دلیل سرد مزاجی بانوان در رابطه زناشویی چیست؟
اگر مرد روابط جـنـسـی را فقط وسیلهای برای ارضای امیال بیولوژیکی خود تصور کرده، قبل از نزدیکی برای تحریک هـمـسـر خـود کوشش نکند یا نتواند برای مدتی نعوظ خود را نگاه دارد و زود به اوج لذت جنسی برسد، زن ممکن است کاملا تحریک نشده و قبل از اتمام عمل نزدیکی به اوج لذت جنسی نرسیده باشد.
در چنین صورتی عمل مقاربت میتواند برای زن دردناک باشد و تجربه بد از رابطه جنسی در ذهن او باقی بماند. کامروا نشدن از همبستری: اکثر مردان متاهل، باور ندارند که از آیین همبستری اطلاعات ناقصی دارند. بر اساس اظهارات بانوان معلوم شده که سبب سرد مزاجی نیمی از آنان همین عامل کامروا نشدن از همبستری است. آنها به موجب ناآشنایی همسرانشان با اصول زن داری و برقراری روابط جنسی، چـه بسا هیچ مفهومی از این روابط در ذهن نداشته باشند، بلکه آن را عملی حیوانی، غیر بهداشتی و مشمئز کننده بدانند که جز اتلاف وقت ثمری ندارد.
خیلی از مواقع اشـکال اصلی به طرف مقابل آنها یعنی به مرد مربوط میشود که باید وظایف خود را درست اجرا کند گاهی اوقات مرد با آنکه با شیوههای روابط جنسی آشناست بر اثر فشار شهوت یا خودخواهی، همسر خـود را در کـامـروا شـدن یـاری نـمـی کـند و پیش از ارضای او دست از عمل زناشویی میکشد. سردی جنسی خصیصهای نیست که با انسان زاییده شود و تا دم مرگ باقی و برقرار بماند. فردی کـه احساسات جنسی ندارد ممکن است فقط به این علت باشد که تاکنون با نوع تحریکی که در او عکس العمل به وجود میآورد، مواجه نشده است.
اگـر قدرت جنسی مرد ناکافی یا میل جنسی او کم باشد، اگر انزال زود یا بسرعت واقع شود و مـرد خـود را عـقب بکشد، آن وقت است که در زن تنفر و اکراهی در مقابل روابط جنسی به وجود میآید. یعنی یا تحریک نشده و یا محرومیتهای متوالی بتدریج سبب از بین رفتن احساس لذت و از بـیـن رفـتـن میل جنسی او میشود. در هرحال اگر به طور متوالی او را محروم نگاه دارند پس از مدتی به هیچ وجه لذت نخواهد برد. شاید همسر مردی بسیار مهربان و زن و فرزند دوست و صمیمی و صـبـور باشد. ولی از نظر عمل زناشوییهیچ توجهی به رضایت زن نداشته باشد و لذت جنسی همسر را نادیده بگیرد.
علل روانی و عاطفی که میتوانند در سردمزاجی نقش داشته باشند:
ترس از حاملگی
ترس از آسیب رسیدن به جنین در صورت حامله بودن
دردناک بودن رابطه جنسی به دلیل فقدان برانگیختگی جنسی و لغزندگی مجرای تناسلی در اثر کمی ترشحات. این حالت در اثر عوامل مختلف مثل تحریک جنسی ناکافی، بیزاری از مرد، خستگی، یا اضطراب ایجاد میشود.
نداشتن تجربه یا اطلاعات جنسی سابقه آسیب جسمی یا ضربه روحی ناشی از روابط جنسی
نداشتن موقتی اشتیاق به رابطه جنسی
تظاهرات کلینیکی:
اختلال اولیه: که در آن هیچگاه ارگاسم انجام نشده است
اختلال ثانویه: در شرایط خاصی ارگاسم انجام میشود. (وضعیتی)
نوع اکتسابی: تجربه اولیه حداقل برای یکبار وجود دارد.
عوامل ایجاد آن:
عوامل شخصیتی، عوامل وابسته به فیزیولوژی، عوامل فرهنگی، جامعهشناسی و روانشناسی در ارگاسم خانمها تأثیر دارند.
عوامل روانی مثل ترس از حاملگی، افسردگی پس از زایمان، طرد شدن از جانب شریک جنسی، ضربه روحی تازه، ترس از آسیبهای واژن، احساس خصومت نسبت به مردها، احساس گناه، از دست دادن کنترل یا رفتار پرخاشگرانه، انتظارات فرهنگی و محدودیتهای مربوط به جامعه در اختلالات ارگاسم زنان مؤثرند. مشخص شده است که مصرف داروهای ضدافسردگی (مثل ایمی پرامین)، MAOI و مثل بعضی از فنوتیازینها)، ضد اضطرابها (مثل بعضی از بنزودیازپینها) و داروهای ضد فشارخون (مثل متیل دوپا) باعث عدم انجام ارگاسم در زنان میشوند. آسیب دیسک بین مهرههای کمری و ستون فقرات نیز روی ارگاسم زنان تأثیر دارند.
فکر اشتباه: بعضی از زنان فکر میکنند که زن باید همیشه خود دار باشد، و هـیـچ گـاه خود در مسائل زناشویی اقدام به کاری نکند. و هرگاه که همسرش به طرف او آمد رابطه را جنسی را انجام دهد و در هنگام رابطه نیز منفعل باشد و نظاره گر. بـرخـی از زنان از ترس آنکه از طرف شوهر به شهوترانی متهم شوند از اظهار علاقه به روابط جنسی امتناع میورزند و ترجیح میدهند برای همیشه هم خود و هم طرف خویش را از این لذت محروم سـازنـد. زنان باید باور کنند که آنها نیز حق لذت بردن از یک رابطه جنسی سالم با همسر خود را دارند. و باید در این فرآیند مشارکت داشته باشند. و حتی در هنگامی که احساس نیاز میکنند خود شروع کننده باشند.
در روابـط جـنـسی، زن نباید به هیچ وجه نقش مفعول [عنصر خونسرد و بیمیل] رابازی کند. هـمـان طـوری که فعالیت مرد در تحریک زن سبب میشود که عکس العمل تحریکی خودش هم افـزوده گـردد بـه هـمـان طریق علاقه و فعالیت زن هم سبب میشود که علاقه و میل شهوانی خودش زیادتر شده، برای انجام روابط زناشویی آماده گردد. البته نباید از زن انتظار داشت که پیوسته در ابراز علاقه جنسی آغازگر باشد. اینکه زن باید به آمیزش با شوهر علاقهمند باشد بدین معنی است که او پـس از رویکرد مرد به وی از تحریک شدن خویش نهراسد و خود را به رغبت در اختیار وی قرار دهد.
کمرویی و حیا کـمـرویـی و حـیـا عـامـل دیگر بیتوجهی بانوان به مسائل جنسی است. این عامل در آغاز ممکن اسـت پـدیـدهای طـبیعی و زودگذر باشد ولی هرگاه همراه با عواملی دیگر، در اخلاق زن باقی بماند، برای وی نوعی منش ثانوی ایجاد میکند که او را از همبستری با وجود میل باطنی گریزان میسازد. در این حال، ممکن است او از اخلاق خود رنج ببرد ولی نه به علت آن آگاه است و نـه شـیوه درمانش را میداند. تا آنجا که رفته رفته زندگی سرد و ناشاد را بر دلبری و دلگرمی تـرجیح میدهد و در این راه چندان پیش میرود که گاهی میپندارد نمیتواند رفتاری غیراز این داشته باشد.
اگـر دخـتـری بـا ایـن فکر و عقیده پرورش یابد که ارتباط جنسی، عملی حیوانی و باعث پستی مـنـزلـت انـسان و رفتاری غیر اخلاقی است و یا به طور دایم به خاطر بیان احساسات و عواطفش مـلامت ونکوهش شود این خیال باطل در ذهن او نقش میبندد که مسائل جنسی اصولا مبتذل و پوچ است. مسلما این تخیلات پس از ازدواج نیز بسهولت از بین نخواهد رفت.
تجربه بد در گذشته: گروهی از زنان در گذشته تجربه بسیار بدی از ایجاد رابطه داشتهاند که میتواند این مسئله به دست درازی لاس زدن خشونت تجاوز و یا رفتاری از طرف یک فرد باشد که با رضایت ایشان نبوده است این مسئله نیز میتواند در زندگی زناشویی فرد در آینده با عث سرد مزاجی زن شود.
نامناسب بودن شرایط و تاثیر عوامل محیطی: معمولا در برقراری روابط زناشویی، مردان در پیگیری خواسته خود بیشتر پافشاری دارند تا زنان. بعلاوه وجود حیا در بانوان همیشه مانع از آن است که آغازگر این تمنا باشند. آنها بمراتب بیشتر از مـردان بـه فراهم بودن موقعیت و زمینهها میاندیشند و ترس از اموری دارند که مردان بندرت بدانها فکرمی کنند. اگـر زمانی در زن تمایلی به برقراری رابطه زناشویی وجود داشته باشد، و زمینهها فراهم نباشد، این میل دوام نمییابد. گـاهـی هـم ایـن بـی میلی به سبب فراهم نبودن زمینهها نیست بلکه به خاطر در نظر گرفتن عـواقب بعدی است. برای مثال هرگاه دسترسی به آب برای انجام نظافت و طهارت ممکن نباشد پیش ازمرد، زن است که از انجام آمیزش خودداری میکند و بدان اشتیاقی نشان نمیدهد.
گـاهـی وجـود صـاحـبخانه یا میهمان و افراد دیگر مشکلاتی فراهم میآورد که برای مرد نادیده انـگـاشـتـن آنـهـا امـری طـبـیـعـی است در حالی که تصور وجود آنان، برای بانوان ملال انگیز و دلسردکننده است. مـوقـعـیـتهایی چون سفر، ایام بیماری، ضعف جسمی، خستگی و عواملی از این قبیل برای بانوان جدا حایز اهمیت است، در حالی که برای مردان چنین نیست.
تاثیر دلهره و اضطراب بر میل جنسی: وجـود دلـهـره (به هر دلیل که باشد) میل جنسی را در زنان بشدت کاهش میدهد و چه بسا این عـامـل درمـردان مانعی برای کاهش میل جنسی نباشد. در نظر آورید که در خانهای حمام یا آب گـرم وجـودنداشته و انجام نظافت و طهارت به خبر کردن صاحبخانه نیازمند باشد. در این حال تـمـایـل بـه برقراری آمیزش چندان وجود ندارد. بعکس هرگاه در اتاق استراحت، حمام کوچکی وجـود داشـته باشد که بتوان نظافت کرد، طبیعتا اشتیاق به آمیزش (حتی اگر میل قبلی نباشد) ممکن است به وجود آید.
همچنین ترس از بارداری و محیط نامناسب و.. برای زن ناامنی و دلهره به همراه میآورد. نقش تغذیه در رابطه جنسی: تغذیه ناکافی از عواملی است که در تحلیل بردن قوای جنسی نقشی بسیار مؤثردارد. گاهی انسان به چیزی بیمیل نیست ولی برای رو کردن بدان و بهرهمند شدن از آن در خود توانی نمیبیند. این در حالی است که اشتیاق به همبستری بدون تغذیه صحیح (کافی) میسر نـیست. اگر تغذیه زن مناسب نباشد انتظار کشش جنسی بیهوده است.
همچنین