اعتیاد به عشق چیست و چگونه درمان می شود؟
اعتیاد به عشق هر نوع عمل یا رفتاری را در بر می گیرد که به احتمال زیاد فرد در پی آن به شخص دیگری وابسته شده است. همچنین اعتیاد به تعشق همانند سایر اعتیادها نوعی اجبار روانی است که فرد در چنین مواقعی قدرت اختیار و حق انتخاب را از دست می دهد.
در حالت کلی فرد مبتلا به این نوع اعتیاد از مسیری اشتباهی که در آن قرار دارد کاملا آگاه است. اما حق انتخاب جهت بازگشت از مسیر نادرست را ندارد و یا حذف چنین رابطه و عشقی را ناممکن می پندارد. البته افراد اعتیاد به شیفتگی بینش شگرفی از این موضوع نداشته و اطرافیان می توانند به آنها در این راه کمک کنند.
اعتیاد به عشق چیست؟
اعتیاد به عشق به این معناست که فرد به حس دوست داشتن مبتلا شده و با عناوین دیگری همچون عشق اجتنابی، ولع عاطفی و هم وابسته از آن یاد می شود. همچنین اکثر افرادی که با روابط عاطفی مختلفی درگیر هستند، دچار اعتیاد به دوست داشتن می باشند. البته خودشان چنین حسی را ندارند. ولی در حالت کلی عشق اجتنابی یکی از اشکال مخرب اعتیاد است.
پس اعتباد به دوست داشتن یک اختلال رفتاری بوده که شخص بدون اختیار می خواهد با فرد دیگری وارد رابطه عاطفی شود. اگر رابطه وجود نداشته باشد قطعا فرد در این رابطه به محرومیت عاطفی دچار می گردد. در نتیجه افرادی که دچار عشق اجتنابی شده اند، سعی دارند بدون اختیار کماکان به رابطه عاطفی خود تداوم ببخشند. در برخی مواقع فرد دیگری را جایگزین فرد قبلی می نمایند.
نشانه های اعتیاد به عشق
اعتیاد به عشق نشانه های مختلفی دارد. همچنین افرادی که می خواهند به طور بیمارگونه در این نوع رابطه عاطفی غرق شوند و به خود صدمه بزنند به عشق اجتنابی مبتلا می گردند. البته اکثر کسانی که نقاط ضعف شخصیتی و کمبود اعتماد به نفس دارند به این نوع عشق اعتیاد پیدا می کنند. طوری که در دام این نوع رابطه نامناسب عاطفی می افتند و قادر به خروج از آن نمی باشند. بنابراین بارزترین نشانه های رفتاری عشق اجتنابی به شرح زیر هستند:
- فرد مبتلا به عشق اجتنابی، وابستگی شدیدی به طرف مقابل دارد تا جایی که زندگی برای وی بدون مخاطب عاطفی کاملا بی معنا می شود. درنتیجه فرد با انجام کارهای غیر طبیعی و به صورت بیمارگونه سعی می کند توجه فرد مقابل را به سوی خود جلب نماید.
- عشق اجتنابی باعث می شود که شخص جهت حفظ رابطه عاطفی (حتی اگر اشتباه باشد) دست به کارهای مختلفی بزند و عزت نفس و اعتماد به نفس خود را زیر سوال ببرد.
- این نوع اعتیاد باعث ایجاد ترس از تنهایی در فرد می شود. بنابراین فرد مبتلا جهت تداوم رابطه عاطفی خود هر کاری را انجام می دهد. همچنین در صورت خروج از این نوع رابطه با فرد دیگری وارد رابطه بعدی می شود.
- عدم وجود مخاطب عاطفی برای افرادی که به عشق اجتنابی دچار هستند با پوچی و تهی بودن مساوی است. بنابراین همان احساس تهی بودن رابطه عاطفی می تواند بروز علائم افسردگی را به دنبال داشته باشد.
- عشق اجتنابی در برخی از افراد جامعه به دلیل دور شدن یا فرار از مشکلات زندگی شخصی می باشد. زیرا برخی افراد سعی دارند با درگیر کردن خود در مشکلات طرف مقابل به مشکلات خود خاتمه دهند یا آنها را فراموش کنند.
- فرد مبتلا به این نوع عشق، طرف مقابل را برای ازدواج و زندگی مناسب نمی داند، ولی تمایل دارد که این رابطه را کماکان حفظ نماید.
- افرادی که به عشق اجتنابی دچار هستند مدام ترس از دست دادن فرد مقابل را دارند و به دلیل احساس ناامنی سعی دارند که او را کنترل نمایند.
دلایل اعتیاد به عشق
بیشتر افرادی که دچار اعتیاد به عشق می باشند با کمبود محبت والدین در دوران کودکی مواجه بوده اند. همچنین آنها در این دوران طرد شده اند و به تنهایی کودکی خود را سپری کرده اند. در حالت کلی گروهی از کودکان که به والدین خود وابستگی شدیدی دارند و در برابر این حس واکنش مناسب و بجایی دریافت نمی کنند توانایی فهمیدن الگوی مناسب امنیت و محبت ندارند.
درنتیجه نوعی از دلبستگی بدون امنیت را تجربه می نمایند. این گروه از کودکان زمانی که بزرگ می شوند به دلیل شخصیت وابسته سعی می کنند مداوم در روابط عاطفی به سر ببرند حتی اگر رابطه نامناسبی داشته باشند. بنابراین تمایل زیاد به وابسته بودن و ترس از احساس تهی و تنهایی، رفتار این گروه از افراد را در بزرگسالی کنترل می نماید.
عدم وجود اعتماد به نفس
یکی از دلایل اصلی اعتیاد به عشق همان عدم وجود اعتماد به نفس در فرد است. پس زمانی که شخص به قابلیت ها و توانمندی های خود باور قلبی نداشته باشد با افراد کمتر در دسترس وارد رابطه می شود. زیرا این افراد در روابط عاطفی خود به علت اعتماد به نفس پایین خیلی وابسته بوده و در تمام تصمیم گیری ها طرف مقابل تکیه می کنند.
عدم وجود عزت نفس
معنای واقعی عزت نفس این است که شخص برای خود ارزش قائل بوده و خود را دوست داشته باشد. بنابراین فردی که عزت نفس ندارد به طرف مقابل عاطفی خود کاملا وابسته می شود و برای نگه داشتن او در کنار خود به هر کاری دست می زند. در حالت کلی افرادی که دچار عشق اجتنابی می شوند از عزت نفس پایینی برخوردار هستند. همچنین احترام و ارزشی برای خود قائل نمی گردند. در نتیجه چنین اشخاصی برای دوست داشته شدن به طرف مقابل وابسته می شوند.
حس رها شدگی
یکی از دلایل اعتیاد به عشق، حس طرد و رهاشدگی است که از دوران کودکی هر فردی سرچشمه می گیرد. زیرا کودک در این دوران به محبت والدین نیاز داشته و در مقابل آن بی توجهی دریافت می کند که حس طرد شدگی به او دست می دهد. بنابراین افرادی که با این حس درآمیخته شده اند، برای دستیابی به امنیت و حذف ترس خود در تلاش هستند از طریق رابطه عاطفی خود را به فرد دیگری وابسته کنند.
مطلب پیشنهادی: رسیدن به آرامش پس از شکست عشقی با 22 راهکار عالی
نشانه های اعتیاد به عشق
برخی مواقع عواطف دوران عاشقی برای افراد به قدری جذاب می شوند که تمایل دارند به صورت مداوم آنها را تجربه نمایند. این نوع تمایل همان اعتیاد به عشق است که توصیف مجموعه ای از رفتارها می باشد و با معاینات پزشکی تشخیص داده نمی شود. اما در حالت کلی این نوع اعتیاد نشانه هایی دارد که به شرح زیر است.
افکار مزاحم
هنگامی که فرد در اوایل رابطه عاشقانه خود به سر می برد مدام به طرف مقابل فکر می کند و این امر کاملا طبیعی است. ولی اگر این افکار گسترش پیدا کند و اثر منفی بر جنبه های مختلف زندگی فرد داشته باشد بدون شک اعتیاد به عشق را به دنبال دارد. همچنین اگر عشق اجتنابی، عملکرد درسی یا شغلی فرد را مختل نماید و یا وضعیت خواب وی را بر هم بزند، بایستی راه چاره ای برای این معضل پیدا کند.
اضطراب جدایی
یکی از نشانه های اعتیاد به عشق، دلتنگی و اضطراب جدایی است. ولی زمانی که طرف مقابل نزدیک شخص نبوده و ناراحتی او قابل تحمل نمی باشد از یک احساس غیر طبیعی به نام عشق اجتنابی خبر می دهد. همچنین شخص از موقعیت ها و شرایطی که مخاطب عاطفی را از او دور می کند، اجتناب می ورزد. برای مثال می توان به موارد زیر اشاره کرد.
- از انجام تعهدات و وظایف خانوادگی سر باز می زند
- برنامه های خود را با دوستان و اطرافیان لغو می کند
- به دانشگاه یا محل تحصیل نمی رود
- از رفتن به محل کار و فعالیت های روزانه خود خودداری می کند
برقراری روابط متعدد
افرادی که به محض شکست عشق و قطع رابطه عاطفی به سراغ روابط دیگری می روند قطعا دچار اعتیاد به عشق شده اند. البته در چنین شرایطی افراد به دلیل ترس از تنهایی به سراغ روابط جدید نمی روند. ولی تمایل دارند که احساس سرخوشی و لذت دوست داشته شدن را برای چندین بار تجربه نمایند. این تغییر رابطه به شکل سریالی در نهایت می تواند به مشغولیتی ناسالم و خطرناک مبدل گردد.
استفاده از عشق برای فرار از افکار آزاردهنده
برخی از افراد جامعه بازه زمانی طولانی از زندگی خود را با طرف مقابل عاطفی خود می گذرانند و به محض دوری مدام به آنها فکر می کنند. همچنین با ایجاد رابطه با طرف مقابل از احساسات و افکار آزاردهنده و دردناک فرار می کنند. بنابراین افرادی که عشق را ابزاری برای دور شدن از احساسات و افکار منفی به کار می برند قطعا دچار اعتیاد به عشق شده اند.
ماندن در رابطه ناسالم
اشخاص مبتلا به عشق اجتنابی با وجود رابطه اصلاح نشدنی و ناسالم ممکن است برای این رابطه تلاش های دیوانه واری انجام دهند. البته این تلاش جهت ثبات رابطه احتمال دارد ویرانی شخص را به دنبال داشته باشد. همچنین تمام روابط به نتیجه مطلوب نمی رسند. در نتیجه عدم تداوم رابطه ناسالم انتخاب مناسبی برای سلامت روان فرد محسوب می شود.
فقط از عشق و رابطه لذت بردن
معمولا تنها زمانی که با عشق خود هستید احساسات مثبت و لذت بخشی را تجربه می کنید. البته این ویژگی الگوی رفتاری نامناسب و ناسالم را به دنبال دارد و از اعتیاد به عشق خبر می دهد. از جمله الگوهای رفتاری ناسالم می توان به موارد زیر اشاره کرد.
- دیگر فعالیت ها یا سرگرمی هایی که در گذشته با آنها هیجان زده می شدید، لذت نمی برید.
- اگر با عشق خود نباشید، احساس ناامیدی را تجربه می کنید.
- تمرکز بر رابطه خود یا همسر را تنها علت زندگی می دانید.
پیامدهای اعتیاد به عشق
اعتیاد به عشق همانند سایر اعتیادها پیامدهایی را برای فرد به دنبال دارد که مهم ترین آنها به شرح زیر است.
- انزوا و تنهایی
- مصرف الکل، مواد مخدر و برقراری روابط جنسی مختلف جهت تسکین درد
- سکوت به علت ترس از بین رفتن رابطه عاطفی اشتباه
- پرخاشگر و عصبانی شدن به علت عدم دریافت عشق و محبت به اندازه از طرف مخاطب عاطفی
- قربانی شدن فرد به علت محبت کردن به طرف مقابل عاطفی و نبود پاسخ کافی از سوی او
- وسواس زیاد در کمک کردن به اطرافیان
- از خودگذشتگی زیاد جهت ثبات رابطه عاطفی
راه های درمان اعتیاد به عشق
اشخاصی که دچار اعتیاد به عشق هستند باید مراحل متعددی را پشت سر بگذارند تا از این دام خلاص شوند. پس مراحل درمان عشق اجتنابی به شرح زیر است.
پذیرش
یکی از اختلالات رفتاری بین افراد جامعه که به وفور یافت می شود همان اعتیاد به عشق است. بنابراین گام نخست جهت درمان اختلال رفتاری، پذیرش می باشد. زیرا در چنین شرایطی فرد می پذیرد که به عشق اجتنابی مبتلا شده است. همچنین پذیرش بیماری به این معناست که فرد برای درمان گام اول را بر می دارد.
کشف علت
مرحله دوم درمان اعتیاد به عشق این است علت اختلال رفتاری فرد را پیدا کرد. زیرا اطلاع از علت می تواند پروسه درمان را آسان تر نماید. همچنین فرد بایستی دلایل وابستگی همچون حس رها شدگی، عدم عزت نفس و اعتماد به نفس بیابد.
افزایش مهارت حل مسئله
همانگونه که قبلا ذکر شد یکی از دلایل اعتیاد به عشق در افراد مختلف، فرار از مشکلات زندگی شخصی است. زیرا فردی که از مهارت کافی جهت حل مسائل مختلف برخوردار نباشد بدون شک روابط عاطفی را بر می گزیند. زیرا از این طریق با کسب احساس آرامش کاذب، از مشکلات خود فرار می کند و برای مدت کوتاهی از آنها دور می شود.
بنابراین یادگیری مهارت هایی برای حل مسئله این زمینه را برای فرد ایجاد می کند تا در برابر ناهمواری ها و مشکلات زندگی مقاوم باشد. سپس برای رفع آنها تنها به خود تکیه نماید. ناگفته نماند که عدم مهارت کافی فرد را به طرف مقابل وابسته می کند تا جهت رفع مشکلات از توانمندی های او کمک بگیرد.
دریافت مشاوره
اعتیاد به عشق دلایل متعددی دارد که باید برای درمان آن راه حل های مختلفی از جمله مشاوره را امتحان کرد. زیرا مشاور یک فرد آگاه بوده که از تکنیک های لازم جهت رفع مشکل استفاده می کند. همچنین یک روانکاو، درمانگر یا روانشناس می تواند علت ایجاد عشق اجتنابی در هر شخصی را شناسایی کند. سپس روش درمان صحیح و مناسبی را برای حل آن ارائه نماید.
الگوهای مختلف اعتیاد به عشق
معمولا افراد درگیر اعتیاد به عشق از 4 الگوی اصلی در رابطه عاطفی پیروی می کنند که به شرح زیر می باشند.
اعتیاد به عشق وسواس/اجباری
در این گروه مشکل اصلی همان اجباری جدا شدن از همسر یا شریک زندگی است. همچنین اگر رابطه بین آنها سالم نباشد و یا از لحاظ عاطفی همسرشان از آنها فاصله گرفته باشد.
اعتیاد به عشق وابسته
این دسته از افراد از شریک زندگی یا همسر خود به عنوان حس خود ارزشمندی و منبع عزت نفس استفاده می کنند. همچنین مدام مخاطب عاطفی خود را در روابط متعدد خوشحال می نمایند تا از طرف او تایید شوند. در صورتی که مخاطب عاطفی فرد یک شخص وابسته باشد در اوایل زندگی زناشویی یا رابطه مشکلی به وجود نمی آید.
در شرایطی که مخاطب عاطفی آنها به سراغ کسی برود که از لحاظ عاطفی مستقل تر و مصمم تر باشد بدون شک رنج هایی را متحمل می شود. بیشتر افراد معتاد به عشق وابسته می خواهند به ارزش ها دست یابند و تا حد خستگی یا ناتوانی محض در این مسیر پیش می روند. ناگفته نماند که در این گروه افراد وابستگی شدید و تا حدی خسته کننده بین مخاطب عاطفی و فرد وجود دارد.
اعتیاد به عشق خودشیفته
معتادان این نوع عشق خود را در موقعیت و شرایط قدرتمندی در روابط عاطفی قرار می دهند. در حالت کلی با استثمار شریک زندگی خود از آنها به عنوان فردی مطیع، فرمانبردار و منبع تقویت اعتماد به نفس و کسب توجه استفاده می نمایند. همچنین با رفتارهای خودخواهانه و نادیده گرفتن مخاطب عاطفی با آنها بدرفتاری می کنند. ناگفته نماند با وجود چنین شرایطی بین فرد و همسرشان وابستگی نیز وجود دارد.
اعتیاد به عشق دوسوگرا
این گروه از افراد با شریک زندگی یا مخاطب عاطفی خود صمیمی نمی شوند و مدام در فکر عشق های گذشته هستند. بیشتر این افراد درگیر عشق نافرجام یا روابط یک طرفه بوده و روابط کنونی خود را به راحتی تخریب می نمایند. همچنین به توهم روابط هم معتاد بوده که در واقعیت از مخاطب عاطفی خود دور می شوند.
عوارض اعتیاد به عشق
عوارض اعتیاد به عشق برای اشخاصی که در محیطی سرشار از محبت پرورش یافته اند کاملا بی معنا است. زیرا این افراد عشق را نوعی امنیت و راحتی می دانند و به ندرت وارد روابط عاطفی ناسالم می شوند. عکس قضیه نیز صدق کرده و افرادی که در محیطی خشن و پرتنش بزرگ می شوند جهت رهایی از این شرایط به روابط عاطفی ناسالم روی می آورند. پس افرادی که به عشق اجتنابی مبتلا شده اند به مرور زمان با عوارض زیر دست و پنجه نرم می کنند.
محروم ماندن از رابطه سالم
یکی از عوارض اعتیاد به عشق این است که افراد مبتلا دیگر رابطه امن و سالمی را تجربه نمی کنند. در واقع آوارگانی هستند که جایی برای دریافت محبت و آرامش ندارند. همچنین عوارض و آسیب های احتمالی در انتخاب روابط ناسالم برای هر فرد کاملا متفاوت است. زیرا این افراد همان تشنگان محبت هستند که هیچ وقت سیراب نمی شوند و در روابط عاطفی روی آرامش را نمی بینند.
انگ و برچسب اجتماعی
یکی دیگر از عوارض اعتیاد به عشق همان از این شاخه به آن شاخه پریدن یا تعویض روابط عاطفی است. این افراد با اشخاص مختلفی ارتباط دارند و سفره دل خود را برای همه باز می کنند. در نتیجه از سوی جامعه و حتی نزدیکان برچسب های زننده ای می خورند که اصلا خوشایند نیستند. البته این برچسب ها علاوه بر رنجش خاطر باعث سوء استفاده اطرافیان از فرد شده و آسیب های بیشتری متوجه وی می گردد.
احتمال مورد سوء استفاده قرار گرفتن
افراد اعتیاد به عشق در بیشتر مواقع مورد سوء استفاده اطرافیان قرار می گیرند. البته دلیل چنین امری این است که انتخاب درستی برای برقراری روابط عاطفی صورت نمی گیرد. همچنین فرد بعد از اتمام رابطه با سرعت و بدن منطق و فکر وارد رابطه دیگری می شود. از طرفی اطرافیان با این ضعف آشنایی داشته و افرادی با هدف سوء استفاده به آسانی می توانند به این فرد نزدیک شوند.
سرمایه گذاری عاطفی و مالی بی اساس
افرادی که از یک رابطه وارد سایر روابط عاطفی می شوند و سعی در راضی نگه داشتن همه را دارند بایستی از لحاظ عاطفی و مالی سرمایه گذاری کنند.
از دست رفتن فرصت ها
یکی از عوارض جبران نشدنی برای افراد اعتیاد به عشق این است که تمام فرصت های مناسب را از دست می دهند. البته این فرصت ها به وجود یک رابطه سالم ختم نمی شود و فرصت های کاری و اداری را تحت تاثیر می گذارد.
چه عواملی باعث بروز اعتیاد به عشق می شود؟
طبق نظریه محققان افراد در واقع نمی توانند به عشق اجتنابی اعتیاد پیدا کنند. ولی برخی از الگوهای رفتاری آنها در زمان رابطه و بعد از جدایی تقریبا به اعتیاد شباهت دارند. برای مثال فرد تمایل دارد با شخصی که در گذشته ارتباط داشته مواجه گردد تا حس لذت بخش همراه با عشق را مجددا تجربه نماید. البته این نوع تمایلات شباهت زیادی به تمایل معتادان جهت دسترسی به مواد مخدر را دارد.
مواد اعتیاد آور همچون مواد انرژی زا، نیکوتین و الکل در مغز ماده ای به نام دوپامین ترشح میکنند. همچنین بر مبنای شواهد علمی عشق نیز همین عکس العمل را در برابر حس های خوب دارد. درنهایت تغییر ناگهانی در زندگی روزمره فرد و حذف محبت طرف مقابل عاطفی، ترشح مقدار دوپامین در مغز را کاهش می دهد.
چگونه می توان بر اعتیاد به عشق غلبه کرد؟
یکی از راه های غلبه بر این نوع الگوی رفتاری ناسالم همان صداقت است. زیرا صادق بودن با خود می تواند پروسه دستیابی به پاسخ های حقیقی را تسریع بخشد و فرد را به سوی بهبودی حقیقی هدایت نماید.
پس باید به سراغ فردی بروید و از کسی حمایت بخواهید که مورد اعتماد است. برای مثال یک درمانگر باتجربه و حرفه ای می تواند از فرد حمایت کرده و نیازهای وی را در چنین شرایطی تامین کند. البته در هر نوع از اعتیاد یک الگو صحیح و قابل شناسایی موجود می باشد که با شکستن آنها می توان روش های صمیمانه تر و جدیدتری را جایگزین نمود. در نهایت جهت غلبه بر عشق اجتنابی باید فرد خود را دوست داشته باشد.