرده دامان آبی آسمان را…
اسمهای زیادی دارم
ولی تو بی هیچ نگرانی
مرا بارها صدا بزن!حمید جدیدی
شعر نو
اسمانم ابریست
هوا بارانیست
ابرها میگریند
چشمانم ابیست
این هوا طوفانیست
در دلم غوغایست
راز این هوای ابری
نمنمک بارانی
تا کمی طوفانی
با دل غمگینم
چشمای ابیم
با تن لرزانم چیست ؟چیست ؟چیست؟
در پی این غم ناشی از این هوای طوفانی چیست؟
خورشیدی؟رنگین کمانی؟شبنمی ناز به روی گلی زیبا و رویایی !نیست؟؟؟
شعر هوای ابری عاشقانه
هر بار که نیستی
هوا ابری می شود
و
چیزی را که اسمان کم دارد
از چشمانم می گیرد . . .
حسن باران این است ، که تبسّم دارد
گرد غم از همه چیز ، از همه جا می گیرد
همه جا بر همه کَس می بارد
و تعلق دارد به جهانی از عشق . . .
*
باران که می بارد تمام کوچه های شهر پر از فریاد من است
که می گویم : من تنها نیستم ، تنها منتظرم . . .
*
دیـر آمدی بـاران
دیـــــر
من در جــایـــی
در حجـــم نبــودن کســی خشکیـــدم . . .
*
بغض هایم را به آسمان ، سپرده ام
خدا به خیر کند باران امشب را . . . !
*
پنجره ی باران خورده ات را باز کن
چند سطر پس از باران
چشمهایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده
دلم برایت تنگ است . . .
*
نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه میلغزد
ولی باران نمیدانند که من دریایی از دردم
به ظاهر گرچه میخندم ولی اندر سکوتی تلخ میگریم . . .
*
اندکی عاشقانه تر زیر این باران بمان
ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کند . . .
*
بغضهای مرطوب مرا باور کن ، این باران نیست که میبارد
صدای خسته ی قلب من است ، که از چشمان آسمان بیرون میریزد . . .
*
آهای تو
توی این روزهای بارونی ، فکری به حال جای خالیت کردی !؟
*
پارسال با او در زیر باران راه می رفتم
امسال راه رفتن او را با دیگری در زیر باران اشکهایم دیدم
شاید باران پارسال اشکهای فرد دیگری بود . . .
*
مثل باران چشمهایت دیدنی است ٬ شهر خاموش نگاهت دیدنی است
زندگانی معنی لبخند توست ٬ خنده هایت بی نهایت دیدنی . . .
*
اگر میدونستی چقدر دوستت دارم
برای اومدنت بارون رو بهانه نمیکردی ، رنگین کمان من . . .
*
نمک روی زخم است
بارانی که بی تو می بارد . . .
*
صدای باران می آید
دلم جایی تنگ است
تو گریستی یا من ؟ نمیدانم
شاید هم هر دوی ما
من برای او ، و او برای دیگری . . .
*
این هوای خوب بارانی ، حال خوب می خواهد
ولی حیف ، تو اینجا نیستی و باران بی تو
یعنی سوزاندن تن سیگار . . .
*
باران که می بارد ، دلت را محکم بچسب
زیر باران ، دل به اشاره ای می رود . . .
*
شبهای مهتابی با این که تاریکند ، روشن اند
و شبهای ابری با این که دلگیرند ، دست و دلباز
“چون در نهایت می بارند”
و وقتی که میبارند “سخاوتمندانه” می بارند!
برای همه “یکسان، “بدون چشم داشت” و “پاک” . . .
*
چه باران ببارد چه نبارد
چه پاییز باشد چه نباشد
چه به روی خود بیاورم چه نیاورم
جای تو همیشه اینجا خالیست . . .
*
در حسرت موجم ، باران کفافم نیست
درمان درد من ، باران ِ نم نم نیست . . .
*
باران که ببارد
چتر هم که باشد
اگر قرار به خیس شدن باشد
خیالت خیس می شود
بهمین سادگی . . .
*
باران ، یا دوشِ آب ، چه فرقی میکند ؟
وقتی عاشقی ، زیرِ هیچکدام ، آواز نخواند . . .
*
کاش وقتی آسمان بارانی است ، چشم را با اشک باران تر کنیم
کاش وقتی که تنها میشویم ، لحظه ای را یاد یکدیگر کنیم . . .
*
میدانم که می مانی و از قلبم بیرون نمیروی
پس لااقل باران را بهانه کن ، دارد باران می آید . . .
*
هنوز روزای بارون به یادت ابر میچینم
با رویای تو درگیرم ، چشاتو خواب میبنم
هنوز این لحظه ی بی تو ، به بد حالی گرفتارم
نمیبینی مه از عکست چشامو بر نیمدارم . . .
*
باران که بیاید ، از من جای کفشی باقی خواهد ماند
و از تو مشتی خاطره ی باران خورده . . .
*
فصل باران است بارانی شویم / از درون جوشیم و طوفانی شویم
بوی خاک و بوی نمناک چمن / کیف دارد زیر باران تر شدن
در تمام قطره ها تکثیر شو / زیر باران خدا تطهیر شو . . .
*
دمش گرم ، باران را میگویم ، به شانه ام زد و گفت :
خسته شدی ، امروز تو استراحت کن ، من به جایت می بارم . . .
*
تنها ادامه میدهم در زیر باران
حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم
میخواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم
ببار باران من نه چتر دارم نه یار . . .
*
با ابرها چه غصهی پنهانیست؟
این عصرِ چندشنبهی بارانیست؟
وقتی که میبُریم مدام از هم
این عشق نیست ، چاقوی زنجانیست !
*
حکمت باران در این ایام می دانی که چیست ؟
آب و جارو میشود بهر محرم کوچه ها . . .
السلام علیک یا اباعبدالله
*
سر زد به دل دوباره غم کودکانه ای
آهسته می تراود از این غم ، ترانه ای
باران شبیه کودکی ام پشت شیشه هاست
دارم هوای گریه ، خدایا ، بهانه ای . . .
*
به باران دل نبند
که هر چهار فصل دیوانهات خواهد کرد
اگر ببارد ، از شوق
اگر نبارد ، از دلتنگی . . .
*
من از تمام آسمان یک باران را میخواهم
از تمام زمین یک خیابان را
و از تمام تو
یک دست که قفل شود در دست من . . .
*
“پاییز” مرا عاشق میکند
“باران” عاشق تر
حالا تو بگو
این “باران پاییزی” با من چه میکند . . . ؟
*
ترنم باران را نصار چشمانت میکنم نازنینم
تا شبنمی شود بر سرخی گونه هایت
و داغی بوسه ام را به پیشانی ات به یادگار میگذارم و دست نوازشم را
به موهایت هدیه میکنم ، که تا عمر داری مرا از خاطر نبری . . .
*
باران میبارد ، به حرمت کداممان نمیدانم
من همین قدرمیدانم ، باران صدای پای اجابت است
خدا با همه جبروتش ، دارد ناز میخرد ، نیاز کن . . .
*
میگویند باران که ببارد ، بوی خاک بلند می شود
پس چرا اینجا ، باران که می بارد
عطر خاطره ها می پیچد . . . ؟
*
باران که میبارد
دلم برایت تنگ تر می شود
راه می افـتم
بدون ِ چتر ، من بـغض می کنم ، آسمان گـریـه . . .
*
باران که می زند ، هـمه چیز تازه می شود
حتّی داغِ نبودن ِ تو . . .
*
دیشب که باران آمد ، میخواستم سراغت را بگیرم
اما خوب میدانستم ، این بار هم که پیدایت کنم ، باز زیر چتر دیگرانی . . .
*
باران همیشه می بارد ، اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند
نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن . . .
*
مثل باران های بی اجازه
وقت و بی وقت
درهوایم پراکنده ای
و من
بی هوا
ناگهان خیسم از تو !