جملات کوتاه درباره حضرت فاطمه الزهرا + عکس نوشته زیبا درباره دختر نبی اکرم
جملات کوتاه درباره حضرت فاطمه الزهرا را برای شما دوستان قرار دادهایم. حضرت فاطمه الزهرا (سلاماللهعلیها) دختر پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، و همسر امام علی (ع) و مادر امام حسن (ع) و امام حسین (ع) است. او در سال ۵ هجری در مکه به دنیا آمد و در سن ۱۸ سالگی با امام علی (ع) ازدواج کرد. حضرت زهرا همچنین به عنوان “سیده نساء العالمین” (سرور زنان عالم) شناخته میشود و در فرهنگ اسلامی و شیعی احترام خاصی دارد.
متن درباره فاطمه الزهرا
ما گوشه نشینان غم فاطمه هستیم
محتاج عطا و کرم فاطمه هستیم
یک عمر چو شمع گر بسوزیم کم است
دل سوخته عمر کم فاطمه هستیم
فاطمه عشقی است اندر کام من
جرعهای میدر دل ودرجام من
فاطمه یعنی مدار مادری
محورعشق علی در دلبری
ای چشمه طهارت؛
ای اسوه خدایی؛
ای جلوه الهی؛
ای عشق کبریایی؛
ای آفتاب سفر کرده،
من فریاد سبز تو را، که از پشت دیوار قرنها هنوز به گوش میرسد شنیدم. …
من در جغرافیای خانه گلی تو، تاریخهای تاریخ را دیدم.
من در نالههای تو بر زمینِ از دست رفته ات، طهارت چشمه غدیر را و در ارتفاع نگاهت قیام طوفان را دیدم…
من در خاموشی قبرت تابش هزاران خورشید را دیدم.
اگر قبرت را نشانی نیست چه باک؟ هر سنگْ نبشتهای حکایت تو را دارد …
سهمش از این دنیا مگر چه بود؟
قرار دل و گیرایی دستانت، که در شکستگیها، پهلوی او بود؛ که همانها را هم برای خاطر غریبش، زیاد میدیدند.
فرشتگان در اضطراب هستند، به در باغ بهشت آتش افکنده شده و بین در و دیوار دخت مکرم بهترین خلق مینالد.
زمین ضجه میزند و آسمان میگرید.
خاک بر سر دنیا که بعد شهادت فاطمه برقرار ماند.
فاطمیه که شروع میشود دل برای فاطمه میگیرد؛ تمام که میشود برای علی…
یا فاطمه جان
یاریمان کن در انتظار روزی که فرزندت بیاید
و انتقام صورت نیلی ات را بگیرد، ثابت قدم بمانیم
مطلب مشابه: متن و جملات ویژه تسلیت شهادت حضرت فاطمه (س)
نامت گل، نشانت گل آذین،
یادت گلاب و غروبت گلگون!
آن گلی که بهشت با عطر گلبرگهای آن از هوش میرود؛
گلی با هیجده گلبرگ بی مثال، با هیجده بهار لا یزال.
شعر در وصف خانم فاطمه
اشک آغاز جنون است، تماشا سخت است
دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است
ای ایّوب بلاها
ای یعقوب فراق ها
ای یوسف جغاها
ای کوه پر ابهت
ای جاری محبّت
ای چشمه طهارت
ای اسوه خدایی
ای جلوه الهی
ای عشق کبریایی
ای آفتاب سفر کرده
من اشکهای تو را بر کوبههای کوچه پس کوچههای سرد و خسته مدینه یافتم.
خط تو را که بر پوست هر ستاره،
غزل آفتاب را که مینوشتی، خواندم.
من در خاموشی قبرت تابش هزاران خورشید را دیدم.
اگر قبرت را نشانی نیست چه باک؟
هر سنگْ نبشتهای حکایت تو را دارد…
بانو! مزار تو در سینه عاشقان توست. پس از تو تمام یاسهای زمین، کبود میرویند.
تو ستون استحکام عرشی بانو! اینگونه بر زمین نیفت!
برخیز؛ وگرنه آسمان بر زمین سقوط خواهد کرد. برخیز و چنین رنجور به دیوار تکیه نده که تمام عالم به تو
اتکا دارد.
برخیز! همه زخمهایت را پنهان کن تا دشمن، آرزوی پیروزی را برای خویش به گور ببرد.
خورشید در تابوت تو غروب کرد و ملائک به عشق دیدار تو به سجده در افتادند و عروج خونینت را خدا خود به نظاره نشست، تا زخم هایت را خود مرهمی نهد و چشمه کوثرش را با تو به طهارت رساند…
عکس نوشته درباره حضرت فاطمه
برای تو مینویسم،
برای مادرم فاطمه برای مادر سادات
ای که فریاد با تو آغاز شد و بیداد با تو رسوا!
ای قامت سبزای نهال بارور ایثار!
ای جاری زلال متانت!
ای آیه صراحت و عفت!
ای مظهر لطافت و رحمت!
چگونه میتوان تو را گفت، تو را نوشت. قلم در ابهامِ شناختت مانده است.
انسان، در زیبایی کامل در تو متجلی است.
آری، اگر تو نبودی
آهنگ کاروان هستی، به گوش نمیرسید و قافله وجود، به راه نمیافتاد!
اگر تو نبودی؛ بهار سبز نمیشد، تابستان نمیرسید، پاییز زرد و زمستان پیر نمیگشت!
ای کوثر خدا،
ای دختر رسول،
ای اُنس مهربان،
این دل رمیده ما را دیگر چه کسی انیس و مونس باشد؟ …
یک بار دیگر آسمان گرفت و خنجر تبار قابیل، خورشیدی دیگر را که در ابتدای طلوع خود بود، بر سجاده خون از پای انداخت.
یتیمان جز دو چشمتر ندارند
به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مردهها باید فغان کرد
که طفلان علی مادر ندارند
مطلب مشابه: اشعار تسلیت ایام فاطمیه | مجموعه ای شعر درباره شهادت حضرت فاطمه و دهه فاطمیه
جملات و اشعار توصیفی حضرت زهرا
کوچههای غربت و غم قحطی یک مرد بود
خانه مان در غارت بی غیرتی نامرد بود
دست مادر را گرفتم تا سوی مسجد رویم
ناگهان آتش گرفتم دست مادر سرد بود
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم
مامور برای خدمت زهرائیم
روزی که تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائیم
دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی
افتاده نخ چادر او دست نسیمی
در خانه زهرا همه معراج نشین اند
آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی
ای نام خوشت ورد زبانم زهرا
از داغ تو سوخت جسم و جانم زهرا
برخیز علی به دیدنت آمده است
ای درد و بلای تو به جانم زهرا
فاطمیه قصه گوی رنج هاست
فاطمیه تفسیر سوز مرتضی ست
فاطمیه شعر داغ لاله است
قصهی زهرای ۱۸ ساله ست