نقش همسالان در تربیت کودک و تاثیرات آن
در این مطلب اطلاعاتی در مورد روابط کودک با دوستان را گردآوری کرده ایم که یکی از گزینه های مهم در تربیت کودک، نقش همسالان و دوستان او است و بهتر است در این مورد اطلاعات بیشتری پیدا کنید.
نقش همسالان در تربیت کودک را باید جدی گرفت زیرا کودکان از هم سن و سال های خودشان بیشتر تاثیر می پذیرند و بر اساس تحقیقاتی که انجام شده است، کودکان در سن 2 الی 7 سالگی بیشتر تحت تاثیر محیط و همبازی های خود می باشند. بهتر است پدر و مادر کمی بیشتر به فرزند خود اهمیت بدهند.
نقش همسالان در تربیت کودک چیست
همسالان کودک، بر روی کودک شما بسیار تاثیرگذار هستند و بهتر است از نقش آنها غافل نشوید. محققان می گویند که رابطه کودک با همسالان خود بر اساس یک سطح افقی است و این بعنی این که ارتباط کودک شما معمولا با هم سن های خودش که از لحاظ فرهنگی، طبقه اجتماعی و تحصیلی موقعیت مشابهی دارند بیشتر است. باید در نظر داشته باشید که کودک شما تا قبل از سن یک سالگی خوب نمی تواند با دیگر کودک ها ارتباط بگیرد ولی پس از آن حدودا در 2 سالگی کم کم یاد می گیرد که می تواند با کودکان هم سن و سال خود رابطه برقرار کند و از آنها چیزهای جدیدی را یاد بگیرد.
دوام این نوع دوستی ها چند دقیقه تا چند ساعت است و پس از آن ممکن است با هم دعوا کنند و قهر کنند. این نوع از قهر و آشتی ها طبیعی است و افراد در سنین بالاتر مانند در سن پیش دبستانی بیشتر با هم ارتباط می گیرند و در نتیجه می توان گفت ارتباطات آنها عمق بالایی نسبت به قبل دارد. وقتی که کودک به سال های آخر کودکی می رسد متوجه می شود که در موقع دوستی با دیگران می تواند نیازهای خود را رفع کند. مثلا کودکانی که در اواخر کودکی هستند بسیار راحت تر از باقی کودکان وسایل خود را به هم قرض می دهند. این کودکان بیشتر از قبل با هم ارتباط می گیرند و مشترکاتی بین خود و دوستانشان پیدا می کنند و روابط خود را استحکام می بخشند.
استدلال های دوست شدن
خیلی از کودکان با هم دوست می شوند و معمولا اهمیتی به پسر و دختر بودن فرد مقابل خود نمی هند و به راحتی با هم ارتباط می گیرند. بیشترین دلیلی که کودکان را به هم دیگر مرتبط می کند نزدیکی از لحاظ فیزیکی است مانند قد و وزن. در بعضی از مواقع استدلال های مختلفی برای دوست شدن پیدا می شود و مثلا دو نفر با هم دوست می شوند زیرا آنها هم سایه هم هستند و می توانند برای بازی کردن پیش هم بروند.
وقتی که کودک به مرحله میانی دوره کودکی خود می رسد سعی می کند با افرادی دوست شود که بتوانند نیازهای او را رفع کنند و به همین دلیل سعی می کند با همسایه ها و افراد نزدیک خود دوست شود و در زمان نیاز از آنها کمک بگیرد و در صورتی که آنها به کمک نیاز داشته باشند به کمک آنها برود. دوستی هایی که شکل می گیرد در پایان دوره کودکی مقداری متفاوت تر از ابتدای دوره کودکی است زیرا این کودکان سعی می کنند ویژگی های شخصیتی دیگران را ببینند و در صورتی که آنها را بپسندند با آنها رابطه برقرار می کنند.
تاثیر همسالان کودک بر او
همان طور که گفتیم، نقش همسالان در تربیت کودک هم زیاد است و بر اساس سنی که دارند و دوست هایی که پیدا می کنند این تاثیرات متفاوت است. دوستان یکی از مهمترین عوامل اجتماعی شدن هستند و افرادی که دوستی برای خود نداشته باشند از لحاظ اجتماعی ضعیف به حساب می آیند و نمی توانند در جامعه مانند دیگران به راحتی زندگی کنند. دوستی با دیگران خود مداری کودک را از بین می برد و کودک در می یابد که علاوه بر خود باید به بقیه هم اهمیت بدهد.
یادگیری مهارت های اجتماعی
از مهمترین نقش همسالان در تربیت کودک می توان به یادگیری مهارت های اجتماعی کودک اشاره کرد. کودکانی که با دیگران دوست می شوند یک سری مهارت های مهم را یاد می گیرند و این مهارت ها در آینده به درد آنها می خورد و می تواند آنها را برای کار کردن با دیگران یاری کند. این مهارت های عبارتند از:
- مهارت همکاری
- مهارت رقابت سالم
- مهارت دوست یابی
- مهارت صمیمی شدن با دیگران
- رشد مهارت های اجتماعی و توانایی های کودک
- کاهش طرد شدگی از سمت جامعه و کودکان دیگر
- کاهش پرخاشگری در بین کودکان و بزرگسالان
- پیشرفت تحصیلی زیاد و قابل توجه
- کاهش اختلالات روانی مانند افسردگی و پرخاشگری و استرس
شکل گیری شخصیت
کودکانی که برای خود دوست پیدا می کنند می توانند شخصیتی مستقل تر از دیگران داشته باشند. رشد شخصیت کودکان وقتی اتفاق می افتد که کودک با کودکان دیگر وارد رابطه دوستی شود و از آنها چیزایی را یاد بگیرد و سعی کند ویژگی های مهم شخصیتی که دیگران دارند و باعث تشویق شدنشان می شود را بردارند و خود هم شبیه به آنها عمل نمایند. شاید همیشه هم اینگونه نباشد و در موارد کمی دیده می شود که کودک برای دیده شدن توسط پدر و مادر خود سعی می کند ویژگی ای منفی شخصیت دوستان خود را بردارد و از روی آنها تقلید کند.
چنانچه پدر و مادر نتوانند به صورت جدی جلوی فرزند خود را بگیرند باید منتظر یک فرد با مشکلات زیادی در آینده باشند. پس می توان گفت همیشه وجود دوستان برای کودکان مفید نیست و پدر و مادر هم باید به آنها توجه ویژه ای نشان بدهد تا کودک برای جلب توجه دست به کارهای بد و خطرناکی که جان او و جان دیگری را تهدید می کند نزده و بتوانند مانند دیگر کودکان روانی سالم داشته باشد.
کودکانی که مشکلاتی را در دوران کودکای خود تجربه کرده باشند سعی می کنند از دیگران فاصله بگیرند تا مشکلی برای آنها ایجاد نشود و ب اصطلاح دوری گزینی اجتماعی را انتخاب می کنند. در این جا وظیفه والدین است تا با روش های مناسب کودک خود را از استرس و اضطراب دور نگه دارد و همچنین او را از این دوری گزینی رها کند.
دستیابی به استقلال
از دیگر نقش های همسالان در تربیت کودک دست پیدا کردن کودک به استقلال است. کودکان سعی می کنند دوست های مناسب برای خود انتخاب کنند، مایل هستند مستقل باشند و باری این کار سمت افرادی می روند که بیشتر مورد تایید خانواده ها باشد تا بتوانند به خانواده بیاموزند که توانایی انتخاب درست و مستقل شدن را دارند و پدر و مادر اعتماد بیشتری نسبت به آنها پیدا کنند. وقتی که کودک شما دوست دارد مستقل شود باید به او اجازه دهید و از دور از او مراقبت کنید تا مشکلی برای او ایجاد شود.
همیشه به یاد داشته باشید که کودک شما برای این که بتواند در بین جامعه زندگی کند و بتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد نیاز به روابط اجتماعی از دوران کودکی دارد و اگر شما نتوانید این نیاز را رفع کنید عملا فرزندی را تحویل جامعه می دهید که مشکلات زیادی برای خود و جامعه ایجاد می کند.
پدر و مادر و همسالان
کودک از وقتی که متولد می شود به خانواده وابستگی پیدا می کند و این وابستگی در سنین 8 تا 12 سال بیشتر می شود. در واقع کودک در این سن سعی می کند م طابق میل خانواده ها و در چهارچوبی که آنها تعیین کرده اند رفتار کنند. این رفتارها به آنها کمک می کند تا بتوانند دوستی های با دوا تری داشته باشند و خانواده هم به راحتی می توانند روی رفتارها و تعاملات فرزندش با دیگران نظارت داشته باشد و هیچ مشکلی برای طرفین ایجاد نمی شود.
وقتی که کودکان در حال گذراندن دوران انتهای کودکی خود می باشند و وارد نوجوانی می شوند و دوست دارند که استقلال بیشتری داشته باشند، روابطشان با خانواده مقداری ضعیف تر می شود. حساس ترین دوره را تجربه می کنند و بیشتر سعی می کنند با دوستان خود وقت بگذرانند و کمی از خانواده دور می شوند. این دوری کردن می تواند برای پدر و مادرهای حساس که به نقش همسالان هم در تربیت کودک خویش توجه دارند مقداری سخت باشد و در این بین باعث دعواهای والد و فرزندی می شود.
در این دوران کودک نفوذ خانواده را در بین روابطی که دارد نوعی تهدید تلقی می کند و دوست دارد که از دیدگاه دیگران هم بزرگ به نظر برسد و والدین هم محبت و عشق کافی را به بچه ها نمی دهند و در اثر همین لج و لجبازی ممکن است کودک شما در حال گذراندن دوره حساسی باشد و به دیگران اعتماد کند و به راه خلاف کشیده شود.
یکی از مهمترین توصیه هایی که ما نسبت به والدین داریم این است که سعی کنند در هر حالتی به فرزند خود عشق بورزند و آنها را به خود نزدیک نگه دارند ولی باری این کار نباید از زور و اجبار استفاده کرد زیرا این کار نتیجه معکوس دارد و نقش همسالان در تربیت کودک را بالاتر از والدین می برد و می تواند تاثیرات منفی روی کودک بگذارد.
شک کردن والدین و تاثیر آن روی کودک
یکی دیگر از کارهایی که پدر و مادر ناآگاه انجام می دهند این است که اگر روی یکی از روابط فرزند خود شک کنند سریع آن را بازگو می کنند. این کار می تواند حرارت دوستی و تاثیرپذیری از همسالان را تا حدی افزایش دهد که دیگر والدین نقش در تربیت کودک نداشته باشند. یکی از روش های خوب که به شما کمک می کند تا دوستان فرزندان خود را بشناسید این است که یک مراسم ترتیب بدهید و دوستان صمیمی و مهم فرزند را دعوت کنید و با آنها وقت بگذرانید.
معمولا والدین موفق از این روش استفاده می کنند و می توانند بر دوستی های فرزند خود نظارت کافی را داشته باشند و زمانی که کودک به سمت راه های خلاف کشیده شود سریعا متوجه خواهند شد زیرا کودک خود را می شناسند و می توانند تغییر حالات روحی و روانی او را حدس بزنند.
والدین باید بدانند که …
نقش همسالان در تربیت کودک بسیار زیاد می باشد بنابراین علاوه بر کنترل کودک باید بتوانید روابط میان کودکان را آسان تر کنید تا بتوانند چیزهایی که باید را از دیگران و همسالان خود بیاموزند. در ادامه یک سری از مواردی که والدین باید بدانند تا بتوانند در تربیت کودک خود موفق شوند را برایتان بیان خواهیم کرد.
- کودکان می توانند احساس همدلی را در یک دیگر تقویت کنند بنابراین سعی کنید مانع دوستی های فرزندان خود نشوید.
- کودکان الگوی یک دیگر می شوند و سعی می کنند برای ادامه دار شدن روابط خود کار های یک دیگر را تقلید کنند بنابراین بهتر است نسبت به فرزند خود بی اعتنا نباشید و در صورت لزوم وارد عمل شوید و روابط آن ها را اصلاح کنید.
- زمانی که دو کودک با یک دیگر دوست می شوند معیار های مشترکی مانند شکست و پیروزی را برای خود می سازند و سعی می کنند با یک دیگر به سمت آن معیار ها حرکت کنند.
- کودکان به یک دیگر مهارت های بسیاری را می آموزند که می تواند برای شخصیت اجتماعی کودک مهم و مفید باشد.
- دوستی کودکان با یک دیگر می تواند باعث کاهش وابستگی و ترس در کودکان شده و در نتیجه آن ها را برای حضور در اجتماع آماده می کند و بهتر است والدین مانع این کار نشوند تا بتوانند فرزندانی با شخصیت و کامل تربیت کنند.