مجله تاپ‌ناز‌

انشا درباره تنهایی؛ مجموعه 4 انشا درباره تنها شدن برای پایه های مختلف

در این بخش 4 انشا درباره تنهایی، اوقات تنها شدن، ترس از تنهایی و تنها شدن را برای پایه های مختلف ارائه کرده ایم.

انشا درباره تنهایی؛ مجموعه 4 انشا درباره تنها شدن برای پایه های مختلف

انشا مورد تنهایی نگارش دهم درس اول

تنهایی یعنی کسی را نداشته باشی که به او تکیه کنی، تنهایی یعنی بار مشکلات فقط روی دوش خودت باشد و همراهی نداشته باشی و گاهی هم تنهایی یعنی کسی نباشد که تو را درک کند و با این که از زبان مشترکی استفاده می کنی کسی حرف هایت را نفهمد.

بعضی از آدم ها تنهایی را دوست دارند اما به نظرم این دوست داشتن برای تمام لحظه ها نیست و حتی آن ها هم دوست دارند که لحظاتی را با دیگران باشند و تنها عده ی معدود و انگشت شماری هستند که واقعا برای تمام لحظات عمر دوست دارند که دور از همه باشند و به تنهایی زندگی کنند این افراد از تنهایی بیش از هر چیز دیگری لذت می برند.

انسان همواره به دنبال یافتن کسانی ست که بتواند با آن هم کلام شده و با طرف مقابل درک مشترکی از مسائل داشته باشند و با یافتن چنین دوستی حس دلنشینی در فکر و قلب دو طرف شکل می گیرد و زندگی به نظر راحت تر از قبل می گذرد.

گاهی نیز انسان به خاطر شرایط زندگی اش تنها می شود و این تنهایی اگر چه ممکن است آزار دهنده باشد اما بایستی با آن کنار آمد و راه درستی را برای زندگی انتخاب کرد زیرا فکر و اندیشه ی انسان از چنان قدرتی برخوردار است که خود هم نمی تواند تصور روشنی از آن داشته باشد و تنها در شرایط سخت و تنهایی ست که می توان به آن پی برد و موفقیت هایی را به دست آورد که بودن دیگران شاید تنها مانعی برای آن ها بود.

باید بتوانیم تنهایی و فرصت هایی که دور از دیگران هستیم را با توجه به شخصیت خودمان کنترل کنیم تا آسیب و ضرری از این موضوع نبینیم، باید زمان هایی که نیاز به تنها بودن داریم را تنها به خود اختصاص دهیم و زمانی که حس کردیم نیاز به دوست و یک هم کلام داریم که بتوانیم با او صحبت کنیم شخص مورد اطمینانی را پیدا کرده و حرف های مان را با او در میان بگذاریم.

مطلب مشابه: انشا تفاوت زندگی روستایی و شهر؛ 5 انشا درباره زندگی در روستا

انشا در مورد چرا گاهی اوقات تنهایی پسندیده است

تنهایی گاهی تلخ است و گاهی شیرین و همه ی ما هر دوی این احساسات را تجربه کرده ایم.
خیلی وقت ها پیش آمده که با وجود شلوغی اطراف مان احساس تنهایی می کنیم، مثل زمانی که در جمع شلوغی هستیم اما با آن افراد احساس و عقاید مشترکی نداریم و همین باعث می شود ما در آن جمع تنها باشیم.

گاهی اوقات تنهایی از ما انسان متفاوتی می سازد، انسانی مستقل و استوار که شاید خودمان هم بعد از مدتی باورمان نشود.

در تنهایی یاد می گیریم که اگر زمین خوردیم و نا ملایمات زندگی به سراغ مان آمد کسی نیست که دست مان را بگیرد و ما باید با تکیه به خودمان بلند شویم، و شاید نکته ی مثبتی تنهایی این است که ما را از احتیاج به دیگران بی نیاز می کند.

تنهایی راهی است که از شلوغی های روزمره زندگی به آن پناه می بریم، و گاهی اوقات می تواند لذت بخش هم باشد و فرصتی به ما بدهد که به دور از هیاهوی اطراف به درست و غلط بودن اتفاق های زندگی فکر کرده و راهی برای بهتر زندگی کردن پیدا کنیم و بدین ترتیب کیفیت زندگی خود را بالا ببریم.

تنهایی هم مثل خیلی از مسائل دیگر نسبی است، یعنی هم می تواند خوب باشد و هم بد، مثلا زمانی که مشکلی داشته باشیم که نیازمند کمک دیگران هستیم تنهایی بدترین اتفاقی است که می توانیم به آن دچار شویم، آن وقت است که این مسئله به شدت برای مان آزار دهنده می شود و آرزو می کنیم کاش تنها نبودیم و کسی کمک مان می کرد.

تنهایی اگر بیش از اندازه باشد حتما بعد از مدتی انسان احساس پوچی خواهد کرد زیرا انسان یک موجود اجتماعی است و تنهایی دائم مشکلات زیادی برایش به وجود خواهد آورد.

بهترین کار این است که ما در هر کاری به ویژه تنها ماندن، اعتدال را رعایت کرده و مرزی برای تنهایی و تنها ماندن مشخص کرده و این کار را طوری مدیریت کنیم که از آسیب های آن در امان بمانیم.

مطلب مشابه: انشا برف چند انشا زیبا با موضوع برف زمستانی و بارش برف زیبا

انشا در مورد ترس از تنهایی

مقدمه: تنها که باشی خدواند را در کنار خود حس می کنید. در یک گفت و گو زلیخا با خدمتکارانش می گفت وقتی شما می آیید کنارم من تنها می شوم، یعنی آن قدر غرق صحبت با خدای خود شده بود که وقتی کسی از راه می رسید احساس تنهایی می کرد چون دیگران خلوتش با خدا را بر هم می زدند.

بدنه: بهترین همدم در عشق و تنهایی خداوند است که منشا خیر بوده و برای بندگانش بهترین ها را رقم زده است. اوست که ظلمت خلوت انسان را روشن می کند و نور امید را در وجود مردگان زنده یا همان انسانها روشن می کند.

تنهایی در تنها زیستن نیست و در نداشتن همدم یا هم فکری است که شما و درونتان را نمی شناسد و افکارتان را در نمی یابد. گاهی با چندین نفر هم صحبت و هم سفر می شوید اما هیچ وقت از بودن و دیدنشان احساس رضایت نخواهید داشت.

گاهی تنهایی از انسان موجودی چون محمد امین و پیامبری بزرگ چون حضرت محمد می سازد که در حرا تنهابود و زمانی هم یکی چون هیتلر که همه مردم را به کشتن داد و سرانجام چون از کرده هایش رضایت قلبی نداشت، خودش را هم به نابودی کشانید.

تنهایی در انسان ها متفاوت عمل می کند، یکی از پیله تنهایی به خوشی و شادی خارج می شود و پروانه ای زیبا می شود و زمانی هم در انجا می ماند و می پوسد. چه نویسندگان بزرگی که در پیله تنهایی خود ماندند و آثار بزرگی خلق کردند و زمانی هم آن قدر تنها ماندند که حتی زمانی که مدت کوتاهی از خانه خارج می شدند راه را گم می کردند و برای برگشت به یک راهنما نیاز داشتند.

تنهایی را دوست بدارید و برای شکافتن لایه های درون خود به کار ببرید. تنهایی راقایق نجات خود کنید و از بحران ها و طوفان های زندگی به آسانی عبور کنید.

نتیجه گیری: تنهایی را نعمت بدانید و برای کشف لایه های درونی خود به کار ببرید و توانایی و استعدادهای خود را کشف کنید و برای رشد و اعتلایشان قدم به قدم پیش روید و از خدا بخواهید همیشه و در همه جا چراغ خلوت شما باشد.

مطلب مشابه: انشا مادر | انشا درباره مادر فداکاری مادر خوبی های مادر انشای ساده و ادبی

انشا در مورد تنهایی

مقدمه: تنهایی مختص ذات خداوند است اما گاهی انسان ها هم در شرایط سخت و بروز مشکلات تنهایی را برای خود بر می گزیند. گاهی این تنهایی منجر به خود شناسی و خود سازی شده و گاهی هم نتیجه معکوس خواهد شد و فرد به بیراهه کشیده می شود.

بدنه: تنهایی بهترین فرصت برای خود سازی و شناخت خداوند است که همانا هرکس که خودش را نشناسد، خدایش را هم نخواهد شناخت. تنهایی بهترین فرصت برای کشف استعداد و توانایی خویشتن است، زمانی برای حسابرسی رفتارها و کرده های خودمان است.

تنهایی بهترین موعد برای غوطه خوردن در اندیشه های خود و موشکافی داشته های خویشتن است. زمانی ناب برای خلوت با خدا و عبادت و قرب به درگاهش. بسیاری از بزرگان و اساتید جهان در خلوت خود غوغا کرده اند و آثار بزرگی چون مثنوی معنوی را خلق نموده اند.

تنهایی گاهی نعمتی بزرگ است که راه های ناشکفته را برای انسانهای مشتاق می گشاید. تنهایی را دریابید و از آن برای شناخت پدیده های اطرافتان بهره برداری کنید. اگر عاشق خداوند و زندگی باشید، تنهایی فرصتی استثنایی برای اندیشه به دنیای عشق و خوبی های معشوق است. گاهی ممکن است این عشق در درون انسان انقلابی عظیم پدید آورد و انسان راه به عرفان ببرد و منشا کل هستی را در کنار خود بیابد.

تنهایی یک دنیای دوست داشتنی و مورد پسند همه است که آرامش و بزرگی و عظمت را به انسان هدیه خواهد کرد. یعنی یک راه آسان برای تفکر و درک و شناخت است.

انسان در درون خود دنیای بزرگی دارد که اگر به موقع کشف و دریافت شود می تواند از انسان یک اعجوبه بسازد چه انسان هایی که در تنهایی خود عاشق شدند، دانشمند شدند و عارف و نویسنده. آری تنهایی الهام بخش است و موجب رشد و تعالی و تکامل.

نتیجه گیری: دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد سعادت آن کسی دارد که از تن ها بپرهیزد.

در بیت بالا می بینیم که شاعر تنهایی و دوری از انسان را موجب سعادت می داند چراکه بسیاری از انسانها موجب بروز مشکلات و بدبختی برای ما می گردند، پس بهتر است از همه افرادی که روی ما اثر خوبی ندارند، دوری کنیم.

مطلب مشابه: انشا با موضوع کتاب + 10 انشا و مقاله در مورد فواید کتاب و کتاب خوانی

مطالب مشابه را ببینید!