جملات الهی قمشه ای (متن های عمیق و عرفانی از دکتر الهی قمشهای)
جملات الهی قمشه ای را برای شما دوستان قرار دادهایم. حسین محیالدین الهی قمشهای نویسنده، مترجم و سخنران ایرانی در زمینه عرفان، ادبیات و فلسفه هنر است. وی در نقاشی و خوشنویسی نیز آثاری دارد و به زبانهای انگلیسی، عربی و فرانسه مسلط است.
متن های قشنگ الهی قمشه ای
تو را غیر این غذای خواب و خور ، غذای دیگر است که : اَبیتُ عِنْدَ رَبّـِی یُطْعِمُنی وَ یُسْقِیِنی …
در این عالم آن غذا را فراموش کرده ای و از این رو مشغول بازیچه شده ای …
آخر ، این تن اسب توست … و این عالم آخور اوست …
و غذای اسب ، غذای سوار نباشد …
او را از سوی خالق ، خواب و خور و تنعمی است …
اصل خویش را دریاب …
ای انسان تو اینهمه آثار حکمت و اینهمه نشان و آثار هدف و مقصود را در جزئیات بی پایان خلقت خود می بینی پس چگونه گمان می بری که بعد از اینهمه کمال که به تو عطا شده است و تو را از خاک و سپس از نطفه ای ناچیز بدین صورت و معنای شگرف پرورده اند تو را در نیمه راه رها می کنند و زندگیت را از هر مقصود و منظوری خالی می گذارند پس اگر آدمی به عوالم پیشین خود بیندیشد یقین می کند که روی در عالمی دیگر دارد و اینهمه تدبیرها و حکمتها بی جهت در کار او خرج نشده است.
ز مهربانی جانان طمع مبُر حافظ
که نقشِ جور و نشانِ ستم نخواهد ماند
حافظ
ای حافظ ، هیچ گاه از اصالت مهربانی و خوبی امید مبُر ، زیرا همه چیز به اصل باز می گردد و ظلم ها و ستم ها و محرومیت ها که امور عارضی هستند پایدار نخواهند ماند و ظالمان دوامی نخواهند داشت …
دیدی که چگونه تو را از سختی به آسانی آوردیم و از گرانی سبکبار کردیم و از گمنامی به شهرت رساندیم ؟
پس بدان که با هر سختی آسانی هست و باز به یقین دریاب که با هر سختی آسانی هست …
پس تو در پیِ آن باش که رسالت خود را به پایان بری اگرچه در آن رنج و سختی بینی و چون از کاری فراغت حاصل کردی باز روی در کار و خدمتی دیگر آور و پیوسته مشتاق پروردگار خویش باش …
مطلب مشابه: اشعار محمدعلی بهمنی (شعرهای کوتاه و بلند محمد علی بهمنی)
جملات دکتر الهی قمشهای
پاک ترین گنجینه ای که در این زندگی فانی کسی را نصیب می شود ، یک آبروی درخشان و یک نام و شهرت بی عیب است …
که اگر به کنار رود
انسان ها جز خاکی زراندود
یا کلوخی رنگ آمیز نخواهند بود …
و آن جواهری که در ده صندوق تودرتو حفظ می شود ، یک روح دلیر است که در سینه ی انسانی شریف و وفادار جای دارد …
شرافتِ من زندگیِ من است …
اگر شرافت مرا از من بگیرید زندگی من از دست رفته است …
درختِ دوستی بنشان که کامِ دل به بار آرد
نهالِ دشمنی برکن که رنجِ بیشمار آرد
حافظ
پندی از این خوش تر نیست که آدمی در مزرع دلها درخت دوستی و مهربانی بنشاند و هر نهال دشمنی و خارخار مایی و منی را از دل بیرون کند …
وقتی مصاحبه گران از برتراند راسل خواستند که جوهر همه نصیحت های خود را به آیندگان در یکی دو دقیقه خلاصه کند، گفت :
من به دو نصیحت بسنده می کنم ، یکی آنکه سخن نامعقول را نشنوند و نگویند و نپذیرند و دیگر آنکه مهربانی را بهتر از کینه توزی و دشمنی دانند …
زندگی را بر امید فردا بنا مکن
بلکه حال را دریاب و غنیمت شمار
از آینده وام مگیر
تا دِین امروز را ادا کنی
و به دست باش که عهد امروز را وفا کنی و وظیفۀ حال را به جای آری
چه تلخ و چه شیرین
هر چه هست دل به آن بسپار و با آن راست باش.
گاه باشد که خداوند ما را غمی می فرستد
و روزمان را تیره می کند
اما صبح فردا باز خورشید لطفش می درخشد
و راه ما را روشن می کند .
متن های آموزنده از دکتر الهی قمشهای
همه ی ما در درون خویش فرشته ای محافظ داریم امّا در هنگام انجام کارهای زشت او را به نوعی از خود دور می کنیم ، فریب می دهیم ، توجیهات باطل می آوریم تا وجدانمان بدان کار زشت رضایت دهد …
و هیچ کس نمی تواند در پیش خداوند چنین عذری بیاورد که من از زشتی آن کار با خبر نبودم … بنابراین ، برهان روشن پروردگار همان نور الهی است که در درون همه ی ما تابیده و حق و باطل را از هم روشن کرده است مگر آنکه گرد و خاکی عظیم برانگیزیم و آب صاف فطرت را گل آلود کنیم تا چشم آن فرشته تیره و خیره شود و ما به کار خود پردازیم …
عاملي را شنيدم كه خانه ی رعيت خراب كردی ، تا خزانه ی سلطان آباد كند …
بي خبر از قول حكما كه گفته اند :
هركه خداي تعالي را بيازارد تا دل خلقی به دست آرد ، خدای تعالی همان خلق را بر وی گمارد تا دمار از روزگارش برآرد …
هرکس که بهشت را می جوید تا روحِ خویش را رهایی بخشد ، شاید که چند گاهی در راه استوار مانَد ، اما به مقصد نخواهد رسید …
اما آن کس که «عاشق» است شاید که از راه دور افتد ، اما همان نیّتِ پاکِ عشق ، او را به حلقه ی قدیسان و پاکان خواهد رساند …
اهداف ، به ستارگان مانند …
می توان چون مسافران دریا بر پهنه آب ، آن ها را همچون کوکب هدایت در پیش داشت و به ساحل مقصود رسید …
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه ای برون آی ، ای کوکب هدایت
نشانه ی مرگ جامعه اینه که مردم به زیبایی و زشتی اهمیت نمیدن …
مطلب مشابه: اشعار نیما یوشیج ( مجموعه شعر نو و بسیار احساسی از نیما یوشیج شاعر بزرگ ایرانی)
اگر بتوانم یک دل را از شکستن باز دارم ،
بیهوده نزیسته ام …
اگر بتوانم رنج و محنت یک زندگی را تسکین دهم ، بیهوده نزیسته ام …
اگر بتوانم درد جانسوزی را سرد و سلامت کنم ، یا پرنده ای از پا افتاده را یاری کنم که به آشیانش باز گردد ، بیهوده نزیسته ام …