دلیل ترس از صمیمیت + نشانه ها، راه های تشخیص و درمان این مشکل
صمیمیت با دیگران به معنی در میان گذاشتن احساسات و تجربیات عمیق با آنها است. اما افرادی هستند که در این صمیمی شدن مشکل دارند یا می ترسند احساسات خود را با دیگری در میان بگذارند. ممکن است کار به جایی برسد که آنها از عمد رابطه را تخریب کنند یا از نزدیکی به کسی که دوستش دارند پرهیز نمایند. در ادامه توضیح می دهیم که ترس از صمیمی بودن چیست و بعد از بررسی ریشه ها و عوامل این ترس، به سراغ روش های درمان و کنار آمدن با آن می رویم. در آخر هم برای کساتی که با افراد دارای این ترس روبرو هستند توصیه هایی را ارائه کرده ایم.
به این نکته توجه داشته باشید که ترس از صمیمت با ترس از آسیب پذیری متفاوت است. اگر چه اینها شباهت های به هم دارند، مثلا فردی که دچار ترس از صمیمیت است شاید با اینکه آسیب پذیر تر انگاشته می شود مشکلی نداشته باشد.
ترس از صمیمیت
صمیمت یعنی در میان گذاشتن احساسات، افکار و یا جسم خود و ساختن تجربه های نزدیک و مشترک با فرد دیگری می باشد. انواع مختلفی از صمیمت وجود دارد و ترس از آن هم ممکن است گریبان گیر یک یا دو حالت مختلف از صمیمیت شود. برای درک کردن بهتر صمیمیت، انواع آن را در ادامه تعریف می کنیم:
- صمیمیت جنسی: توانایی و میل به برقراری رابطه جنسی با دیگری؛
- صمیمیت عقلانی: توانایی بهاشتراکگذاشتن افکار و ایدهها با دیگری؛
- صمیمیت عاطفی: توانایی ابراز احساسات گوناگون درونی با فردی دیگر؛
- صمیمیت تجربی: توانایی خلق و بهاشتراکگذاشتن تجربیات زندگی با دیگری.
ترس داشتن از صمیمت ممکن است خودش را در یک یا چند حالت مواردی که گفته شد نشان بدهد. در این نوع از ترس، فرد با وجود میل باطنی به صمیمی شدن، از آن پرهیز می کند و حتی ممکن است عمدا مانع از بروز صمیمت شود. ترس از صمیمی شدن ممکن است در همه افرادی که به تازگی وارد رابطه یا تعامل اجتماعی شده باشند مشاهده گردد، ولی مشکل از جایی ایجاد می شود که ترس فرد بر او غلبه می کند و او را از تعمال با دیگران باز می دارد.
ریشههای ترس از صمیمیت
برای خیلی از افراد، ترس از رها یا غرق شدگی و از همه مهمتر ترس از دست دادن مهمترین عامل ترس از صمیمی تر شدن است. این دو ترس معمولا با هم ظاهر می شوند و فرد را از بین دو حالت برای نزدیک شدن و سپس دور شدن از دیگری سرگردان می کند. این ترس ها اغلب در تجربیات کودکی ریشه دارند و خودشان را هنگام قرار گرفتن فرد در رابطه بروز می دهند. عامل دیگر که ممکن است به این ترس بینجامد اختلال اضطراب است.
برای درک بهتر هرکدام از این عوامل، آنها را جداگانه بررسی میکنیم:
۱. ترس از رها شدگی
افرادی که با این ترس دست به گریان می شوند به صورت دائم در این نگرانی هستند که شریک زندگی آنها را ترک خواهد کرد. این ترس ممکن است ریشه در ترک شدن از سوی یکی از والدین یا شخصی تاثیرگذار در دوران کودکی فرد باشد.
۲. ترس از غرقشدن در رابطه
آنهایی که به این ترس دچار می شوند همیشه نگران هستند که مبادا شریک زندگی آنها را کنترل کند و بر تمام جوانب زندگی ایشان مسلط شود. این ترس حاصل پرورش یافتن در خانواده ای به شدت کنترل گر است که کودک حس می کند به دام افتاده است.
۳. اختلال اضطراب
دیگر عاملی که ممکن است به ترس از صمیمیت بینجامد، داشتن هراس اجتماعی یا اختلال اضطراب اجتماعی است. بعضی از متخصصان ترس از صمیمت را زیر مجموعه ای از این اختلالات می دانند. افرادی که از در معرض دیدن عموم قرار گرفتن وحشت دارند و آنهایی که از قضاوت دیگران و پس زده شدن از سوی آنها نگران هستند در زمره افرادی هستند که به ترس از صمیمیت دچار می شوند.
گروه یگر ولی ترس از صمیمت خود را پشت تلفن همراه و فعالیت گسترده در فضای مجازی مخفی می کنند. یعنی ظاهران دنبال کنندگان و دوستان زیادی دارند، ولی با هیچ کدام احساس صمیمیت و نزدیکی ندارند. همین موضوع باعث می شود شناسایی این ترس امروزه سخت تر شود.
علائم و نشانههای ترس از صمیمیت
این نوع ترس خود را بهشیوههای گوناگون و گاه متضادی در روابط مختلف نشان میدهد. نکتهای که باید در نظر داشت اینکه نشانههای این ترس معمولا در تضاد با خود ترس قرار میگیرند؛ برای مثال، فردی ممکن است عمیقا به نزدیکشدن و صمیمیت با دیگری علاقهمند باشد، اما در ظاهر با پایاندادن به رابطه، کنشی متضاد با خواسته قلبیاش نشان بدهد. درک این نکته برای آنهایی که با افراد مبتلا به این ترس زندگی میکنند مهم است.
در ادامه نشانههای این ترس را معرفی میکنیم:
۱. آشناییهای پیدرپی و ترس از تعهد
فردی که با ترس از صمیمیت زندگی میکند اغلب در مرحله اول آشنایی با دیگری احساس راحتی دارد. مشکل زمانی آغاز میشود که رابطه بهتدریج عمیقتر میشود و فرد احساس میکند باید تعهد و صمیمیت بیشتری از خودش نشان بدهد. اینجاست که همهچیز خراب میشود. فرد به رابطه پایان میدهد و بهسراغ رابطه جدیدی میرود. الگویی که در این افراد مشاهده شده، الگوی آشناییهای پیدرپی با افراد مختلف است.
۲. کمالگرایی
یکی از اضطرابهای پنهان فردی که ترس از صمیمیت دارد نگرانی بابت کاملنبودن و خوب بهنظرنرسیدن در چشم دیگری است. در چنین حالتی، فرد بهدنبال ارائه تصویری کامل از خود است تا شایسته دوستداشتن شود. این شیوه، چه بهصورت کارکردن زیاد در محیط کار و چه به هر شکل دیگری از کمالگرایی بروز کند، معمولا نتیجه عکس میدهد. ترس از صمیمیت به دورشدن افراد از چنین آدمی منجر میشود.
۳. دشواری در ابزار نیا
فردی مبتلا به ترس از صمیمیت در بیان نیازهای خود به طرف مقابل مشکل دارد، چراکه خود را شایسته نمیداند. از آنجا که در اغلب روابط افراد نمیتوانند ذهن یکدیگر را بخوانند، این نیازهای ابرازنشده برآورده نمیشوند. در نتیجه، بهتدریج حس ناشایستگی را در فرد مبتلا افزایش میدهند. این مسئله در نهایت به کاهش اعتماد بین دو طرف منجر میشود.
۴. بههمزدن رابطه
افرادی که دچار این ترساند به شکلهای متنوعی رابطهشان را تخریب میکنند، از غرزدن بهخاطر چیزهای کوچک و بیاهمیت گرفته تا انتقادات جدی به شریک زندگی خود. غرض از این رفتارها خرید نفرت برای خودشان از سوی طرف مقابل است.
۵. دشواری در برقراری تماس فیزیکی
یکی از نشانههای شدید ترس از صمیمیت اضطراب فرد هنگام برقراری تماس فیزیکی و رابطه جنسی است. این اضطراب خودش را به دو شکل کاملا متضاد نشان میدهد: (۱) ناتوانی و پرهیز از هرگونه تماس و (۲) نیاز به تماس مداو
چه عواملی احتمال ابتلا به ترس از صمیمیت را افزایش میدهند؟
مانند هر اختلال دیگری، برخی پیشزمینهها و رفتارها میتوانند در بزرگسالی فرد را با این ترس گرفتار کنند. این عوامل اغلب شامل تجربیات آسیبزای کودکی و مشکلات رفتاری والدیناند. این تجربیات و مشکلات شامل موارد زیر است:
۱. خانواده کنترلگر
گرچه در ظاهر اعضای خانوادههای کنترلگر خود را مهربان جلوه میدهند، رفتارهای حاکم بر اینگونه خانوادهها ممکن است به وابستگی، تخریب استقلال فرزندان، و ترس از صمیمیت منجر شوند.
۲. بیتوجهی عاطفی
والدینی که حضور فیزیکی دارند اما به فرزند خود توجه نمیکنند این پیام را به او میفرستند که آنها قابلاتکا نیستند. این مسئله در بزرگسالی فرزندشان به بیاعتمادی و ترس از صمیمیت با دیگران منجر میشود.
۳. مرگ یا ازدستدادن والدین
اگر در هنگام کودکی، هر دو یا یکی از والدین فوت کند یا بهواسطه طلاق، زندان و… کودک از والد خود محروم شود، ممکن است ترس از صمیمیت را در پی داشته باشد. تحقیقات نشان داده که این دسته از کودکان بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات روانی هستند و در ایجاد رابطه عاطفی عمیق با شریک زندگیشان دچار مشکل میشوند.
۴. بیماری والدین
اگر یکی از والدین بیمار شود و کودک مجبور به نگهداری از او یا سایر فرزندان خانواده شود، این موضوع کودک را به این نتیجه میرساند که بهغیر از خودش نمیتواند روی کسی دیگر حساب باز کند؛ بنابراین، در بزرگسالی به ترس از صمیمیت با دیگران دچار میشود.
۵. اختلالهای روانی والدین
تحقیقات نشان دادهاند که برخی بیماریهای روانی والدین مانند اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است در بزرگسالی، دلبستگی ناایمن کودک را به دنبال داشته باشد و نیز به ناتوانی او برای کنارآمدن با ترسهایش منجر شود.
۶. والدین معتاد
والدینی که بهواسطه مصرف مواد مخدر نتوانند به وظایف خود بهخوبی عمل کنند، ترس از رهاشدگی را در کودک تقویت میکنند.
۷. سوءاستفاده فیزیکی یا جنسی از کودک
سوءاستفادههای جنسی یا فیزیکی از کودکان به شکلگیری ترسی عمیق در آنها میانجامد. این ترس در بزرگسالی خود را به شکلهای گوناگون از جمله ترس از صمیمیت نشان خواهد داد.
۸. تمسخر کلامی
کودکانی که مدام مسخره میشوند در بزرگسالی از تکرار تجربیات کودکی وحشت دارند. در نتیجه، ترجیح میدهند ایدهها و افکارشان را با دیگران در میان نگذارند. این مسئله خود به کاهش صمیمیت آنها با دیگران میانجامد.
۹. بیاعتمادی به دیگران
کودکانی که مدام آموزش میبینند به غریبهها اعتماد نکنند نیز جزو گروه مستعدند. همچنین، کسانی که سابقه دستوپنجهنرمکردن با افسردگی دارند یا قربانیان تجاوز نیز جزو گروهیاند که احتمال ابتلا به این اختلال در آنها بالاست.
۱۰. روابط آسیبزا
افرادی که رابطهای آسیبزا خارج از خانواده مانند رابطه با یکی از خویشاوندان، معلم یا همکار زورگو را تجربه میکنند نیز ممکن است به این ترس دچار شوند. تجربیات رابطه در دوران نوجوانی و جوانی نیز در شکلگیری این ترس سهیماند.
تشخیص ترس از صمیمیت
ترس از صمیمیت شدت و درجاتی دارد، از کسانی که علائم خفیف دارند تا کسانی که بهطور کامل از نزدیکی به دیگران پرهیز میکنند. آزمونهای روانسنجی که از سوی روانکاوها گرفته میشود شدت این ترس را تعیین میکند. تعیین شدت این ترس گام نخست در انتخاب روشهای درمانی است.
درمان این ترس
درمان بهکمک روانشناس حرفهای برای آن دسته از افرادی که ترس از صمیمیتشان ریشه در وقایع کودکی دارد بسیار مهم است. باید در انتخاب روانشناس دقت کرد. این دسته از بیماران ممکن است به چندین نفر مراجعه کنند تا بتوانند با گزینه موردنظرشان برای طی درمان کنار بیایند.
روانشناس به فرد کمک میکند بهتدریج با گذشتهاش کنار بیاید و راهی بهسوی خارجشدن از ترس پیدا کند. از آنجا که بسیاری از افرادی که به این ترس دچارند، بهاحتمال زیاد از مواردی مانند افسردگی و اعتیاد به مواد مخدر و اختلالات اضطراب نیز رنج میبرند، این موارد نیز برای درمان باید مورد توجه درمانگر قرار بگیرد.
چطور با ترس از صمیمیت کنار بیاییم؟
صرفنظر از اینکه به رواندرمانگر مرجعه کنیم، کارهایی هست که فقط خودمان باید انجام دهیم تا بتوانیم بر این ترس غلبه کنیم. بخش بزرگی از این کارها شامل بهچالشکشیدن نگرشهای منفی است که نسبت به خودمان داریم. پیروزشدن بر این ترس زمانبر است و به ارادهای برای پذیرش احتمالات و تلاشی برای مرور وقایع زندگیمان نیاز دارد تا مشخص شود چرا و چگونه این ترس در ما به وجود آمده است.
در ادامه، به برخی از این کارها اشاره میکنیم:
۱. احتمالات را بپذیرید
آنهایی که از صمیمیت گریزاناند در نهایت از عواقب احتمالی رابطه میترسند. مهم است که بپذیریم هر رابطهای میتواند به پایان نیز برسد. بهطور کلی، زندگی ما انسانها با عدمقطعیتهای بسیاری گره خورده است. حتی ذات طبیعت نیز چنانکه اصل عدم قطعیت ورنر هایزنبرگ میگوید غیرقطعی است. با وجود این، هیچکس بهخاطر این مسئله دست از کار و کوشش نمیکشد.
۲. به خودتان اهمیت بدهید
برای فائقآمدن بر این ترس، باید نسبت به خودتان دلسوز باشید. اگر واقعا ارزش خود را بشناسید و قدر بدانید، آنگاه شکستخوردن یا جواب رد شنیدن شما را در هم نخواهد شکست. شاید این موضوعی بدیهی و آسان باشد؛ اما برای همه اینطور نیست. کتابها و نوشتههای زیادی هست که عزتنفس و احترامگذاشتن به خود را در ما تقویت میکند.
۳. گذشته خود را بررسی کنید
خیلی از مردم علاقهای به نگاهکردن به گذشته و نقدکردن والدینشان ندارند. منتها با خود روراست باشید و بکوشید نقاط تاریک رابطهتان با والدین را مشخص کنید. با این کار، معلوم میشود چه مقدار ترس از صمیمیت شما حاصل آن رابطه است. برای درک بهتر این موضوع، به پیامهایی که در رابطه با والدین از ایشان دریافت میکردید بیندیشید و آن را با پیامهایی که ترجیح میدادید دریافت کنید مقایسه کنید.
۴. گفتوگوی درونی با خود را دوباره تنظیم کنید
گفتوگوهای درونی ما با خودمان اغلب ریشه در تجربیات و نگرشهای ما دارد. یکی از جاهایی که ترس از صمیمیت خودش را نشان میدهد همین گفتوگوهاست. وقتی سالها خودمان را نقد کنیم، به آن عادت خواهیم کرد. بهجای پذیرش این مدل گفتوگو، خود این گفتوگوی درونی را به بوته نقد بکشانید و ببینید این مدل صحبتکردن با خودتان از کجا آمده است. آن را به چالش بکشید و بکوشید اصلاحش کنید.
۵. به اهدافتان بنگرید
چهچیزی میخواهید؟ هدف شما از رابطه چیست؟ اگر بهدنبال رابطهای عمیق و پایدار هستید، چرا هربار آن را از خودتان دریغ میکنید؟ مدتی را به تأمل درباره اهداف، آرزوها و خواستههایتان بگذرانید و ببینید که آیا اقدامات شما مانع رسیدن به آنها شده است یا نه.
۶. به خودتان زمان بدهید
غلبه بر ترس از صمیمیت یکشبه حل نمیشود. حتی زمانی که میپندارید پیروز شدهاید ممکن است ناگهان دوباره سروکلهاش پیدا شود. اگر چنین شد، خودتان را ببخشید و دوباره نسبت به خودتان دلسوز باشید. سعی کنید این ترس را جزئی از ضعف شخصیت خود به حساب نیاورید. در عوض، آن را به چشم چیزی نگاه کنید که به گذشته شما ارتباط دارد و حلشدنی است.
توصیه به کسانی که با افراد دارای ترس از صمیمیت در تعاملاند
اگر یکی از عزیزان شما به این ترس دچار است، نکاتی وجود دارد که لازم است در تعامل با آنها رعایت کنید:
- یادآوری اینکه آنها را دوست دارید، چه بهصورت کلامی و چه رفتاری، نقشی مهم در کاهش ترس ایشان ایفا میکند.
- صبور باشید. در درمان این ترس، عقبگردهایی وجود دارد. باید حوصله به خرج دهید تا طرف مقابل دوباره بهسمت شما بازگردد.
- سعی کنید شخصی با قضیه برخورد نکنید؛ یعنی اگر رفتار پسزنندهای از آنها دیدید، با عصبانیت واکنش نشان ندهید. بدانید آنها بیش از آنکه بهدنبال پسزدن شما باشند، از پسزدهشدن از سوی شما وحشت دارند.
- به یاد داشته باشید، ترس از صمیمیت خودش را نه در روابط سطحی که بیشتر در روابطی نشان میدهد که فرد برای آن ارزش قائل است. همچنین، این ترس معمولا خود را در هنگام بروز احساسات مثبت نشان میدهد، نه در هنگام احساسات منفی!
- به آنها اجازه دهید متوجه این نکته بشوند که درمان این ترس کاری تیمی است. شاید شما کنجکاو باشید که به ریشههای این ترس واقف شوید، اما این مسئله برای شما ضرورتی ندارد و جزو حریم خصوصی به شمار میرود. آنها نه به کنجکاوی، که به حمایت و گوشی برای شنیدن صحبتهایشان نیاز دارند.
- ترس از رهاشدگی و ترس از غرقشدن را هنگامی که با آنها تعامل میکنید و رفتار و گفتارشان را میبینید به یاد داشته باشید. این ترسها ممکن است باعث شود آنها برداشت کاملا متفاوتی نسبت به کلام و رفتار شما داشته باشد؛ برای مثال، بهجای آنکه به آنها خبر خوب رفتن به مسافرت را بهشکل ناگهانی بدهید، بگذارید خودشان نیز در انتخاب سفر مشارکت کنند.