شعر و متن ادبی در مورد شهر شیراز | 50 متن و شعر ناب و زیبا در باره شهر شیراز
گلچینی از متن، جملات و کپشن زیبا و ناب در مورد شهر شیراز را در این بخش از تاپ ناز برایتان گردآوری کرده ایم. امیدواریم مورد پسندتان واقع شود.
شیراز شهر گل و بلبل و مهد فرهنگ و هنر ایران زمین است. نگین سبز فارس و شهر شاعران و عارفان بوده که با تاریخی غنی و جاذبههای بینظیر، همواره یکی از پرطرفدارترین مقاصد گردشگری ایران بوده است.لقب “شهر گل و بلبل” به دلیل عطر دلانگیز بهار نارنج و صدای خوش هزاران بلبل در باغهای این شهر به شیراز داده شده است. شهری که با قدم زدن در جای جای و کوچه پس کوچه هایش بوی عطر شعر حافظ و سعدی به مشاممان میرسد. به همین خاطر ما در این پست از تاپ ناز می خواهیم برای عاشقانه شعر و ترب، گلچینی از زیباترین متن در وصف شهر شیراز گردآوری کنیم.
نگاهی در مورد شهر شیراز
یکی از زیباترین شهرهای ایران زمین که همه دنیا آن را با شهر حافظ و سعدی می شناسند شیراز است. شهر کوروش کبیر و پایتخت باشکوه هخامنشیان و همان جایی که با ستونهای عظیم و نقش و نگارهای بینظیر، یادآور شکوه و عظمت تمدن ایران باستان است. گویش اصلی مردم شهر شیراز فارسی است. اگرچه مردمان آن در میان یکدیگر با لهجه شیرین شیرازی صحبت می کنند. باوجود آنکه انواع خوراکی های خوشمزه در شیراز یافت می شود اما اکثر مسافران آن را با خوراکی خوشمزه فالوده شیرازی می شناسند.
زیباترین شعر در مورد شیراز
شیراز
برای من دخترکیست
با لباسی از جنس گل نرگس
لبانی از لعل
که تنها حافظ او را را می شناسد
و سعدی در وصفش مانده
شهره شهری که تجلیگه انوار خداست
شهر شیراز، همان شهر هنرپرور ماست
حافظ اش نغمهسرا، در پس آئینه غیب
سعدی اش افصح معروف ترین فصحاست
سپیدهدم چو شود تازه از صبا شیراز
خوشا هوای مصلی و حبذا شیراز
ز شهرهای جهان شهر عشق شیراز است
بدین دلیل بود برج اولیا شیراز
بگذار برایت از دیارم گویم
از شهر گل نرگس
شعر و غزل حافظ
بوی خوش گل ٫ بلبل
از شهر و دیاری ناز
آری فقط از شیراز!
آخر ای باد صبا بویی اگر می آری
سوی شیراز گذر کن که مرا یار آنجاست
مژده ای دل که نسیمی ز گلستان وصال
همره باد صبا می رسد از شیرازم
هوای عاشقی دارم
چه شبها عاشقی یادش
من و آن یار دیوانه
تو را؛ من عاشقی خواهد
دلم دیوانگی خواهد
به زیر چتر این طاووس
صدای زندگی خواهد
دلم دور از نماز توست
شب وصلم توان توست
چه زیبا گریهها کردی
ز شوق شور مستانه
صدای خنده ی چشمت
دل و آن نرگس شیراز
کجایی نرگس شیراز
واصل بحر شود خاک ز همراهی سیل
مرکب تن می چون آب روان مارا بس
صائب این آن غزل حافظ شیراز که گفت
این اشارت ز جهان گذران ما را بس
مطلب مشابه: اشعار زیبا برای شیراز + چند شعر زیبا در وصف شهر زیبای شیراز
چه بود عالم ایجاد، که صحرای جنون
از دل تنگ به چشمم قفسی می آید
صائب این آن غزل حافظ شیراز که گفت
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
ای که زیبایی پرستی، جانب شیراز آی
تا به گلزارادیبش، بین هزاران حور عین
آسمان هر روز بر این خاک تعظیم آورد
چون زیارت گاه رندان جهان را زائرین
متن ادبی زیبا در وصف شیراز
ای قدمت تاریخ، تو را همره و آغاز
اقلیم بلند اختر ِشعر و ادب و راز!گسترده به دامان چمن، بید و صنوبر
سر بر زده سرو تو به گردون، زسر نازآوازهی تو شهرهی سرتاسر عالم
خنیا گر افسانه سرا، موطن ممتازای شعر تو را ورد زبان عالِم و عامی
صدلشکر احساس، تو را حامی و سربازدامان تو معراج ادیبانهی حافظ
تا عرش غزل، کرده خداوندی و اعجازخفته ست بدامان پر از مهر تو سعدی
بر درگه تو، خواجوی ِ کرمان ِغزل باز!ای شهر سخن پرور ِمن دیر بمانی
همواره چو بستان و گلستان ِسرافرازگیرا تر از این خاک نبودست و نباشد
ای هستی من! شهر غزل پرور شیراز!
شهر ما شهر گل و شعر و شعوره
شهر ما جوی آدموی پر شر و شوره
اولش دروازه قران که برم در بهشته
ییه برش سعدی و حافظ او برش رشک بهشته
ییه برش باغ قوام مچدنو مچدجولا
وسطش شاهچراغ نگین بهشته
شهر ما اگرچه ییه تکه ای از خاک زمینه
عاموای خوب نگاش کنی تکهای از خاک بهشته
چه مصر و چه شام و چه بر و چه بحر
همه روستایند و شیراز شهر
هربار می آمد
عطر نارنج های شیراز را
در خانه پخش می کرد
بهار باید دلبری را
از او یاد می گرفت
سرو در شهر زیاد است ولی ناز یکی است
شاعرانند در این ملک فراوان اما
شیوهٔ زندهٔ «سرنا»ی غزلساز یکی است
هرگاه نام شیراز می آید
بخشی از وجودم
گویی در التهاب و
آتش شعر می سوزد
هر گاه به شعر می رسم
جنون شیراز
مرا می گیرد
فکر می کنم حافظ شده ام و
شوریده سر در
شهر گام بر می دارم
فکر می کنم باغ های شیراز
تا انتهای آسمان
و بن زمین امتداد
دارد
حس می کنم زندگی از اینجا
به بعد
دیگر
ناقص است …
مطلب مشابه: سوغات شیراز | در سفر به شهر شیراز سوغاتی چی بخریم؟
شعر عاشقانه در مورد شیراز با مضامین دلنشین
وقتی می گویی دوستت دارم
تمام لیموهای باغستان های شیراز
بی هوا می شکفند
وقتی میگویی دوستم می داری
زمین نو می شود
می گریزد
و فصلی دیگر از راه می رسد
و من باز هم حس می کنم
زنده هستم
و با تمام وجودم
نام تو را
نفس میکشم
ای عشق …
هرکه بیند همچو من شیراز را فصل بهار میزند
بیشک از اینجا پشت پا بر هر دیار
آن بهشت جاودان شیراز میباشد که باد
مشک تر میآورد با خود ز هرسو بار بار
در لطافت، در طراوت، در صفا، در تازگی
بر سر گیتی بود شیراز تاج افتخار
راحت جانست الحق این هوای روح بخشسرو شیراز است بیشک قامت دلجوی یار
امشب آسمان شیراز
ستاره باران است
و من به خاطره بازی مشغولم
حرفه ام شعر
است و نان و قاتقی ام
کلماتی که شاید دیگران بفهمند
امشب آسمان شیراز پر از شعر
است
پر از واژگانی
که تب دار
هستند
پر از آهنگ و وزن های کهکشانی
پر از شعرهای ناگفته
حافظ
امشب آسمان شیراز
پر از شعر
است و من
شاعری هستم
که تا صبح
بیدار هستم
شاید واژه ای وحشی و سرکش را
رام کنم
تا بتوانم با آن
در شیراز خیالم
سفر کنم
اسم این شعر را
لاجرم شیراز می گذارم
اسم این شعر زندگیست
متن احساسی زیبا در مورد شیراز
یک شیراز است و بارگاه
شاهچراغ
یک شیراز و مسجد نصیر الملک
آن
یک شیراز است و
مسجد عتیق
یک شیراز است و مردمی مهربان
مردمی مومن
به حق و
زیبا صفت
یک شیراز است و
لبخندهایی که هر روز
خاطره ساز
می شوند
بین خواجوی کرمانی
و باغ جهان نما
شعرهایی رد و بدل می شد
من مضمون آن شعرها بودم
من تمام
من جهان
من زیبا
همین من؛
شیراز
اگر روزی نگارم باز گردد
شب وروزم پراز آواز گردد
زمانی میزنم تارو کمانچه
که عشقم وارد شیراز گردد
مرا دلیست گرفتار خطه شیراز
ز من بریده و خو کرده با تنعم و ناز
خوش ایستاده و با لعل دلبران در عشق
طرب گزیده و با جور نیکوان دمساز
شیراز شهر خاطره هاست
شهر عشق، شهر دوستی
باغ های قشنگ
سروهای بلند
مردمانی پاک، ایرانی
با صفایی که در آن ها می جوشد
به خاک پای خم و گردش پیاله قسم
که تازیانه گلگون می، رگ سازست
ز جام حافظ شیراز مست گردیده است
کلام صائب ازان رو شراب شیرازست