جملات زیبا درباره بهار برای کپشن؛ متن استوری کوتاه در وصف فصل بهار
فصل بهار با صدای اهورایی و رایحه بهشتی اش هر ساله با آمدنش همه مان را به وجد می آورد. گویی با دستان سحرآمیز و جادوییاش، شکوفه های امید و طراوت را در وجودمان می پروراند. با آمدن فصل همیشه زیبای بهار گویی که به در و دیوار هستی رنگ های شادی بخش پاشیده می شوند تا همه دنیا از زیبایی های بی همتای آن لذت برند. اکنون که کم کم و نرم نرمک به فصل بهار و زیبایی های رنگارنگ آن نزدیک می شویم در این بخش از تاپ ناز تصمیم گرفتیم جملات زیبا و وصف ناپذیر را درخصوص زیبایی های بهار برایتان گردآوری کنیم. با ما همراه باشید.
جملات کوتاه درباره بهار برای کپشن
و ما دوباره سبز میشویم در اوجِ آوارگی! ️
فردایے پشت ابرها میبینم،زیبا تر از امروز . .
شاید این بهار، درختِ آرزوهایمان جوآنه زد…
وقتیخودتدلیلحالخوبتباشی،دیگه هیچکسنمیتونهازتبگیرتش
مثلِ بهار باش که حتی سرسختترین درختها هم در هوایش چارهای به جز سبز شدن ندارند…
آدم باید هر از گاهی اسم همخانههایش را، رفقایش را، بغل دستی هایش را فراموش کند، بعد زور بزند توی سه جمله توصیفشان کند. مثلاً بگوید: آنی که خندهاش قشنگ است! آنی که حرف زدنش مثل قهوهی تازه دم است! آنی که سینهاش حال عاشقی دارد♥️🌱️
خودت را آماده کن،برایِ روزهایی که جز خودت ، کسی را نخواهی داشت. آنقدر قوی باش که اگر بی هوا زیرِ پایت را خالی کردند ، زمین نخوری! به امیدِ هیچ کس نباش! اینجا کسی حواسش به تو نیست! خودت هوایِ خودت را داشته باش . جایی که آدم ها برایِ منفعتشان هر کاری میکنند، همین که زمینت نزنند ، بُردهای🌱
زندگی کردن رو انتخاب کنید چون حتی تو بدترین روزهای زندگی هم کسایی هستن که دوستون دارن🌱
متن کوتاه بیو بهار
آب زنید راه را هین که نگار میرسد
مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد…
دوباره بهار شد….
زمین مانند کودکی هست که شعر می دونه
آدمی نیست
که عاشق نشود
فصل بهار…!!
یک چیز خوب در مورد این جهان هست …
این که همیشه بهارهای بیشتری وجود داره..
کاش روزی برسد
هر که به یارش برسد
دل سرما زده ما به بهارش برسد ….
مطلب مشابه: شعر شکوفه های بهاری و اشعار در مورد فصل زیبای بهار
کپشن زیبا درباره فصل بهار
بهار فصل زیستن در میان تازگی هاست
فصل سر خوشی طبیعت
فصل نغمه خوش پرنده های عشق
بهار فصل تازه شدن هاست …
بهار نم نم احساس عارفان
بهار پادشاه فصل های شاعران
بهار موسیقی دلچسب عاشقان
بهار سوژه ی عکس های عاشقانه است!
ایمان بیاوریم به بهار
به عشق، به بوسه …
ایمان بیاوریم به انتظار آغوش های بی هوس
دنیا جهنم است برای آن هایی که ایمان نیاورده اند!
بهار فصل رقص باد میان چمنزار هاست
فصل بیداری زمین و زمان
بهار را دریاب
می چسبد در این بهار
کنار این شکوفه ها
کنار باران های بی قرار و ناگهانی
یک فنجان چای بهار نارنج!
درست میشود …
آفتاب می تابد
شاخه ها جوانه می زنند
و تمامِ شکوفه های در انتظار , متولد خواهند شد..
نور حتی اگر به قدرِ روزنه ای باشد
و بهار، هزار هزار زمستان را سبز می کند.
سبزه ها در بهار می رقصند
من در کنار تو به آرامش می رسم
و آنجا که هیچ کس به یاد ما نیست
تو را عاشقانه می بوسم
تا با گرمی نفس هایم به لبانت جان دهم !
می چسبد در این بهار
کنار این شکوفه هاکنار باران های بی قرار و ناگهانی
یک فنجان چای بهار نارنج
خرده نگیرید
به هوای این روزهای بهار
بوسه گرفتن از ابرهای اردیبهشت
اینگونه روانی اش کرده است!
مطلب مشابه: انشا بهار | انشا در مورد بهار و فصل نو شدن | 4 انشا در مورد فصل بهار و نو شدن
متن عاشقانه برای کپشن بهار
با من به دشت بیا و زیر باران،
کنار درختان بهاری قدم بر دار،
این هدیه ی ابدی
خداوند برای ماست
دیدن بهار بهانه است،
چشمان تو برای من بهار بی پایان است، چشمانت یک دشت سبزی است بانور بی قرار خورشید در قلب آسمان، بهار چشمان تو فقط برای من آشکار است، نگاه به چشمان تو زیبا ترین بهار سال را برایم رقم می زند.
کوهستان و بهار….
نوشتن ها از پس لحظه ها میآیند و لحظه ها از پس نفسها….. و نفسها خود زندگی اند….مگر میشود زندگی را زندگی نکرد و در آن حضور نداشت….
روزگار همیشه بر یک قرار نمی ماند
روز و شب دارد
روشنی دارد،تاریکی دارد
پایین دارد، بالا دارد
کم دارد، بیش دارد
دیگر چیزی از زمستان
باقی نمانده
تمام می شود
بهار می آید…
ایستادهام بر بام اسفند
با چشمانی خیره به روزهایی که تلخ و شیرین گذشت و خاطره شد.
حالا بهار در راه است؛
لبریز از عطر بهار نارنج
سرشار از شکوه علفزار
با کوله باری از شکوفههای عشق، سبزههای امید، و ابرهایی که آبستن بارانند.
شاید خدا خواست و این بهار درخت آرزوهایمان جوانه زد.
شاید…
بوی نارنج میدهی عشق من
بهار میآیی
یا پاییز میرسی؟
شنبه است جانم
بهترین روز برای شروع تصمیم های جدید!
بهار هم دارد نفس های آخرش را میکشد.
تو که بهار را حسرت به دل آمدنت کردی؛
لااقل به تابستان رحم کن.
بیا
بگذار گرمای تابستان را در آغوش تو معنی کنم!
مطلب مشابه: جملات عاشقانه فصل بهار (شعر و متن های احساسی در وصف بهار زیبا)
بهار پیش از آن که حادثه ای در طبیعت باشد،
حادثه ای است در قلب آدمی
و پیش از آن که در طبیعت محسوس باشد در حسی انسانی وقوع می یابد…
متن زیبا درباره بهار برای وضعیت واتساپ
بهار؛
می تواند نام تو باشد
وقتی
که در همهمه یِ سبزِ دلم
دوستت دارم هایت
شکوفه می زنند.
برخی از چیزهای قدیمی مانند هوای تازه و آفتاب به سختی قابل شکست هستن
بهاره شیوه خاص طبیعت هست تا بگه: بیا تا جشن بگیریم!
بهار زیبا از راه رسید و اون هنگام که طبیعت عشقش رو از سر می گیره روح انسان نیز زنده میشه.
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
شراره های نور خواهد درخشید
غم کوله بارش را خواهد بست،
زخم ها بهبود می یابند
در دستان بهار سبز خواهیم شد.
بـــهار را ببین
چگونه از خود می تــکانَد برگ های فرسوده را
تو هم جوانه ای بزن
ســبز شـــو
بـهـار
ادامه ی لبخندهای تو خواهد بود…
بهار
شعبده باز ماهری باشد کاش که تو ر مثل کبوتری از کلاهش بیرون بیاورد و پرواز دهد و بعد سالهای از دست رفته ر از آستینش دربیاورد
باران
چه دلبری می کند برای بهار !
پاییز کم بود
بهار هم عاشق شد …
مطلب مشابه: متن عاشقانه صبح بخیر بهاری + صبح بخیر پر انرژی برای عشقم و زندگیم
کپشن انگلیسی درباره بهار
Spring is the season of the manifestation of eternal love
Spring is the season of impatience, the dew of loveبهار فصل جلوه عشق ابدی است
بهار فصل بی طاقتی شبنم عشق است
Spring is the painting season of God
بهار فصل نقاشی خداوند است
Spring can be a happy time together
بهار می تواند خوشحالی لحظات باهم بودن باشد
Spring is the season of charming trees
بهار فصل دلبری کردن درختان است
Spring comes and sorrows go
بهار می آید و غصه ها می روند
متن زیبا درباره بهار برای کپشن اینستا
بهار
همچون صورت زیبای یک نوزاد زیباست
همچون دامن دختربچه های بازیگوش می رقصد
همچون حس دوران بعد از بلوغ پر هیجان است
و همچون جوانی پر از تازگی هاست
دراین هوایِ بهاری،
شدم دوباره هوایی
بهار می رسد،
اما… بهارِ من! تو کجایی؟!
وقتی
که در همهمه یِ سبزِ دلم
دوستت دارم هایت
شکوفه می زنند
بهار می رسد و …. قلب زمین می تپد
بهار می رسد و … آسمان زمین را در آغوش می گیرد و از شوق گریه می کند
بهار می رسد و … تاج بر سر طبیعت می گذارد
بهار می رسد و … خورشید بر سرش نور عشق می ریزد
بهار می رسد و … طبیعت را به رقص وامیدارد
بهار می رسد و … گل ها را در آغوش می گیرد
بهار از راه می رسد ….
صبح می خندد و
باغ از نفس گرم بهارمی گشاید مژه و
میشکند مستی خواب
سلام بهار زیبا
سلام سبزی دل پاکتون
سلام مهربانان
امروزتان پرازلبخندخدا
ارزو میکنم
امروز پراز انرژے
و شاد باشین
وخبرهای عالی هدیه
امروزتون باشه
سر برآورد خورشید
نظری کرد به صبح
وه چه زیباست بهار
سبزه درسبزه شکفت
گل برآمد از خاک
بلبلان نغمه زیبای تو را می خوانند..
شراره های نور خواهد درخشید
غم کوله بارش را خواهد بست،
زخم ها بهبود می یابند
در دستان بهار سبز خواهیم شد.
باز کن پنجرهها را که نسیم
روز میلاد اقاقیها را جشن میگیرد
و بهار روی هر شاخه،
کنار هر برگ شمع روشن کرده است..
باز کن پنجرهها رو بهاران را باور کن!
مطلب مشابه: شعر بهار + مجوعه اشعار عاشقانه و انرژی بخش با موضوع فصل بهار
و احساسم با بوی شکوفهها گره خورده ست
بهار فلسفه ساده ایست که
بدانیم زمین عرصه کوچ ست
میچسبد در این بهار
کنارِ این شکوفه ها
کنارِ باران های بی قرار و ناگهانی
یک فنجان چای بهار نارنج
که کنارش آدمی از جنس عطرِ عاشقی نشسته باشد …
کپشن عاشقانه درباره بهار
عصرهای ماهِ اردیبهشت را باید ،
چای لاهیجان بریزی در فنجانهای چینی قدیمی…چند پَر بهار نارنجِ شیراز هم بیندازی توی داغیِ فنجان ،
و در همین عالَمِ مستی و بی خبری،
دستِ “یار جان”ِ دلت را بگیری …!خیره شوی در مردمکهای بی تابش ،
و بی فکر ،
به آنچه گذشته ،
و آنچه در راهِ فرداست …چاره ای برایش نگذاری ،
جز آنکه در لحظه ای ،
به کوتاهی سرد شدنِ بخارِ چای تازه دَم،
لبهایش را بیاوَرَد کنارِ گوشهایت
و به آرامی زمزمه کند :” چه خوب است که هستی ، جانم …”
و….
آی می چسبد این عصرها،
که بندِ دلت ،
با همین یک جمله پاره می شود…!
یادم نیست
اول، بهار از این کوچه رد شد
یا گیسوان من شکوفه کرد
اما هنوز در خاطرم هست
که از لب هایم گیلاس می چیدی
تا انگشتانت طعم فروردین بگیرد
در تمام بهارهایی که
فراموش می کنی
کدام باد مرا با خود برد
بعد یک سال بهار آمده، میبینی که
باز تکرار به بار آمده، میبینی کهسبزی سجده ی ما را به لبی سرخ فروخت
عقل با عشق کنار آمده، میبینی کهآن که عمری به کمین بود، به دام افتاده
چشم آهو به شکار آمده، میبینی کهحمد هم از لب سرخ تو شنیدن دارد
گل سرخی به مزار آمده، میبینی کهغنچه ای مژده ی پژمردن خود را آورد
بعد یک سال بهار آمده، میبینی که