دلنوشته تولدم مبارک + جملات زیبای احساسی شاد و غمگین کوتاه و بلند برای روز تولدم
در این بخش مجموعه های دلنوشته برای تبریک تولد خودم و تولدم مبارک احساسی شاد و غمگین را با جملات و متن های کوتاه گردآوری کرده ایم.
دلنوشته های تبریک تولد خودم
چند شنبه است؟ چندم کدام ماه از کدام سال است؟
امروز من چند ساله ام؟
چیزی به یاد نمی آورم جز اینکه امروز اکنون است و اینجا زمین است و من به دنیا آمدم. . .می دانی پاییز، دلم برای درختان چنار، برای برگ های زرد و نارنجی ات تنگ شده بود…
می دانی پاییز، دلم برای باران، برای قدم زدن روی برگ ها در زیر باران و صدای شنیدن خش خش شان که زیباترین ملودی جهان است تنگ شده بود…
می دانی پاییز، من در میان تو به دنیا آمده ام حالا که بیست سال و خرده ای از ان روز میگذرد..
**
همانطور که یک سال بزرگتر میشوم، از درسهایی که آموخته ام و تجربیاتی که باعث خردمندی من شده است سپاسگزارم. تولدم مبارک.
**
تولدم مبارک! امسال من کمی قویتر و کمی عاقلترم. خدا یک سال دیگر به من عطا کرده است و من به خودم قول میدهم که از این بهترین نتیجه را بگیرم!
**
یک سال دیگر زنده ماندم. من یکسال بزرگتر شدم و امیدوارم یک سال عاقل تر باشم. پس خوشحالم و نعمتهایی که خدا به من داده است را جشن میگیرم. تولدم مبارک.
**
Today was the only, when I cried and my mother smiled on it. Happy birthday mother’s lovely child. Happy birthday to me
امروز تنها روزی بود که من گریه کردم و مادرم بر آن لبخند زد. تولدت مبارک فرزند دوست داشتنی مادر. تولدم مبارک.
**
متن کوتاه دلنوشته تبریک روز تولدم
امروز میخواهم خدا رو شکر کنم که یک سال دیگر به زندگیم افزود. تولدم مبارک.
**
وقتی یاد بگیریم که در این راه خودمان را دوست داشته باشیم و برازنده پیر شویم، آن وقت است که مسیر دستیابی به خوشبختی واقعی را پیدا میکنیم. دستان سرنوشت شما را به سمت آن جاده راهنمایی میکند. تولدم مبارک.
**
Hurray! It is here again, and I want to share this special day of mine with you all.
Happy birthday to me! The Lord has been merciful to me and I pray for more mercies in the years ahead.
هورا! اون دوباره اینجاست، و من میخوام این روز خاص را با همه شما به اشتراک بگذارم.
تولدم مبارک! خداوند رحمت خود را نصیب من کرد و من دعا میکنم تمام سال مورد مهر و رحمت خداوند قرار بگیرم.
**
وقتی همه اونهایی که دوستت دارن تولدت رو تبریک میگن، تازه میفهمی آدمایی که دوستت دارن چقدر زیادن و این روزت رو قشنگتر میکنه!
**
با آرزوی بهترین تولد برای خودم! خدایا ممنونم که اجازه دادی یک خانواده دوست داشتنی داشته باشم و زندگیام را با آنها جشن بگیرم! تولدم مبارک.
**
امشب شب تولد منه
اما هیچکس یادش نیست
بجز خودم
تولدم مبارک نیست
**
امروز روزی بود که من گریه کردم و مادرم خندید، تولدت مبارک بچه دوست داشتنی مامان!
**
جملات تبریک تولد خودم
تولدم مبارکه فقط دو تا کلمه است بدون هیچ احساسی پشت اون
گفتند و تکرارش کردم
خودم که میدونم تولدم مبارک نیست
خودم که میدونم توی دلم چی میگذره
**
مادر و پدر، از اینکه چنین هدیه شگفت انگیزی به دنیا آوردهاید متشکرم. تولدم مبارک.
**
.تولد آن شخص دوست داشتنی که هر روز وقتی به آینه نگاه میکنم به من خیره میشود مبارک!
**
اکثر مردم تمام زندگی خود را صرف تلاش برای خوب بودن میکنند، اما من از معدود افراد خوش شانس هستم که از اول همیشه عالی بودم. تولدم مبارک.
**
تولدم امشب کنار تنهایی
چه جشن گرمی بود…
**
قرار نیست که فقط روز تولد دیگران را جشن بگیریم و برایشان هدیه بخریم و فقط به بقیه تبریک بگوییم. تولدم مبارک.
**
این جسم, من نیستم من در این جسم اسیر نیستم, من حیات بی حد و مرز , من هرگز زاده نشده بودم و هرگز نمرده ام. آن دورها اقیانوس پهناور و آسمان با کهکشان های بیشمارش, همه تجلی هایی از بستر آگاهی اند. از زمان بی آغاز, من همیشه آزاد بودهام .
تولد و مرگ , فقط دریچه ای هستند که از میان آنها وارد و خارج میشویم . تولد و مرگ , فقط قایم موشک بازی اند . پس بر من لبخند بزن و دست مرا بفشار و دست تکان بده . باید که فردایی و حتی پیش از آن دوباره با یکدیگر دیدار کنیم . باید که همیشه در آن سرچشمه دوباره دیدار کنیم , همیشه بر مسیرهای بیشمار حیات دوباره دیدار کنیم . “نمیدانم ۱سال برعمرم اضافه شد یا یک سال ازعمرم کم شده است
تولدم مبارک !!!
**
امروز به خودممم میگم تولدم مبارک.
۱۸ سالم که بود دلم میخواست زودتر ۲۰ سالم بشه
۲۹ سالم که بود که میترسیدم از ۳۰ سالگی
اما الان دیگه سن برام فقط عدده🥰
باور دارم تو هر سنی که باشی باید زندگی کنی و لذت ببری❤️ .تازههههههه خیلی هم سنم امسال عددش قشنگه
**
نیمه پر لیوان را ببین. من الان یک سال جوانتر از سال آینده هستم. تولدم مبارک.
**
خوشحال باشید، امروز تولد یک فرد باهوش، بامزه، با استعداد و فوق العاده است. تولدم مبارک.
**
تولد واژه ای است در پی معنا شدن
مفهومی است در تب و تاب رسیدن
تولد گاه بهانه ای ست برای دلتنگ خود شدن
شانه ای ست برای جستجوی خویش
تولدم مبارک
**
سال ها تک و تنها در گوشه ای از این تارک دنیا غمگین و محزون زیسته ایم و روز و روزگار سپری کرده ایم امروز روز تولد من است و من طبق روال هر ساله تنهایی تولد خودم را جشن می گیرم. تولدت مبارک خودم
**
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم میگذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز
زندگی ذره كاهیست، كه كوهش كردیم
زندگی نام نکویی ست، كه خارش كردیم
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار،
زندگی نیست بجز دیدن یار
زندگی نیست بجز عشق
بجز حرف محبت به كسی
ورنه هر خارو خسی،
زندگی كرده بسی
زندگی تجربه تلخ فراوان دارد،
دو سه تا كوچه و پس كوچه
و اندازه یك عمر بیابان دارد…
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد
در این فرصت کم؟!تولدم مبارک
**
خودم، سلام. خودم، تولدت مبارک. الان یک دغدغه اساسی وجود مرا فرا گرفته است. اینکه هدیه تولد برای خودم چی بخرم. یک هدیهای که واقعاً خودم را سورپرایز کند، به دلش بنشیند و مرا هزار تا بوس کند. تولدم مبارک جمله راحتی است اما تبریک تولد به خودم سختترین کارها است، چون نه میشود او را سورپرایز کنم و نه میشود موقع اهدای کادوی تولد پیشانی یا گونهاش را ببوسم.
اما اینها دلیل نمیشود که تولد خودم را تبریک نگویم، با خودم خلوت نکنم. یک آهنگ شاد تولدت مبارک برای خودم پخش میکنم و ریزه ریزه دور اتاق میچرخم! اما آن سورپرایز تولد چیز دیگری است.
روز تولد یعنی یک سال دیگر گذشت. من یک سال بزرگتر شدم. یـک سالی که نمیدانم در آن واقعاً توانستم «بزرگ» شوم یا نه؟ توانستم همانی باشم که دوست دارم باشم یا نه؟ شاید آنطور که می خواستم باشم نبودم ولی به چشم بر هم زدنی یک سال بزرگتر شدم.
شاید اگر یک دفعه صبح روز تولدم بیدار شوم و ببینم که قدرت این را پیدا کردهام که برای همیشه روی پای خودم بایستم و بتوانم در روز تولدم یکسال بزرگتر شدن و عاقلتر شدن را در وجودم احساس کنم، آن روز واقعاً سورپرایز شوم.
**
امروز روز تولدم است
و من هر روز بیش از پیش
به این راز پی میبرم
که خلق شده ام تا
زیباترین لحظه ها را برای خود
و جهان اطرافم رقم بزنم…تولدم مبارک
**
به خودم قول دادم هیچوقت غصه ی گذشته رو نخورم،غصه ی اتفاق افتاده...بدترین روزی ک داشتم رو یادمه ،اما فقط یادمه…مثل اون روز درد نمیکشم،مثل اون روز اشک نمی ریزم….
یه شبایی تو زندگیم اومدن که فکر کردم این آدم مچاله شده ديگه تا صبح دووم نمیاره ولی صبح شد…..یه روزایی تو زندگیم اومدن ک فکر کردم عقربه ها دیگه قرار تکون نخورن ولی گذشت،رد شد تموم شد….اگه باور کنیم که هیچ چیزی توی زندگی دائمی نیست دیگه هیچ وقت غصه نمی خوریم….
چه اشک بریزی و خودت رو به در ودیوار بکوبی،چه بخندی و قدم بزنی دیگه نمیتونی زمان رو به عقب برگردونی همه چی میگذره…
پس غصه ی اتفاق افتاده رو هیچ وقت نخور…