متن کوچه های قدیمی | 20 جملات دلنشین و زیبا درباره کوچه های قدیمی
در این پست از تاپ ناز گلچین ناب و متفاوت از انواع متن کوتاه و زیبا در مورد کوچه های قدیمی با مضامین دلپذیر را پیش رو خواهید داشت. امیدوارم از خواندن این مطالب نهایت لذت خود را ببرید.
کوچه های قدیمی با آجرهای فرسوده و دیوارهای رنگ و رو رفته شان، گویی کتابی قطور از تاریخ و فرهنگ یک شهر هستند. هر پیچ و خم این کوچه ها، داستانی ناگفته از روزگار گذشته را در دل خود جای داده است. در حقیقت کوچه های قدیمی گواه بر گذشته یک شهر هستند و هویت تاریخی آن را به نمایش می گذارند. معماری سنتی، خانه های قدیمی با پنجره های چوبی و درهای ارسی، همه و همه نشانه هایی از تاریخ و فرهنگ گذشته هستند.
متن زیبا در مورد کوچه های قدیمی
متن و جملات بسیاری در وصف کوچه پس کوچه های قدیمی سروده شده اند که هر یک از آن ها خاطره گشتن در کوچه کودکی مان را برایتان زنده می کنند. کوچه های قدیمی، با آجرهای سرخ و دیوارهای گچیشان، قصه هایی از روزگار رفته را زمزمه می کنند. هر قدم در این گذرگاه های تاریخی ما را به سفری در زمان می برد؛ سفری به دور از هیاهوی شهر و به سوی آرامشی که در دل تاریخ نهفته است. ما هم در ادامه این مطلب می خواهیم گلچینی از زیباترین متن ها در مورد کوچه های قدیمی را برایتان گردآوری کنیم.
پنجره آبستن انتظار
و کوچه قدیمی پا به ماه آمدن
آنکه یک عمر به شوق تو
در این کوچه قدیمی نشست
حال وقتی به لب پنجره می آیی نیست
با هم کوچه های قدیمی را سربسته قدم می زدیم
از تمام پنجره های نیمه باز
حرف های نزده را
روی کاغذی نوشتیم
و به شکل موشکی
به حیاط احساس هم فرستادیم
این حرف ها بزرگ تر از حیاط همه خانه های شهر بود
و چقدر خوب که هنوز پرده ی بلند پنجره ی ایوان
در حافظه ی کودکی هایم مانده بود
من آنجا پنهان می شدم
کاش به اندازه ی حرف هایمان
کوچه ی سرنزده باقی مانده باشد
راستی کوچه های آشتی کنان کجای شهرند؟
باید چیزی باشد
که من خجالتی را به آغوش تو نزدیکتر کند
من و تو کاشف تمام خیابان ها
و کوچه های قدیمی و خلوت این شهریم
فقط به بهای یک بوسه
هنوز هم می توان
دنیا های جدیدی را کشف کرد
مطلب مشابه: متن ناب در مورد زندگی [ 60 جملات دلنشین لحظات زندگی ]
مطلب مشابه: جملات ناب و زیبا در مورد زندگی | زیباترین متن ها و مضامین دلنشین زندگی
پریشان تر از موهای تو
فکری است که در نبودنت
به هزار راه می رود
تمام کوچه های قدیمی شهر را قدم می زند
و قلبم را دلداری می دهد
به امید یافتن
نشانی از تو
جا مانده ام میان کوچه پس کوچه های قدیمی این شهر
مشکل کوچک بودن چمدانت نبود
در دلت جا نمی شدم
به سقف روحم ابر بپاش
می خواهم بزرگ شوم
در من بوز
تا با گندمزارهای گیسوانت زار بزنم
سر انگشتانم ظهور می کنی
گاهی به شکل شعر
و گاهی رودخانه می شوی روی گیسوانم
وقتی که زیر باران
کوچه قدیمی کودکی ام را تکان می دهم
متن ناب و احساسی در مورد کوچه های قدیمی
کوچه قدیمی وقتی کوچه بود،
که عبورِ تو بود
که سلامِ نگاهِ تو بود.کوچه قدیمی وقتی کوچه بود،
که باران بود
پرستو بود،
هزار رویای بر زبان نیامده بود.وگرنه کوچه چه بود؟
جز راهی اندک،
با آدم هایی اندک……
تنها نگران این بودم؛
که به جستجوی تو
در دورترین کوچه قدیمی دنیا
به خانه ات برسم
و تو به جستجویم رفته باشی!
چه غمبار
وقتی نمی دانی
گم کرده ای
یا گم شده ای؟
زمستان است و ما در کوچه ای قدیمی و برفی قدم می زنیم
در حالی که عشقی که در چشمانت می درخشد
قلبم را لمس می کند
و دستانت که به داغی تابستان است دستانم را
مطلب مشابه: دل نوشته های عاشقانه و دلنشین + متن ناب و زیبا در مورد آرامش زندگی
مطلب مشابه: متن در مورد زندگی بدون عشق {20 متن ناب و متفاوت در وصف زندگی بی احساس}
یه وقتایی
تو کوچه پس کوچه های قدیمی زندگیت
به یه بن بست میرسی
این بن بست تهِ همه درداست
تهِ بی حوصلگیا، خستگیا، تهِ تهِ غصه ها…
ته همه بن بست ها یکی برات می مونه
یکی که مثل همه نیست
یکی که
جنسش نابِ
عشقش پاکِ
دلش دریا…
اینا آدمای موندنی زندگیمونن
بودنشون خودِ خودِ آرامشه
اصلا اینارو باید قاب کرد زد به دیوار
تا هر روز و هر لحظه دیدشون
حواستون بهشون باشه
اینا ساخته شدن صرفا برای ما…
حواستون به آدمایِ موندنی زندگیتون باشه
متن در وصف کوچه های قدیمی برای مخاطب خاص
باید به خودم بیایم ، بلند شوم از روی خاکسترِ خاطراتِ کهنه ات ؛
باید دستی به سر و روی خانه بکشم …
یک وجب خاک روی همه چیز نشسته است !
باید رنگِ پرده ها را عوض کنم ،
تو رنگِ تیره را دوست نداری ،
باید رنگِ پرده ها روشن شود …
باید گُل بخرم !
گلِ شبنم که تو دوست داری …
باید خانه را پر از گل شبنم کنم !
باید به خودم برسم ،
عطر بزنم ،
لاک و رژِ قرمز …
باید موهایم را ببافم !
تو موهای بافته شده ی من را دوست داری …
باید لباس های پاییزی را توی کمد بچینم ،
پاییز نزدیک است …
تو ، غیرِ منتظره ای ؛
ممکن است برگردی !!!
باید گوچه قدیمی خاک خورده را برای برگشتنت آب پاشی کنم …
پاییز نزدیک است ،
معجزه را نشانم بده …
برگرد به خانه !
کاش یکی بود که توی کوچه های قدیمی داد میزد
خاطره خشکیه
خاطره خشکیه
اونوقت همه ی خاطراتتو
همونایی که ارزش گرفتن دمپایی پاره هم ندارن
می ریختم تو کیسه و میدادم بهش و میرفت رد کارش
کاش می شد دوباره به کوچه های قدیمی کودکی می رفتم
به همان جا که لحظه به لحظه بازی های
کودکیم شکل گرفت وبزرگ شد
دلم برای همسایه دیواربه دیوارمان تنگ شده
برای صدای بچه هایی که ازسرذوق می خندیدند
نمی دانم آن وقت ها غمی نبود!؟
یا…
من قول تو را به تمام شهر داده بودم
به تمام کوچه های قدیمی
به تمام سنگفرش های خیس
به تمام چترهای بسته
به تمام کافه های دنج
مطلب مشابه: متن در مورد جاده و رانندگی { 25 متن زیبا در مورد جاده طولانی و رانندگی }