مجله تاپ‌ناز‌

بیوگرافی مونا برزویی + عکس های ترانه سرای جوان و در مورد زندگی هنری و شخصی

مونا برزویی یکی از شاعران و ترانه سرایان معروف و محبوب ابرانی است که با خوانندگان بزرگی همکاری داشته است. در این قسمت اطلاعاتی از بیوگرافی مونا برزویی، عکس های این ترانه سرا، اطلاعات زندگی هنری و شخصی اش را آماده کرده ایم.

بیوگرافی مونا برزویی

مونا برزویی متولد 19 اردیبهشت ماه سال 1363 در شهر تهران است او شاعر و ترانه سرای ایرانی است.

مونا برزویی

شروع ترانه سرایی

مونا از سال 1377 ترانه سرایی را شروع کرد. ترانه های او بسیار احساسی و زیبا هستند و خوانندگانی همچون گوگوش، شادمهر عقیلی، احسان خواجه امیری، ابراهیم حامدی، مهدی یراحی، سعید مدرس و علی لهراسبی با او همکاری داشته اند و اجراهای ماندگاری با ترانه های مونا برزویی داشته اند.

مونا برزویی

همکاری با شادمهر عقیلی

جالب است بدانید که نخستین ترانه ای که نوشت در سن 19 سالگی برای شادمهر بود. این ترانه به نام اشک من پیرهنتو تر کرده در آلبوم آدم فروش اجرا شد و همین باعث شد که آهنگسازان و خوانندگان دیگری هم به او درخواست ترانه بدهند.

مونا برزویی

ممنوع الکار شدنن

همکاری با شادمهر عقیلی در آلبوم تقدیر و انتشار موزیک ویدیوهای سعید مدرس در شبکه های ماهواره ای به دلیل ترانه سرایی این هنرمند، باعث ممنوع الخروج شدن او شد و سپس ممنوع الکار هم شد.

مونا برزویی

ازدواج

هیچ اطلاعاتی در مورد ازدواج خانم مونا برزویی در دست نیست و عکس هایی از او در کنار طرفدارانش منتشر شده است که به اشتباه همسر این ترانه سرا خوانده شده است.

مونا برزویی

حاشیه سازی 2030 برای این ترانه سرا

در یکی از بخش های خبری شبکه دوم سیما به نام 2030 برای این ترانه سرای خوب کشورمان بسیار حاشیه ساختند. مضمون ترانه ها او عاشقانه و احساسی است و هیچ شعر سیاسی نداشته است. به دعوت دانشگاه طباطبایی قصد برگزاری کارگاه شعر سرایی داشت که بخش خبری 2030 از او به نام ترانه سرای خوانندگان لس آنجلسی و آنور آبی ضد ایران ساختند که باعث کنسل شدن این کارگاه شد.

 

کشف حجاب

در وقایع گشت ارشاد و مرگ مهسا امینی، مونا برزویی روسری را از سر انداخت و بدون حجاب پست اینستاگرامی خود را با یک شعر اعتراضی منتشر کرد.

 

مصاحبه نیلوفر لاری پور با مونا برزویی

عده ای عقیده دارند که مافیای ترانه(!) جلوی رشد و مطرح شدن ترانه سرایان جوان را می گیرد، تو از ترانه سرایان جوانی هستی که با اولین ترانه هایت بین مردم شناخته شدی ، آیا به وجود چنین مافیایی اعتقاد داری ؟

به هیچ وجه به چیزی به عنوان مافیای ترانه اعتقاد ندارم. کار خوب و قابل دفاع ، راهش را پیدا میکند و حتی متعصب ترین آهنگسازان نیز که با تیم خاصی کار می کنند، در برابر ترانه خوب تسلیم می شوند. نمی گویم که جایگاه خاصی دارم ، ولی تلاش کردم و خدا هم کمکم کرد. به نظر من نسل اول ترانه سرایان پس از انقلاب نه تنها سد راه جوانان نبودند ، بلکه کسی مثل خود من در آغاز کار توسط کسانی مثل خود شما و فرید احمدی به آهنگسازان در ایران معرفی شدم و شروع به کار کردم.

 

ولی من بسیاری از جوانان را می شناسم که با وجود ترانه های قدرتمند و قابل دفاع ، هنوز نتوانسته اند وارد بازار موسیقی حرفه ای شوند.

باید منتظر آن اتفاق باشند. خدا در زمان معینی، دری را به روی آدم باز می کند، شاید هنوز زمانش نرسیده است.

مونا برزویی

یا شاید در باز شده و آنها متوجه نشده اند.

استعداد باید همراه با پشتکار و تلاش باشد. متاسفانه در زمینه ی ترانه، همیشه تلاش متوسط ها از با استعداد ها بیشتر است، بعضی از دوستان جوان هیچ زحمتی برای معرفی و طرح آثارشان نمی کشند، برعکس عده ای که حرفی برای گفتن ندارند، آنقدر تلاش می کنند تا ترانه هایشان شنیده شود.

اولین ترانه ای که با شعر تو ساخته شد کدام ترانه بود؟

اشک من پیرهنتو تر کرده

 

اولین بار که این ترانه را شنیدی، چه حال و هوایی داشتی؟

دیگر هیچ وقت آن احساس برایم تکرار نمی شود. اصلا فکر نمی کردم اولین سروده ام را به این شکل بشنوم. واقعا قابل گفتن نیست. چون اولین ترانه ای بود که سروده بودم.. تا قبل از آن ترانه من شعر می نوشتم.. اما ترانه نه.. راستش خیلی منقلب شدم.

 

قبل از نوشتن ترانه، در قالبهای دیگر تجربه ی سرودن شعر داشتی؟

بله من از ١۴ سالگی می نوشتم، یعنی احساساتم را روی کاغذ می آوردم.شعر نو ، شعر سپید… زیاد برایم جدی نبود. ولی یک روز به توصیه یکی از دوستانم، سرودن ترانه را هم امتحان کردم.

مونا برزویی

و با همان اولین ترانه هم مطرح شدی، فکر نمیکنی آدم خوش شانسی هستی؟

فرصت ثبت شدن در اختیار همه هست. هر کسی در زمانی و به طریقی فرصت ابراز ایده هایش را پیدا میکند. بعضی ها از این فرصت استفاده میکنند و بعضی ها هم نه.

پس آدم فرصت طلبی هستی؟

بله ، ولی نه به هر قیمتی

 

برای کارهای سینمایی یا تلویزیونی هم ترانه گفته ای ؟

تیتراژ برنامه ماه محبوب که در ماه رمضان پخش می شد، تیتراز برنامه سفر به خیر ، و فیلم سینمایی تلافی با آهنگسازی مجید اخشابی و ترانه ی کوه به آهنگسازی آقای مهدی یراحی که برای سریال دیدار استفاده شد.

 

برای این فیلم ها و برنامه ها بر اساس سوژه شان ترانه مینویسی یا از ترانه هایی که قبلا سروده ای و با حال و هوای موضوع مطابق است استفاده میکنی؟

 اغلب موضوع را به من میگویند و من با دیدگاه خودم به این سوژه ها می پردازم و ترانه ای می نویسم.

مونا برزویی

کدامیک از ترانه هایت بازخورد بیشتری داشته؟

ترانه تقدیر شادمهر. مردم این ترانه را خیلی دوست دارند، خود من هم از شنیدنش لذت می برم.

 

یک ترانه سرا در مجموعه ای به نام ترانه، در کجای کار قرار دارد؟

وقتی کاری شنیده میشود، حتما عروسک گردان های خوبی داشته، یک شاعر ، یک آهنگساز و یک تنظیم کننده ی خوب و …

مونا برزویی

و البته پخش مناسب

بله . صد در صد. ویترین خوب برای دیده شدن هر کاری تاثیر دارد، اما ترانه سرا همیشه پشت خواننده و حتی آهنگساز قرار میگیرد. ترانه سرا البته خیلی هم توقع دیده شدن ندارد و به نامرئی بودن عادت دارد. اما اخیرا کم لطفی های زیادی نسبت به ما شده است و این روزها بیشتر از پیش نادیده گرفته شده ایم.

 

ولی تو تقریبا شناخته شده ای، البته نسبت به دیگران

من که این طور فکر نمیکنم. هیچ وقت هم نخواستم دیده یا شناخته شوم، اگر میخواستم حتما شغل دیگری مثل بازیگری را انتخاب می کردم.

 

 پس چرا گلایه داری؟

 زمانی که تو برای کاری انرژی می گذاری، دلت می خواهد کار به اسم خودت ثبت شود، شاید توقع زیادی باشد، دیده شدن اسم برای من مهم نیست، ولی وقتی تو حتی اجازه استفاده از نامت را پای اثرت نداری نا خودآگاه دلگیر می شوی. این کمترین توقع یک مولف است که امضایش زیر کارش باشد.

مونا برزویی

آیا ترانه های تو منطبق بر تجربیات شخصی توست؟

برای من این طور است که کارم تبدیل یک واقعیت به واقعیتی دیگر است. تبدیل نوعی غم به غمی دیگر. برای همین من از اتفاق هایی که در زندگی ام می افتد الهام می گیرم و حسی را که از آن اتفاق داشته ام در قالب ترانه می ریزم. شاید ترانه سفارشی باشد که داستانش ربطی به تجربیات من نداشته باشد. اگر قرار بود فقط از تجربیات شخصی ام بنویسم شاید اصلا ترانه نمی نوشتم، چون کلا آدم منزوی هستم، ولی می توانم مثلا حس اندوهم را نسبت به مرگ عزیزی ، تبدیل به ترانه ای عاشقانه کنم.

یعنی واقعا زندگی ترانه سرایان پر از لحظات اندوه بار است و هیچ تجربه شادی آوری ندارند؟

من درباره خودم گفتم، زمانی می توانم بنویسم که تنها باشم و غمگین، در لحظات شاد می شود کارهای دیگری به غیر از نوشتن انجام داد.

 

فکر میکنی یک ترانه سرای خوب باید شاعر خوبی باشد؟

بله . ولی هر شاعری نمی تواند ترانه سرای خوبی باشد.. همان طور که این روزها در تیتراژ اکثر سریالها _ یا شاید تمامشان_ به نام شاعری بر میخوریم که شاعر خوبی ست ولی ترانه سرای متوسطی است. در این ترانه ها نه تصویر جدیدی می بینیم، نه فرم خلاقانه ای، تنها غافلگیری این ترانه ها استفاده از عبارت هایی است که اگر هر کس دیگر این ترانه ها را گفته بود ، صد در صد رد میشد، ولی این عبارات وقتی در کنار نام این قبیل افراد قرار می گیرد هیچ مشکلی ندارد.

 

مثلا چه عبارتی؟

اگر با دقت گوش نمی کردم، باورم نمیشد که در ترانه تیتراژ یک سریال نوروزی که هر روز از رسانه ملی پخش میشد، با عبارتی مثل (خیر سرت) رو به رو شوم!

مطالب مشابه را ببینید!