مجله تاپ‌ناز‌

کارهای اشتباهی که مردان با زندگی زناشویی می کنند

کارهای اشتباهی که مردان با زندگی زناشویی می کنند

اشتباهات مردان در زندگی زناشویی

هدف اصلی از ازدواج رسیدن به آرامش و شادی در خانواده است. اگر زندگی شما به جای پر بودن از آرامش و درکف پر از استرس و تنش است باید فکر کنید و درک خود را از زندگی تغییر دهید. تنها کسی که می‌توانید تغییرش دهید، خودتان هستید.

 

هر چند هم زن و هم مرد باید مسئولیت نقش خود را در زندگی مشترک بپذیرند، اما در این مطلب می‌خواهیم به اشتباهات رایجی بپردازیم که اغلب مردها آنها را مرتکب شده و زندگی زناشویی خود را نابود می‌کنند.

 

1. زن را تنها می‌گذارند 

یکی از سریع‌ترین و قطعی‌ترین راههای نابود کردن زندگی مشترک‌تان این است که همسرتان را تنها بگذارید. یعنی ساعت‌های زیادی را مشغول کارتان هستید و اوقات فراغت خود را هم با دوستان‌تان می‌گذرانید. وقتی هم که به خانه برمی‌گردید، ارتباط با کیفیتی با همسر و فرزندان برقرار نمی‌کنید و غرق تماشای فوتبال یا اخبار می‌شوید. روزهای آخر هفته نیز از بهم ریختگی خانه شاکی هستید و باز هم ترجیح می‌دهید سر قرار با دوستان‌تان حاضر شوید.

 

یکی از ناخوشایندترین تجربیات برای یک زن این است که با وجود شوهر داشتن، از لحاظ روحی و عاطفی احساس تنهایی کند. درست است که او هم دوستان یا کار خودش را دارد، مسئولیت بچه‌ها با اوست و …، اما هیچکدام اینها جای رابطه با همسرش را نمی‌گیرند. او دوست دارد با شما وقت صرف کند؛ با مردی که دوستش دارد. وقتی همسرتان را نادیده می‌گیرید و او را تنها رها می‌کنید، قلب او را آزرده می‌کنید. برای بیشتر خانم‌ها، بزرگ‌ترین ترس، نادیده گرفته شدن و محرومیت عاطفی است. وقتی همسرتان احساس کند شما اهمیتی به او نمی‌دهید، خود را مورد بی‌احترامی و بی‌توجهی شما می‌بیند. قوی‌ترین سلاح زن، آزرده کردن شما با کلام است و او در تلاش برای برگرداندن توجه شما به خود، از این اسلحه با قدرت تمام استفاده خواهد کرد!

 

وقتی زن شروع به غُر زدن و بهانه گیری می‌کند، دلیلش این است که شما زمان با کیفیتی را در خانه نمی‌گذرانید، او را به گردش و تفریح نمی‌برید و قسمتی از مسئولیت بچه‌ها را نمی‌پذیرید، او احساس می‌کند تنها رها شده است. شما به عنوان یک شوهر زمانی که اوقات دونفره‌تان الویتی برای‌تان ندارد، فاصله‌ای عاطفی بین خود و همسرتان ایجاد می‌کنید که هر روز هم بیشتر می‌شود.

 

2. با همسرشان صمیمی نیستند 

همسر شما زمانی که شما را نزدیک به خود احساس کند، انرژی می‌گیرد. برقرار نکردن رابطه‌ای گرم و صمیمی و نزدیک، رابطه‌ی شما را نابود می‌کند. درست است که اصرار دارید استقلال خود را حفظ کنید اما همسرتان عاشق برقرار کردن ارتباطی عمیق با شماست. اصلا منصفانه نیست فقط روزهایی مایلید رابطه‌ی جنسی برقرار کنید، به همسرتان توجه و محبت کنید. محبت و صمیمیت به خودی خود هدف هستند، نه وسیله‌ای برای رسیدن به هدف!

 

گفتگو کردن، تنها راه صمیمیت نیست. راههای ساده‌ی دیگر هم برای راضی و دلگرم کردن همسرتان وجود دارد؛ بیشتر او را در آغوش بکشید، دستش را بگیرید و زمانی را فقط برای با او بودن اختصاص بدهید. اگر نیاز همسرتان به توجه و محبت شما تامین شود، او نیز تمایل بیشتری برای احترام به نیازهای شما و البته استقلال‌تان خواهد داشت.

 

نکته‌ی مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که گفتگوی‌تان هم طوری باشد که او صمیمیت را عمیقا احساس کند؛ در مورد روزی که گذرانده با او حرف بزنید، در مورد نگرانی‌ها و آروزهای‌تان، نگرانی‌ها و آروزهای او و …. وقتی با هم بیرون می‌روید دستش را بگیرید، وقتی در آشپزخانه مشغول است، غیرمنتظره او را در آغوش بکشید و ببوسید، کنارش بنشینید و در چشم‌هایش نگاه کنید و حالش را بپرسید و وقتی جواب می‌دهد، تمام توجه خود را معطوفش کنید. قدمی کوچک از سوی شما، حرکتی بزرگ از طرف او را نتیجه خواهد داد که بدون شک، اثرش را در زندگی‌تان خواهید دید.

 

روح و جسم و ذهن‌ زنها کاملا به هم مرتبط هستند، آزردگی روحی او روی تمام سیستمش اثر می‌گذارد. زنی که روحش آزرده شده، دچار فرسودگی و سردرگمی می‌شود. اما مردها اینگونه نیستند؛ اگر یک مشکل در زمینه‌ای از زندگی‌شان روی بدهد، تاثیر خاصی روی سایر عملکردهای‌شان نخواهد داشت.

زنها نمی‌توانند درک کنند شما مردها چطور می‌توانید اینگونه مجزا عمل کنید! او می‌‌داند که شما در مورد کارتان استرس دارید اما آن را نشان نمی‌دهید. او تعجب می‌کند شما چطور می‌توانید بدون تاثر از استرسی که دارید به کارتان ادامه دهید. او دوست دارد شما با او راحت باشید. وقتی نگرانی‌ها و مشکلات‌تان را با او در میان می‌گذارید، او احساس خوبی پیدا می‌کند و راضی‌تر است. همسرتان دوست دارد همراز شما باشد، اگر پیش او درد دل کنید، سعی نمی‌کند تصحیح‌تان کند، فقط  گوش شنوایی برای شماست.

 

سعی کنید با او در مورد چیزهایی که ذهن‌تان را مشغول کرده حرف بزنید، او این آزادی را به شما خواهد داد که حرف‌های دل‌تان را به راحتی با او شریک شوید.

 

3. همیشه سعی می‌کنند همسرشان را تصحیح کنند 

شاید زن این را به زبان نیاورد اما شما را تکیه گاه خود می‌داند، وقتی برای سبُک کردن خودش پیش شما می‌آید، شاکی و دلگیر است و می‌داند شما می‌توانید سنگینی این بار را از دوش او کم کنید. به جای اینکه سعی کنید مشکلش را حل کنید، فقط به او گوش بدهید. می‌توانید از او سوال کنید که آیا از شما راه حل می‌خواهد یا یک جفت گوش شنوا. اگر باور کنید که نیازی به راه حل ارائه دادن و رفع مشکل توسط شما نیست، هر دوی شما آرام‌تر خواهید بود. وقتی به شکایت‌های همسرتان گوش می‌دهید او احساس می‌کند شما درکش می‌کنید.

 

4. هرگز عذرخواهی نمی‌کنند 

همه‌ی زوج‌ها اختلاف‌هایی دارند و با هم مشاجره می‌کنند. عذرخواهی نکردن باعث تخریب روابط شما خواهد شد. هر چند اختلاف و مشاجره چیز خوشایندی نیست اما در همین جر و بحث‌ها، با پیدا کردن راه حل و رسیدن به توافق، رشد می‌کنید و به هم نزدیک‌تر می‌شوید. برای همسرتان، عذرخواهی کردن یعنی جستجوی صلح و آرامش. بسیاری از مردها عذرخواهی کردن را نشان ضعف می‌دانند و فکر می‌کنند:‌ اگر از همسرم عذرخواهی کنم، او دیگر احترامی برای من قائل نخواهد بود. اما کاملا برعکس است؛ اگر شما تواضع به خرج دهید و عذرخواهی کنید، احترام‌تان پیش همسرتان بیشتر خواهد شد.

 

کوچک‌ترین ابراز پشیمانی شما، روح او را آرام می‌کند و مانند مرهمی بر قلب اوست. ضمنا با عذرخواهی کردن نشان می‌دهید قادرید اوضاع را روبراه کنید و رابطه‌ی شما برای‌تان اهمیت دارد و می‌توانید اشتباهات خود را بپذیرید و روی‌شان کار کنید.

 

کارهای اشتباهی که مردان با زندگی زناشویی می کنند

 

5. نگرانی‌های همسرشان برای آنها اهمیتی ندارد 

همسر شما می‌داند که شما بسیار متعهد هستید. اما وقتی می‌بیند شما به سایر زنها در فروشگاه، در تلویزیون، در کامپیوتر و یا هر جای دیگری نگاه می‌کنید، او می‌ترسد که مبادا به او بی‌وفایی کنید، احساس ناراحتی می‌کند و توجه شما به آن زنها را زیر سوال می‌برد و ذهنش درگیر پرسش‌های جورواجوری می‌شود که او را نگران و اندوهگین می‌کنند. او احساس ناامنی می‌کند و این اصلا چیز کم یا خنده‌داری نیست.

 

توجه شما به زنان دیگر، به احساسات او بی‌احترامی می‌کند، احساساتی که واقعی هستند. وقتی شما به یک زن جوان و زیبا خیره می‌شوید که اطراف‌تان پرسه می‌زند، تمام عیب‌های همسرتان را پیش چشمش می‌آورد. او نگران می‌شود چون می‌خواهد بداند شما هنوز عاشقش هستید و نگاه کردن شما به زنان دیگر، ممکن است نگران کننده نباشد. وقتی با وجود احساس ناراحتی‌تان همچنان به زنان دیگر خیره می‌شوید (چیزی که ممکن است به عنوان یک مرد یاد گرفته باشید که کاملا طبیعی است!)، خطر بزرگی رابطه‌‌تان را تهدید می‌کند.

 

همسر شما با عشق و وفاداری شما انگیزه می‌گیرد. او قلب و وجود خودش را به شما سپرده است و می‌خواهد خاطر جمع باشد که شما هم به همان اندازه به او متعهد هستید. یکی از بزرگ‌ترین سمبل‌های وفاداری شما نسبت به همسرتان، حلقه‌ی ازدواج‌تان است. برای یک زن، این نمادی از تعهد و وفای به عهد است. یک مرد متاهل بدون حلقه‌ی ازدواج اینطور به نظر می‌رسد که چیزی را پنهان می‌کند. همیشه به دست داشتن حلقه‌ی ازدواج، راه ساده‌‌ای برای اطمینان دادن به همسرتان است که البته برای او یک دنیا ارزش دارد. شما چیزی برای پنهان کردن ندارید، پس دلیلی ندارد این کار ساده و بدون هزینه را انجام ندهید، حلقه‌ی ازدواج، ابراز بیرونی تعهد شما به همسرتان و زندگی مشترک‌تان است. این رفتار کوچک، تاثیرات عمیقی دارد.

 

وقتی همسرتان احساس ناامنی می‌کند، از خودش می‌پرسد: آیا هنوز زیبا هستم؟ آیا هنوز همسرم مرا دوست دارد؟ آیا زن دیگری هست که برای همسرم جذاب‌تر است؟ ممکن است پیش شما بیاید و سوال‌هایی از شما بپرسد. او بدنبال اطمینان از عشق و وفاداری شماست. اگر چنین سوال‌هایی از شما پرسید، به او نگاه کنید، نه واقعا نگاه کنید! و به او بگویید زیباترین زنی است که تا به حال دیده‌اید. به او آن اطمینانی را که به دنبالش هست بدهید و ذهن نگران او را آرام کنید.

 

6. اهمیت ابراز محبت‌های کوچک را نادیده می‌گیرند 

همسر شما نیازی به جواهرات گرانقیمت یا رستوران‌های آنچنانی ندارد. البته همه‌ی اینها بسیار قشنگ و خواستنی هستند اما ضروری و کافی نیستند. همسر شما با نشانه‌ها و هدایای کوچک‌تان هم می‌تواند عشق و محبت شما درک کند. وقتی حتی از هدیه‌ دادن شاخه گلی هم غافل هستید، او فکر می‌کند جایی در ذهن شما ندارد. کاری کنید که همسرتان بداند در تمام طول روز به یادش هستید، برایش پیام عاشقانه بفرستید، یک تماس کوچک برقرار کنید و ابراز محبت کنید، یک شب هم شما شام درست کنید یا ظرف‌ها را بشویید تا او استراحت کند، همه‌ی اینها معنایی به وسعت یک دنیا برای او دارند.

 

برای همسر شما، مهمترین روزهای زندگی‌اش، روز تولدش و روزی است که با هم ازدواج کردید. این روزها را فقط با او سپری کنید، ارزش این کار بسیار بیشتر از هر هدیه‌ی گرانقمیتی است. او می‌خواهد احساس کند برای شما خاص است و اهمیتی ویژه دارد. حتی اگر مشغول تماشای تلویزیون هستید، باز هم به او توجه کنید.

 

7. در روابط جنسی فقط به خودشان اهمیت می‌دهند 

وقتی شما رابطه‌ی جنسی را با صمیمیت و نوازش اشتباه می‌گیرید، خنده دار نیست. وقتی فقط به ارضای جنسی خودتان اهمیت می‌دهید، خنده دار نیست. وقتی فقط زمانی به همسرتان ابراز علاقه می‌کنید که توقعی از او دارید، خنده دار نیست. وقتی با روی آوردن به پورنوگرافی و …، ارزش رابطه‌ی جنسی‌تان را از بین می‌برید، خنده دار نیست. وقتی انتظار دارید مثل شما فورا و ناگهانی برانگیخته شود، خنده دار نیست و وقتی نیازهای جنسی همسرتان را نادیده می‌گیرید، اصلا خنده دار نیست. همه‌ی اینها زنگ خطری هستند که اعلام می‌کنند در حال نابود کردن زندگی زناشویی‌تان هستید.

 

رابطه‌ی جنسی باید پیوند شما را محکم‌تر کند. شما مانند مایکرویوی هستید که می‌توانید در عرض چند لحظه، آماده‌ی برقراری رابطه‌ی جنسی شوید، اما همسرتان مانند آرام پزی است که برای آماد شدن نیاز به مقدماتی دارد که زمان بر است. هر چه بیشتر صبر کنید، نتیجه‌ی بهتری خواهید گرفت. صبح را با بوسه شروع کنید، به او بگویید چقدر زیباست. زنان هرگز از شنیدن این جمله از زبان مردی که دوستش دارند خسته نمی‌شوند. کمک کنید تا بچه‌ها برای مدرسه رفتن آماده شوند.

 

8. داد می‌زنند یا ناگهان در سکوت فرو می‌روند 

وقتی سر بچه‌ها یا همسرتان داد می‌زنید، او احساس ترس و ناامنی می‌کند. زنها دوست دارند حرف بزنند اما مردها دوست دارند فریاد بزنند! وقتی هم که در مورد کار، پول و … استرس دارید، به درون خود فرو می‌روید. با این کار هم همسرتان می‌ترسد مبادا طردش کنید.

 

او فکر می‌کند وقتی از حرف زدن با او امتناع می‌کنید، دیگر دوستش ندارید. این ترس باعث می‌شود پیگیر شما باشد. او می‌خواهد شما از چیزی که در دل‌تان است حرف بزنید، قصدش این نیست که سرزنش‌تان کند بلکه می‌خواهد با او راحت‌تر باشید و به او اعتماد کنید تا او هم بتواند به شما اعتماد کند. دور و برتان است و از شما می‌‌پرسد؛ آیا همه چیز روبراه است؟ اما شما از او فرار می‌کنید و نمی‌خواهید به او بگویید چه چیزی ناراحت‌تان کرده، بنابراین به غار تنهایی‌تان پناه می‌برید.

 

او می‌داند مشکلی وجود دارد و تصور می‌کند مشکل خود اوست. شما می‌توانید با درد دل کردن پیش همسرتان، از بروز این چرخه‌ی معیوب پیشگیری کنید. او شما را دوست دارد و می‌توانید به او اعتماد کنید. احساسات واقعی خود را با او در میان بگذارید تا ببینید چطور در ِ قلبش را برای‌تان باز می‌کند.

 

9. مسئولیت نمی‌پذیرند 

خیلی از مردها، همسرشان را دلیل ضعف‌های خود می‌دانند؛ او باعث می‌شود من الکل مصرف کنم چون مدام غُر می‌زند، من خیانت کردم چون او توجهی به من نداشت، من نمی‌توانم خوب کار کنم چون او هرگز تشویقم نمی‌کند.

 

وقت آن است که مسئولیت تمام رفتارهای‌تان را بپذیرید. شما خودتان انتخاب می‌کنید که مشروب بنوشید، خیانت کنید یا کار نکنید. به جای اینکه دیگران را سرزنش کنید، با خودتان روراست باشید و خودتان را کنترل کنید. بگذارید زندگی‌‌تان بازتابی از ارزش‌هایی باشد که آرزو دارید. زندگی شما کاملا تحت کنترل خودتان است. شما می‌توانید چیزی را که خودتان می‌خواهید خلق کنید. اگر واقعا همسرتان دلیل تمام مشکلات شماست، پس دست به کار شوید و برای نجات زندگی‌تان راهکاری در پیش بگیرید.

همچنین بخوانید :

مطالب مشابه را ببینید!