بیوگرافی الهه منصوریان / از حضور در ماه عسل تا قهرمانی جهان و حواشی
الهه منصوریان یکی از خواهران معروف منصوریان است که در رشته ورزشی ووشو و ام ام ای فعالیت میکند. او که از کودکی زندگی بیسار سختی را گذرانده، با تمرینهای سخت، خود را به جایگاهی رسانده که اکنون او را به عنوان یکی از بزرگترین فایترهای جهان میشناسند. در ادامه متن همراه ما باشید تا نیم نگاهی به زندگی او داشته باشیم.
فهرست موضوعات این مطلب
تولد
الهه منصوریان در 30 شهریور سال 1370 در شهرستان سمیرم اصفهان و در یک خانواده هشت نفره به دنیا آمد. او سه خواهر دارد که دو نفر از آنها نیز مبارزین حرفهای هستند. او همچنین یک برادر کوچکتر از خودنیز دارد.
الهه به همراه خواهرانش در زمینهای کشاورزی به همراه پدرشان کار میکردند. خود او در این باره گفته است: در این شهرستان کسی ورزشهای رزمی را نگاه نمیکرد. ما عاشق فیلمهای بروس لی و جکی چان بودیم.
ما همیشه در مزارع کشاورزی کار میکردیم و تا پولی به دست میآوردیم با آن فیلم [رزمی] میخریدیم.
من عاشق ورزش رزمی شدم و دوست داشتم این ورزش را انجام دهم ولی هیچ استادی در روستا و شهر کوچک ما نبود.
دقیقا در این دوره بود که پدر الهه، به دلیل فقر و ناتوانی این خانواده را ترک کرد.
زندگی سختتر و سختتر میشود
بعد از ترک پدر؛ خانواده دچار مشکلات بسیار زیادی شد. مادر که اکنون بزرگ خانواده بود به پخت و پز روی آورد تا خرج خانواده را بدهد. از طرفی خواهر بزرگتر شهبانو راهی شهر شیراز شد تا با کار در آنجا برای خانواده پول ارسال کند.
مهاجرت به اصفهان و شروع حرفهای ورزش
الهه به همراه خواهران خود ورزش رزمی را از کاراته شروع کرد و بعد از مدتی به اصافهان رفتند تا آنجا به صورت رسمی و حرفهای این ورزش را آغاز کنند.
الهه گفته است: مجبور شدیم که به اصفهان بیاییم. اصفهان شهر بزرگی است و هزینه به اصفهان آمدن و تمرین کردن برای ما خیلی زیاد بود. همین موضوع باعث شد که ما بیشتر کار کنیم تا پول بیشتری به دست بیاوریم و بتوانیم به اصفهان بیاییم و تمرین کنیم.
مطالب مشابه: بیوگرافی فلوید می ودر / از حواشی و زندان تا مبارزه با کانر مک گرگور
ورود به تیم ملی و درخشش
الهه در 16 سالگی عضور تیم ملی ووشو ایران شد و توانست خیلی زود بدرخشد و بعد از یک سال و در سال 2007 موفق شد نایب قهرمان مساباقات آسیایی شود.
الهه در 18 سالگی اولین مدال نقره خود را در مسابقات جهانی ووشو کانادا کسب کرد و در سال 2010 میلادی نیز مدال طلا جام جهانی ووشو را بدست آورد.
سپس الهه در دوازدهمین دوره مسابقات جهانی ووشو 2013 به فینال این مسابقات راه یافت.
روز مسابقه فینال پس از خرد شدن استخوان گونهاش در یک نبرد سخت، به هیچ وجه حاضر به ترک مسابقه نشد و درنهایت به پیروزی رسید.
الهه مدال خود را در بیمارستان الزهرا گرفت و میزان آسیب چشمیش به حدی بود که پزشکان نگران بودند او بیناییاش را از دست بدهد.
الهه درباره این دوره سخت میگوید: ما این کار را ادامه دادیم تا اینکه بازیکن تیم ملی شدیم و به نوعی رکورد دار.
خواهرم، شهر بانو چهار بار پشت سر هم صاحب مدال طلای جهان شد و من هم سه بار پشت سر هم مدال طلای جهان گرفتم و سه بار هم در بازی های آسیایی حضور داشتم و مدال گرفتم. خانواده ما یعنی ما سه خواهر، 22 مدال برای ایران به دست آوردهایم.
بعد از قهرمانی
الهه بعد از قهرمانی به ایران بازگشت و تصمیم گرفت یک پیتزا فروشی و باشگاه ورزشی تاسیس کند. خود الهه در این باره توضیح داده: بعد از گرفتن مدال نقره بازیهای آسیایی گوانگجو نصف جوایزی که گرفتم در راه کمک به نیازمندان خرج شد و با نصف دیگر فست فودی در سمیرم راه انداختم.
اوایل خودم هم کار میکردم و آشپزی با خودم بود. البته بعد از آن به خاطر حضور در اردوهای تیم ملی و مشغله کاری، پیتزا فروشی را به کس دیگری سپردم.
بعد از مدتی باشگاه ورزشی “دختران آفتاب” را تاسیس کردم و مدیریت آن را برعهده خواهر بزرگم “مرضیه” قرار دادم.
احترام به خواهر بزرگتر
من کوچکترین خواهر هستم، خواهر بزرگم شهربانو و خواهر وسطی هم سهیلا است. ما در مجموع 5 خواهر و یک برادر هستیم.
من در سن 12 سالگی ورزش را شروع کردم و به خاطر اینکه خیلی کوچک بودم برایم خیلی سخت بود؛ به خاطر اینکه خانواده به من اجازه نمیدادند برای تمرین کردن به اصفهان بیایم و برگردم.
شهربانو از ما بزرگتر بود، او با اتوبوس صبح به اصفهان میرفت و شب به خانه بر میگشت و روز بعد چیزهایی که آموخته بود را به ما نیز آموزش میداد. در کل اولین مربی من خواهرم بود برای اینکه او به من آموزش میداد. او به نوعی ما را نجات داد.
مطالب مشابه: بیوگرافی کانر مک گرگور / از ازدواج و فرزندان تا شکست از خبیب
حضور در چین برای تمرینات بیشتر
الهه به گفته خودش نُه سال متوالی است که برای تمرین و مسابقه به چین میرود و در این مدت چیزهای زیادی از مردم چین آموخته است.
الهه: اولین باری که به چین آمدم سال 89 بود که به اینجا آمدم و تمرین کردم. بعد از آن من هر سال به چین سفر میکردم.
از سال 2010 تا 2019 میلادی، 9 سال است که من برای تمرین به چین میآیم. من از چینیها خیلی چیز یاد گرفتم.
چینیها آدمهای سختکوشی هستند و بسیار تلاش میکنند. وقتی که چیزی را بخواهند برای به دست آوردن آن تا آخر میجنگند.
چینیها هر روز خیلی سخت تمرین میکنند. حتی من دیدهام که سالیان سال از خانوادههایشان دور هستند تا به آن هدفی که دارند و به عنوان مثال مدال طلای جهانی برسند.
من هم با وجود آنکه خانوادهام را خیلی دوست دارم و برای مادرم خیلی دلتنگ میشوم مجبور بودم که برای گرفتن مدال طلای جهانی از خانوادهام خیلی دور باشم و سالهای زیادی در چین زندگی و تمرین کردم و پس از آن به ایران برگشتم و توانستم با پرچم و نام کشور خودم مدال بگیرم.
علاقه به رشته کشتی
الهه منصوریان بارها درباره علاقهاش به ورزش کشتی صحبت کرده است. او گفته: کشتی را خیلی دوست داشتم، میخواستم کشتیگیر شوم اما شرایطاش در ایران فراهم نبود برای همین ووشو را انتخاب کردم چون رشته تلفیقی بود.
بنظرم ووشو مادر رشته های ورزشی است، ضمین اینکه شهربانو خواهرم، پیش از من ووشوکار بود و حرف او در خانه حجت بود.
حضور در برنامه ماه عسل و بازگشت پدر
الهه منصوریان به همراه خانواده در برنامه ماه عسل حضور پیدا کرد و از زندگی سخت خود گفت.
این برنامه بسیار دیده شد و زندگی سخت خواهران منصوریان مورد توجه توده مردم قرار گرفت. اما دلیل اصلی این معروفیت به آخر برنامه مربوط میشود.
در آخر برنامه احسان علیخانی با هماهنگی شهربانو، پدر را پیدا کرده و به برنامه آوردند. الهه و بقیه خانواده با دیدن پدر گریه کردند.
الهه نیز بازگشت پدر را نقطه عطف زندگی خود خوانده و گفت: پدرم گمشده زندگیمان بود و اگرچه مادرم، جای پدرم را برای ما پر کرده بود اما ما نیاز عاطفی به پدر داشتیم، بعد از اینکه پدرم را دیدم انرژی بیشتری هم گرفتم. من حالا در مسابقات با انرژی بیشتر نسبت به قبل حاضر میشوم و حال خوبی دارم.
مطالب مشابه: بیوگرافی گلاره ناظمی؛ عکس های گلاره ناظمی زنی که دارو فوتسال است
کمک به مردم سمیرم
در شهر من مردم خیلی فقیر هستند و زندگی سختی دارند و به همین خاطر من هر چقدر که پول در بیاورم آن را به شهرم میبرم تا کسب و کاری راه بیاندازم که مردم مشغول به کار شوند و پول در بیاورند.
من اولین کارم این بودم که یک شرکت تعاونی راه انداختم که در انبار آن 100 نفر مشغول به کار هستند و باغ های کشاورزی را اجاره میکنیم و به مردم پول میدهیم که سیب برای ما بچینند و در سردخانه و انبار شرکت نگهداری میکنیم و در شب عید و شب یلدا که مردم ایران جشن میگیرند ما سیبها را در بازار پخش میکنیم.
این درآمد باعث شده است که مردم سمیرم کار داشته باشند و در آنجا کار کنند. با وجود آنکه اگر در تهران سرمایهگذاری کنم درآمد من بیشتر شود، هر چقدر پول در میآورم را در همان شهر کوچک خودم سرمایهگذاری میکنم و دوست دارم به مردم شهر خودم کمک کنم.
حضور در ورزش MMA
الهه منصوریان بعد از محرویت از ورزش ووشو (به دلیل اعتراض به فدراسیون) تصمیم گرفت وارد ورزش رزمی ترکیبی شود. او در این رشته نیز درخشیده و هم اکنون در سازمانهای مهمی بازی میکند. الهه جزو اولین زنان ایرانی است که وارد این ورزش شده است.
بازیگری
از چند کارگردان و پروژه خوب پیشنهاد بازی دارم اما به خاطر حضور در مسابقات wlf نتوانستم به پیشنهادات پاسخ مثبت بدهم.
آخرین بار به دعوت آقای ابراهیم عامریان و جناب برزو نیک نژاد در فیلم سینمایی انفرادی به صورت افتخاری حضور داشتم و با رضا عطاران و احمد مهرانفر همبازی شدم.
در فیلم “انفرادی” قرار بود با لگد به صورت آقای رضا عطاران بزنم اما ایشان مدام سرشان را میکشیدند، هر چه میگفتم من پایم را کنترل میکنم اما آقای عطاران به من اعتقاد نداشتد و سرشان را میکشیدند.
در برداشت نهایی آقای عطاران سرشان را نکشیدند و من چون فکر میکردم ایشان سرشان را تکان میدهند پایم را دیرتر نگه داشتم، به همین دلیل با لگد زدم توی صورت عطاران بعد از این سکانس کلی از ایشان عذرخواهی کردم و آقای عطاران هم کلی خندیدند.
زندگی شخصی
الهه منصوریان ازدواج نکرده و درحال حاضر مجرد است. اما او گفته است که یکبار عاشق شده است. الهه با حضور در یک برنامه تلویزیونی گفت: در گذشته یک بار عاشق شدم اما فرد مورد نظر حاضر نشد برای خواستگاری بیاید و من را بگیرد.
الهه منصوریان در ادامه گفت: بعد از مدت ها که بار دیگر همدیگر را دیدیم خیلی از خداش بود که الان با من ازدواج کند ولی دیگر من آن الهه سابق نیستم.
او همچنین درباره شوهر آیندهاش گفت: خیلی دوست دارم روزی رو ببینم که ازدواج کردم و همسرم من رو به خاطر مسابقاتم ممنوع خروج کرده، ببینم شهامتاش را دارد با من روبرو شود؟!
اون روز باید جلوی کل مردم کشورم بگه غلط کردم تا بزارم زندگی کند.
درگیری با الهام چرخنده
الهه منصوریان به همراه خواهرش شهربانو در طی یک برنامه ضبط شده محاوره محور درخصوص ماجرای چادری شدنشان گفتند که الهام چرخنده بازیگر سینما با وعدههای مالی شامل خانه و خودرو به اضافه صد میلیون تومان وجه نقد به ازای هر نفرشان به پیش آنها آمد و از آنها خواست تا با هدف تبلیغات چادری شوند.
آنها اظهار کردند پس از انجام اعمالی که درخواست شده بود و علیرغم استفاده از چادر با گذشت چند سال خبری از وفای عهد چرخنده نشد و چیزی دریافت نکردند.
پس از افشاگری خواهران منصوریان، مردم در فضای مجازی به آن توجه ویژهای نشان دادند. در ابتدا بیشتر واکنشها به نقد اقدام الهام چرخنده بود، اما خیلی زود ورق برگشت و افکار عمومی خواهران منصوریان را نیز مورد انتقاد قرار داد.
بسیاری معتقدند که تکلیف چرخنده روشن است، اما آنها نیز همچون چرخنده جزیی از یک معامله بوده اند، پس اگر انتقاد به چرخنده وارد است که خریدار حجاب چادر بوده آنها نیز در نقش فروشنده حجاب عمل کردهاند.
الهام چرخنده نیز در جئاب آنها گفت: بنده روی گذاشتن چادر قیمت نگذاشتهام. مگر من که بودم که بخواهم در آن دوره همچین پیشنهادهایی بدهم؟ واقعا با عقل جور در میآید که بنده بخواهم در آن دروه به کسی که هنوز چندان شناخته شده نیست چنین پولی بدهم؟
بنده تنها قصد حمایتی و بهتر دیده شدن ورزش آنها توسط فدراسیون و وزارت ورزش را داشتم که چنین برداشتی کردند. تا حالا خود بنده هم نمیدانستم که خواهران منصوریان دچار چنین سوء برداشتی شده اند!.
چرخنده با تاکید بر اینکه مردم ایران و خواهران منصوریان دچار سوء تفاهم نشوند، گفت: اگر مدرکی بابت این موضوع هست بفرماید و گرنه ادعای دروغی تاوان ناخوشایندی خواهد داشت.
رابطه میان سه خواهر
حضور ما کنار هم باعث میشود یکدیگر را تکمیل کنیم. ما در تمرینات دیگر به رابطه خواهریمان فکر نمیکنیم و رقیب هم هستیم.
درواقع در تمرینات همه چیز کنار میرود و با هم رقیب میشویم. این طرز تفکر ما در تمرینات تأثیر زیادی روی موفقیتمان گذاشته است.
ما رقبای سرسختی در تمرینات هستیم و چون خواهریم بعد از مسابقه دادن با هم نقاط ضعف و قوتمان را به یکدیگر میگوییم. مثلاً سهیلا که دیرتر از من و شهربانو وارد ووشو شد به ایراداتی اشاره میکند که من هرگز متوجه آنها نمیشوم.
ضمن اینکه حضور هر 3 ما در ورزش رزمی باعث شده همیشه درحال تمرین باشیم و آمادگی مسابقه دادن را داشته باشیم.
مثلاً اگر یک روز من نخواهم تمرین کنم خواهرانم نمیگذارند و همینطور برعکس اگر آنها تمرین نکنند من به زور تمرینشان میدهم. همین باعث شده که همیشه آماده باشیم. تا حالا پیش آمده که در تمرینات همدیگر را مصدوم کنید؟ بله یکی دو بار پیش آمده است.
مصدومیت در تمرینات اجتنابناپذیر است و نمیتوان جلوی آن را گرفت. وقتی خودمان باعث مصدومیت خواهرمان میشویم خیلی احساس ناراحتی میکنیم و خودمان را مقصر میدانیم به همین دلیل خیلی مواظبیم که به هم آسیب نزنیم.
ظاهرا استعداد ووشو در خانواده شما ارثی است. فکر میکنم همینطور است چون هر سه ما توانستیم در این رشته موفق شویم. خانواده منصوریان ساخته شدهاند برای ووشو. از بین القابی که مردم و رسانهها به شما دادهاند کدام را بیشتر دوست داری؟ خواهران افسانهای از همه لقبها برای من جذابتر است.
سخن پایانی
بسیار خرسندیم که تا پایان همراه ما بودید. ما امروز و در این مقاله سعی کردیم به زندگی شخصی و حرفهای الهه منصوریان بپردازیم. در پایان امیدواریم از خواندن این مقاله نهایت لذت را برده باشید.