تک بیتی های عارفانه در مورد خداوند و در وصف بزرگی پروردگار

در این مطلب اشعار و تک بیتی های عارفانه در مورد خداوند و پروردگار جهان را ارائه کرده ایم.

اشعار و تک بیتی های عارفانه در وصف خدا

فهرست موضوعات این مطلب

خداوندا اگر جایی دلی بی تابِ دلدار است
نمی دانم چطور، اما خودت پا درمیانی کن…

چه سخن ها که خدا با من تنها دارد

با خدا بودن،
نشان از مِهر می خواهد نه مُهر!
یاسر قنبرلو

دلم گرفته خدا را تو دلگشایی کن
من آمدم به امیدت، تو هم خدایی کن

هزار مرتبه خواندم دعا میان قنوت
خدا کند که نباشد، کسی دچار کسی

من حسابم زِ همه مردم این شهر جداست
من امیدم به خدا، بعدِ خدا هم به خداست

عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت
چه سخن ها که خدا با من تنها دارد

و من خدا را دارم، بین تمام نداشته هایم

در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست

و خدایی هست مهربان تر از حد تصور

غیر خدا نیست کسی در دو جهان همنفسی

یا رَب
از دَرگهِ همچو تو کریمی هرگز
نومید کسی نرفت و من هم نروم
ابوسعید ابوالخیر

هیچ می‌ دانی که لرزد پایه‌ عرش خدا …
گر یتیمی هوو کشد یا عاشقی تنها شود

مادری دارم بهتر از برگ درخت
دوستانی بهتر از آب روان
و خدایی که در این نزدیکی است
سهراب سپهری

فراموشم مکن یا رب ز رحمت
اگر غیر تو را من یاد کردم
مولانا

گر خدا داری ز غم آزاد شو
از خیال بیش و کم آزاد شو

ناخدا در کشتی ما گر نباشد گو مباش
ما خدا داریم، ما را ناخدا در کار نیست

تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز؟
می‌ کشم ناز یکی تا به همه ناز کنم …!

یا رب تو به خوبان جهان رحم به ما کن
از ظلمت فردای قیامت تو رها کن

حافظ وصال می طلبد از ره دعا
یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن
حافظ

نشستم رو به درگاهت، در این شب های نورانی
خداوندا نجاتم دِه، از این دنیای ظلمانی

و خدایی که در این نزدیکی است،
لای این شب بوها
پای آن کاج بلند
روی آگاهی آب
روی قانون گیاه
سهراب سپهری

‌الهی، این بنده چه داند که چه می باید جُست؟
داننده تویی، هر آنچه دانی آن دِه

چون بنده خدای خویش خواند
باید که به جز خدا نداند

ره عقل جز پیچ بر پیچ نیست
بر عارفان جز خدا هیچ نیست
“سعدی”

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود
تا دلم، باز دلم، باز دلم دل بشود

الله تویی و ز دلم آگاه تویی
درمانده منم دلیل هرراه تویی

خداوند هست و خداوند نیست
همه بندگانیم و ایزد یکیست
فردوسی

برای تو، برای چشم هایت، برای من، برای دردهایم
برای ما، برای این همه تنهایی
ای کاش خدا کاری کند
احمد شاملو

بترس از آن که در دنیا، ندارد جز خدا یاری
که نابودت کند آهش، اگر قلبی به درد آری