عکس هایی زیبا از ابرهای زیبا در آسمان + تصاویر هوای ابری زیبا برای پروفایل

عکس هایی بسیار زیبا از آسمان ابری، رعد و برق و آسمان تاریک شب را به همراه متن و جملات زیبا در مورد هوای ابری و باران آماده کرده ایم و امیدواریم که بپسندید.

در پشت ابرها …
یک چهره ی غمگین ، پنهان است
در پشت ابرها …
حرف های مشکوک ، به دنبال بهانه اند
و حرف های تطهیر نگرانند
کرکس های چندش آور آزادانه در آسمان پرواز می کنند
پاکی چه غریب است
پاکی با تمام وسعت اش …
در میان حرف های مشکوک ، غریب است
چه سخت است مقابله با مهملات
چه سخت است …
آرام ماندن در پشت ابرهای ضخیم
و بستن دریچه ی مخترع حرف های کذب

در پشت ابرها …
قصه ی ساده ی بودن در خواب اند
درخشش ستاره های کوچک مهربانی
درخشش نیم نگاه نگرانی
در پشت ابرها …
زاویه جور دیگری ست
تپه بدبینی مستقر است
یک عالمه ، آسمان گمشده پیداست
و یک دنیا ، شب بی ستاره غمگین است
ابر تنهای راستگویی تنهاست
و چهره ی غلط انداز معصومیت
در میان حرف های مشکوک تیره تنهاست
در پشت ابرها …
پسران ولگرد گناهکار پنهان اند
پسران بی مفهوم آوارگی
پسرانی که جزء حرف های کذب چیز دیگری ندارند

پاکی تنهاست
پاکی با تمام وسعتش تنهاست
در پشت ابرها …
دو دست بی آلایش منتظر ظهورند
دو دست پاک تنها
دو دست غلط انداز مهربانی
دو دست با معنای فداکاری
در پشت ابرها …
دست ها را خواهند کشت
آسمان مغشوش است
آسمان از درک نشدن ها پر است
آسمان آنقدر از چشمان بارانی پر است
که باغچه را در یک شب آب خواهد داد
در پشت ابرها وفا زندانی ست
واژه ی ساده ی خوشبختی تنهاست
کسی خلوص را درک نخواهد کرد
کسی معنی نگاه غمگین را نخواهد دانست
کسی فریاد مغلوب پرنده را
به هنگام مرگ نخواهد شنید

در پشت ابرها …
حرف های بی گناه تنها نشسته اند
وسعت کلمه ها را
وسعت نگاه ها را
وسعت چشمان بی آلایش را محدود کرده اند
در پشت ابرها …
کلمه های تند انتقام در مسیر نامعلوم زیستن منتظرند
مغزهای طوفانی نگرانند
و ابرهای تیره ی تکیده خواهند گریست
خواهند گریست

رعنا ابراهیمی فرد

ای جان آواز درون مایه های ابرها
خورشیدت آمد همدم پیرایه های ابرها
گرمای دستان توشد رازی برای ابرها
دریاواقیانوس شد سرمایه های ابرها
آندم که دستت شانه زد برگیسوان ابرها
رگبارباران شد سرور لایه های ابرها
ازآسمان دل نظر کردم به جان ابرها
احساس من گل کرد ازآن آرایه های ابرها
آمدغزل بردامن دفتر زجان واژه‌ها
دیدم به زیبایی تورا درآیه های ابرها

توی تنهایی خورشیدو کویر
که مثه جاده ی عشق بی انتهاست
دوتاابر پاک عاشق اومدن
بازهم عاشقیو این ابتداست
بایه بوسه توشب خشک کویر
عطش تشنگی خاک میرفت
کویرم اونجا دیگه تنها نبود
امانور خورشید به خواب میرفت
خورشید از عاشقیشون ناراحت
کویر از عشق اونا جنگل بود
ابرها هرشبوروز میبارید
بین خورشیدو کویر کلکل بود
که چرامن نباید نوریبدم
به دل تو مثل روزای قدیم
چون که من بازنمیخوام کویر بشم
باطلوعت مثل روزای قدیم
دیگه داره صبر من تموم میشه
دیگه این خنجرمن جون نداره
دیگه مثل روزسخت اون کویر
نور داغ دلم مجنون نداره
من از این عاشقیشون خوشحالم
وبه جنگل شدنم میبالم
ولی از دشنه ی تیز خورشید
از خشکی تنم بزارم
مادوتا برای هم معشوقیم
تاعبد کنارهم میمونیم
شبوروز صبحو غروب باهمدیگه
قصه ی عاشقیرو میخونیم
دیگه بسه تموم شده صبرم
بیا ای باد توبرام کاری بکن
بیا ای تن پوش محو ابرها
میون ابرها جدایی بکن
بین بوسه های خیس ابرها
یک روز باد شدیدی سرد وزید
توی قلب زرد خورشید بزرگ
رگه های سبز امید دمید
فاصله افتاد میون ابرها
این جدایی سرنوشت عاشقیست
دوست داشتن برتر از عشقه هنور
حق عاشق فاصله در قصه نیست
بعد روز تلخ جدایی ها
ابرها هرشبوروز میبارید
امانه ازبوسه های خیس هم
از جدایی از خلاءمینالید
مادوتا ابرهای هم بودیم
من یه فرهاد عاشقت بودم
نورخورشید مثل یک دیوار
وتو درباد ناظرت بودم
وتودربادگمشدی رفتی
ومن اینجا تو کویری خشک
وتواونجا کنار زیبایی
زیبایی عشقرو در خود کشت
لحظه ای که میپیچید موهات
توی باد شدید صحریی
من تو فکر دردفردا بودم
عاشقی انزوا تنهایی
مبتدا عشقه اماکو خبرش
خبرش توی بادی گم شد
بیا این مبتداهم عاشقته
بیا که این فضابی ترنم شد
رفته رفته کویر برمیگشت
این طبیعت برای فاصله هاس
هرم گرما همه جا موجود است
عشق جاودانگی ظاهر ماس
گریه ی پنهانی بین خنده ها
وسعت تنهایی بین بنده ها
درد داره عشقتو گم بکنی
ظلمت فردایی بین هرزه ها
خسته ام ازدرد جهانی که
خنده هاش طردو نور تاریکه
بی تفکر پی بارون میریم
نور رعد لحظه ای و باریکه
اینم از عاشقانه ی ابرا
عشق بود اما باد مانع شد
کویرم بازیچه ی این بوسه ها…
قصه با عشق ما مصادف شد
دوستت دارم ولی عاشق نه
عشق با فاصله در نوسانه
توهم عاشق نباش مثل من
خوشبختی با دوست داشتن همسانه

این صبح در دل ِ آسمان ِ ما

ابرها برایمان حرف میزدند

از ترکیب ِ لب و چهرۀ آنها

معلوم بود که دم از برف میزدند

یکی گفت: این سر زمین چه خشک است

به اینجا باید بارید و آب داد

آن یکی خمی به ابرو کشید و گفت:

باید غُرّید و قصه های ناب داد

یکی دیگر از ابرهای مهربان

غرق ِ در گلهای سوخته بود

چشم ِ پر آب و خیس ِ خود را

به آن دلسوختگان دوخته بود

زمین ،سرشار از رنگ ِ سرخ

گوئی درد وخون به آن ریخته اند

برای همین بود که آن ابرها

اینچنین به این زمین شیفته اند

زمین، خاطرات ِ سبزی داشت

از روزگاران ِ شاد ِ گذشته

با سرخی اش امّا پُر میکرد

دلها را از هوای یاد ِ گذشته

باد آمد و ابرها همه رفتند

بی آنکه ببارند به آن سرزمین

حسرت ِ آب و باران دوباره ماند

بر دل و جان، ودیگر همین

عکس هوای ابری و متن های بارانی

از این پس تنها ادامه خواهم داد.
حتی در زیر باران امیر افبی
به درخواست چتر هم پاسخ ردمیدهم…
می خواهم تنهای ام را به رخ این هوای دونفره بکشم .
باران نبار،…من نه چتردارم نه یار

متن های بارانی خاص

مي روم…
به کجا…؟
نمی‌دانم…
حس بدی ست…
بی مقصدی…!
کاش نه باران بند مي آمد…
نه خیابان به انتها مي رسید

جملات عاشقانه هوای ابری

عاشقی را دیدم زیر باران
با چمدانی خیس
بی خداحافظی
راهی سفر بود
او به من گفت :
عشق بارانی ست
که یک روز به تو هم مي رسد
نمی دانست که من خودم بارانم

شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟
چه بگویم با تو ؟دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
چه بگویم با تو ؟
که سحرگه دل من
باز از دست تو اي رفته ز دست
سخت در سینه به تنگ آمده بود

مطلب پیشنهادی: اس ام اس عاشقانه هوای ابری و بارانی پاییز + متن های زیبا در مورد باران

عکس پروفایل هوای ابری و آسمان ابری

دریای منی مرا به طوفان بسپار
دستور بده،بگو به من، جان بسپار
بر دوش تو گر جنازه ام سنگین بود
تابوت مرا به باد و باران بسپار

کاش باران بودم
و غم پنجره را میشستم
و به هر کس که پس پنجره غمگین مانده
از سر عشق ندا میدادم
پاک کن پنجره از دلتنگی
که هوا دلخواه هست
گوش کن باران را
که پیامی دارد
دست از غم بردار
زندگی کوتاه هست
باز کن پنجره را
روز نو در راه هست

کاش باران بگیرد …
کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند…
و من همۀ ي دلتنگیهایم را رویش “ها” کنم…
و با گوشه ي آستینم همه ي را یکباره پاک کنم

بخوانید: شعر هوای ابری + شعرهای کوتاه و بلند ویژه هوای عاشقانه ابری

جملات غمگین هوای بارانی

انقدر دوست دارم که پروانه ها گیج می‌شوند
گل ها تعجب می کنند
و باران دلش اب میوفتد

ساکت که مي شوی
چشمانت پر از بوسه مي شود
و لب هایت
در التهاب یک گل سرخ
زیر باران مي تپد
تو را
در رنگین کمان آغوشم
قاب مي گیرم
و چونان پرنده اي در مشت رها مي شوم
در افق هاي آبی
تو هیجانی ست
شورش چشمانت
در اعتصاب لبهایت

متن زیبای باران و هوای ابری

باران همه ي وقت حادثه اي شاعرانه نیست
از انهایی که سقفشان شده هست آسمان، بپرس

مطلب پیشنهادی: اس ام اس غمگین و زیبای روزهای بارانی + جمله های بسیار غم انگیز بارانی

زندگى موسیقى گنجشک هاست
زندگى باغ تماشاى خداست…
زندگى یعنى همین پرواز‌ها،
لبخند‌ها ،آواز‌ها…
زندگی ذره‌ي کاهیست، که کوهش کردیم،
زندگی نام نکویی ست، که خوارش کردیم،
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار،
زندگی نیست بجز مشاهده یار
زندگی نیست بجز حرف محبت

تو را در تمامی لحظاتم دارم
باران که میبارد،خیالم خیس از یاد تو می‌شود
و ب مهتاب که مي نگرم صورتت در برابر چشمهایم نقش میبندد
چه حس خوبیست داشتن تو

بخوانید: شعر باران + متن و جملات ناب و زیبا در مورد هوای ابری و باران

عکس پروفایل ابر در آسمان

باران که بند بیاید…
تازه خاطره ها شروع مي کنند به چکیدن

ماه من غصه چرا ؟!!
دل به غم دادن وازیأس سخن گفتن کارآنهایی نیست که خدارادارند
ماه من
غم واندوه اگرهم روزی مانند باران بارید
یادل شیشه اي توازلب پنجره ي عشق زمین خوردوشکست
بانگاهت به خداچترشادی بازکن وبگوبادل خود
که
خدا هست هنوز

باران که مي بارد تمام کوچه هاي شهر پر از فریاد من هست
که مي گویم : من تنها نیستم ، تنها منتظرم همین

باران را دوست ندارم اگر بوی وجود تو در تک تک قطرات آن نباشد

باران را دوست دارم
اما نه آن زمان
که کودکی از راه شستن قبر
نان مي خورد