خانمی تهرانی که مدیر تعمیرگاه خودرو است+عکس

کسب و کار : ایستگاه متروی شریف، بلوار شهید تیموری، راستهای پر از گاراژ و تعمیرگاه با محیطی مردانه و فنی، که شاید هم بتوان آن را مرکز تعمیرات خودرو نامید؛
از خودروهای سنگین گرفته تا کلاسیکها و از صافکاری و رنگ تا پنچرگیری و تعویض روغن. بلوار شهید تیموری را که تا انتها بروی، نرسیده به اتوبان شیخ فضلالله نوری، گاراژی وجود دارد در امتداد چند گاراژ دیگر که آن را یک زن اداره میکند. وارد تعمیرگاه ونوس که بشوی، نخستین چیزی که به چشمت ميآید میزی است که پشتش یک زن نشسته، کسی که مدیریت گاراژ را در اختیار دارد و تنها زنی است که در مرکز تعمیرگاهها و گاراژها در بلوار شهید تیموری کار ميکند و در این محیط مردانه لبخند و در عین حال متانت لحظهای از چهره و رفتارش محو نميشود. «مریم چراغی» که در سال ۱۳۳۹ در روستای سرکان از توابع شهرستان تویسرکان به دنیا آمد، پس از مرگ همسرش در سال ۱۳۸۱، خانهداری را کنار گذاشت و به پیشنهاد برادرش به فروشندگی و خدمات پس از فروش فیلترهای هوا و همین طور روغن موتور پرداخت تا اینکه پس از مدتی تصمیم گرفت با شراکت با برادرش یک مغازه را اجاره کند و تعمیرگاهی برای خود راهاندازی کند: «یک مغازه کوچک با یک کارگر داشتیم تا اینکه سرانجام در سال ۱۳۸۵ به تعمیرگاهی که امروز در آن هستیم نقل مکان کردیم. اینجا خیلی بزرگتر از آن مغازه است، مشتریهای بیشتری داریم و هشت نفر کارگر و مکانیک در آن کار ميکنند. »
محیطی کاملا مردانه
حضور زنی به عنوان مدیر یک تعمیرگاه خودرو در جامعهای که حتی زنان در پمپ بنزین از خودروهای خود پیاده نميشوند و کار بنزین زدن را به مامور پمپ ميسپارند، برای مردان، شغلی غریب و نامأنوس است اما چراغی این کار را دوست دارد: «این محیطها را دوست دارم به نظرم شغلی که دارم پر است از هیجان و ميتوانم هر روز چیزهای جدیدی در آن یاد بگیرم مثل یک کلاس درس است. اگر هر اشتباهی برای خودروها پیش آید خودرو با مشکل روبهرو ميشود و تعمیرکاران مثل پزشکان اورژانس باید سریع به سراغش بروند و آن عیب را مرتفع کنند. » او به یاد ميآورد روزی را که ميخواست تعمیرگاهش را راه اندازی کند: «همه کارهای ابتدایی و خرید وسایل مورد نیاز را خودم انجام دادم. ۵۰ تا تعویض روغنی رفتم و خودم را مشتری جا زدم تا توانستم به پاسخ همه پرسشهایم برسم. از نحوه کار آنها با خبر شدم و حتی چگونگی اجرت گرفتنشان. با وسایل هم آشنا شدم و مثلا در این تعمیرگاه به جای آنکه چال تعمیر داشته باشیم از ساکشن برای تعویض روغن استفاده ميکنیم و دیگر نیازی نیست ماشین از زیر باز
مريم چراغي زن خانه داري بود كه پس از مرگ شوهرش وار د محيط مردانه اي در اجتماع شد.محيط تعميرگاه هضم حضورش از نظر خيلي ها غيرممكن است اما او توانست با پشتكار و ممارستي كه داشت در كار خود پيروز شود و خود را به عنوان يك زن كارآفرين معرفي كند.مريم چراغي به تمام زنان توصيه مي كند براي رسيدن به خواستههايشان پافشاري كنند.
شود و پیچ کارتر بعد از مدتی گشاد نخواهد شد. »
چراغی همچنین ميگوید: «در اصلی تعمیرگاه ما در خیابان نیست و برای آنکه وارد آن شوی باید از جلوی چند صافکاری و تعمیرگاه دیگر بگذری روزهای اولی که ميخواستم وارد تعمیرگاه شوم همه مردها چپ چپ نگاهم ميکردند و حتی جواب سلامم را نميدانند. دو، سه ماهی وضعیت همین طوری بود و من هم اصلا کوتاه نميآمدم. بعضی وقتها ماشینی را وسط راهم پارک ميکردند و کلی طول ميکشید تا ماشین را از جلوی راه برميداشتند اما به خدا توکل و همه چیز را تحمل کردم و سعی کردم با ادب و احترام با آنها برخورد کنم. حالا طوری شده است که آنها هم من را در این محیط پذیرفتهاند و با من همکاری ميکنند. » به گفته چراغی محیط تعمیرگاهها و گاراژها محیطی خشن و پرخاشگرانه است که زنان تاب تحمل آن را ندارند اما اگر به کارشان ایمان داشته باشند ميتوانند آن را هرجور شده مدیریت کنند و ادامه دهند.
اعتماد به نفس، رمز پیروزی
چراغی که تنها زنی است که در گاراژ تعویض روغنی کار ميکند، ميگوید: «وقتی وارد این کار شدم هیچ اطلاعاتی درباره آن نداشتم ولی تا توانستم مطالعه و پرسش کردم و حالا ميتوانم بگویم که اطلاعاتم درباره مکانیک خودرو از خیلی از مردها بیشتر است. » او ادامه ميدهد: «به نظر من زنان باید به وجود و تواناییهای خودشان اعتماد داشته باشند چرا که ممکن است کاری را که ميخواهند شروع کنند قبلا خانم دیگری انجام نداده باشد به همین دلیل باید خود را بشناسند و بدانند که ميتوانند از پس آن کار برآیند. من فکر ميکردم ميتوانم از پس این کار برآیم و بر هم آمدم. ما همه کارهای تعویض روغن و فیلتر را نهایت در ۱۵ دقیقه جلوی چشم مشتری انجام ميدهیم و این کار باعث ميشود که نه وقت مشتری هدر رود و نه اینکه اعتمادش از کار ما سلب شود.» چراغی اضافه ميکند: «وقتی که ميخواستم این کار را شروع کنم همه اعضای خانوادهام ميگفتند تو نميتوانی آن را ادامه دهی اما من خواستم و توانستم. حالا خیلیها مرا خانم مهندس خطاب ميکنند. شاید به خاطر اطلاعات تئوریکی است که از انواع روغنها و همین طور درباره خودروها دارم.»
آرزوهای بزرگ
بزرگترین آرزوی چراغی این است که بتواند شعبههای دیگری از تعمیرگاهش را راهاندازی و به افراد بیشتری خدمت رسانی کند؛ «واقعا توسعه و گسترش کارم بزرگترین آرزویی است که دارم. ميخواهم سالنی داشته باشم چند برابر اینجا و ميدانم با تلاشی که ميکنم به زودی به این آرزو دست خواهم یافت.»
برادری همراه
برادر خانم چراغی تولیدکننده فیلترهای هوای «سرکان» است. او وقتی نوجوان بود فلیترهواهای کهنه و استفاده شده را باز ميکرد تا متوجه شود که چطور ساخته شدهاند. بعد یک مغازه کوچک پرسکاری راه انداخت و تا چند سال خودش فیلترهوا و هواکش ميساخت تا اینکه امروزه کارخانه در شهرستان تویسرکان دارد. هم او بود که خواهرش را تشویق کرد که به نوعی وارد این کار شود. مریم خانم هم ابتدا وقتی وارد این کار شد مشغول فروختن فیلتر هوای سرکان شد و الان هم برای کسانی که از این فیلترهوا استفاده ميکنند، تعویض فیلتر هوا رایگان است؛ «به طور حتم اگر اجرت ميگرفتیم درآمدمان هم بهتر ميشد اما آنچه بیش از درآمد زیاد مرا ارضا ميکند، احساس رضایت و خشنودی است که مشتریانمان به ویژه رانندگان آژانس وقتی که به گاراژ ما ميآیند دارنند. اعتماد به کار ما نتیجه سالها تلاشی است که در این زمینه کردهام.»
او تاکید ميکند: «به این اعتقاد دارم که مشتریهایی که ميآیند اینجا به خاطر چند هزار تومان قیمت ارزانتر نميآیند. آنها به خاطر اعتمادی که به این مجموعه دارند و همین طور مشتری مداری و برخورد مناسب و محترمانهای که با آنها صورت ميگیرد،
بزرگترین آرزوی چراغی این است که بتواند شعبههای دیگری از تعمیرگاهش را راهاندازی و به افراد بیشتری خدمت رسانی کند.
ميآیند.»
هرچند به قول چراغی برخی از مشتریها بیانصاف هستند؛ «انتظار تشکر و قدردانی نداریم. ما داریم وظیفه و شغلمان را انجام ميدهیم اما بعضی از مشتریهایمان هم کم طاقت هستند و وقتی سرمان شلوغ است انتظار دارند بلافاصله کارشان انجام شود. گاهی داد و بیداد ميکنند و وقتی من را ميبینند که برای آرام کردنشان ميروم شرمنده ميشوند و کلی معذرتخواهی ميکنند.»
خانواده؛ اصل اول زندگی
با اینکه بیشتر وقت چراغی در تعمیرگاه سپری ميشود اما او برای خانواده اش خیلی ارزش و توجه قائل است. او سه دختر و یک پسر دارد که فقط یکی از دخترانش ازدواج نکرده است. پسرش که فارغ التحصیل رشته کشاورزی است در کنار او در تعمیرگاه کار ميکند. او ميگوید: «اگر مسافرتی پیش آید در کنار خانواده بیشتر به شمال و یا سرکان ميرویم و هنوز هم برایم پیش نیامده که به خارج سفر کنم. فکر ميکنم فعلا تامین خانوادهام از هرچیز دیگری مهمتر است.» چراغی از ساعت یک تا سه بعدازظهر برای استراحت و ناهار به خانه ميرود هرچند در روزهای شلوغ این امکان برایش وجود ندارد و حتی شده بیسکویت و چای را به جای ناهار خورده است؛ «معمولا تعمیرگاه قبل از شروع هر تعطیلی شلوغ است چرا که همه ميخواهند بروند سفر و ميآیند تا ماشینشان چکاپ شود. »
قوانین تعمیرگاه
تازه واردانی که قرار است به استخدام تعمیرگاه درآیند توسط پیشکسوتان باسابقه این کار مورد آزمایش قرار ميگیرند. هیچ کارگری در تعمیرگاه ونوس حق کشیدن سیگار را ندارد و افراد معتاد هم که اصلا استخدام نميشوند. شرط اولیه و اساسی کار در این تعمیرگاه داشتن برخوردی خوب و محترمانه با مشتری است.
در حقیقت حرف اول و آخر را مشتری ميزند حتی اگر حرفش بیانصافی باشد باید بتوانند او را قانع و راضی از در تعمیرگاه بدرقه کنند. تمام کارگران کارت بهداشت دارند و به طور سالانه مورد آزمایشهای پزشکی قرار ميگیرند. موقع کار باید لباس کار و کفش کار داشته باشند، به موقع کارشان را شروع کنند و غذا را حتما در ناهارخوری بخورند.
توصیههای فنی
«به تمام کسانی که ماشین دارند توصیه ميکنم که هر ۱۰ سال یکبار فیلتر تهویه کولر را عوض کنند. همچنین به ازای هر ۱۰ هزار کیلومتر بهتر است صافی بنزین و فیلتر هوا را عوض کنند. اگر همه این کار را انجام دهند، آلودگی هوا کمتر خواهد شد. دانستن اطلاعاتی از این دست برای هر رانندهای مفید است. به موقع عوض کردن فیلتر روغن باعث ميشود که خودرو دچار روغن سوزی نشود و در خیابان دود نکند.» چراغی در ادامه اضافه ميکند: «اگر این قطعات مصرفی به موقع تعویض شود از نظر اقتصادی هم مقرون به صرفهتر است چرا که با هزینه کم ميتوان جلوی هزینههای بیشتر را گرفت ولی متاسفانه خیلی از مردم اطلاعات کافی در این زمینه ندارند. من هم کارشناس فنی نبودم اما بروشور و کتابهای مربوطه را مطالعه کردم.»