بیوگرافی همایون شجریان خواننده محبوب؛ درباره زندگی شخصی،ازدواج و کارهای هنری
پسر کو ندارد نشان از پدر. شاید این ضربالمثل بهترین گزینه برای معرفی همایون شجریان باشد. او خوانندهای بسیار با کیفیت و فوقالعاده است که همچون پدر مرحومش درحال درخشیدن است. ما امروز در مجله اینترنتی تاپ ناز قصد داریم نگاهی بر زندگی این هنرمند داشته باشیم، پس اگر شما نیز طرفدار این هنرمند هستید، در ادامه متن همراه ما باشید.
فهرست موضوعات این مطلب
تولد و اوایل زندگی
همایون شجریان متولد 31 اردیبهشت سال 1354 است. همایون پسر استاد محمدرضا شجریان و فرخنده گل افشان میباشد که سه خواهر بزرگتر از خود به نام فرزانه، افسانه و مژگان و یک برادر کوچکتر ناتنی به نام رایان دارد.
علاقهاش به موسیقی از چهار – پنج سالگی با زدن ریتم روی اشیای مختلف شروع شد تا اینکه پدرش با تهیه تنبک او را به کلاسهای ناصر فرهنگفر فرستاد.
بعد از یادگیری تنبک تصمیم گرفت یک ساز ملودیک را هم یاد بگیرد که به پیشنهاد و توصیه پدر کمانچه را انتخاب کرد تا اینکه با ورود به آواز، کمانچه را رها کرد.
شروع خوانندگی
همایون در سال 1370 وقتی 16 ساله بود بعنوان نوازنده تنبک به همراه پدر راهی کنسرتهای آمریکا و اروپا شد تا اینکه 8 سال بعد در سال 1378 شروع به همخوانی با پدرش کرد.
اولین آلبوم
همایون شجریان بعد از 4 سال کسب تجربه توانست اولین بار در سال 1382 آلبوم نسیم وصل را به صورت مستقل منتشر کند که آهنگسازی آن بر عهده محمد ضرابیان بود.
مطلب مشابه: بیوگرافی سحر دولتشاهی | عکس سحر دولتشاهی و همسرش و طلاق و ازدواج مجدد
درخشش در گرمی
در سال 2003 و 2005 همایون آلبومهای بی تو بسر نمیشود و فریاد را منتشر داد و کنسرتهای موفقی را هم به اجرا درآورد و حتی نامزد دریافت جایزه گرمی نیز شد!
کارهای بیشتر
اولین آلبوم موفق همایون شجریان «نسیم وصل» نام دارد که به تنهایی خوانندگی آن را بر عهده داشت، در سال 1382 منتشر شد. این سرآغازی بود بر اجرای کنسرتها و آلبومهای مستقل او. همایون شجریان پس از آن در سال 1383 دو آلبوم شوق دوست و ناشکیبا را منتشر کرد و در سال 1384 نقش خیال را به بازار عرضه کرد که با استقبال فراوانی روبرو شد.
همایون شجریان تا سال 1388 پدرش را در اجراها همراهی میکرد. این دو مدت زمانی عضو گروه آوا بودند و در این دوران دو آلبوم غوغای عشقبازان و کنسرت محمدرضا شجریان و گروه آوا اجرا و به بازار عرضه شدند.
ترانه «وطن» بر اساس شعری با همین نام از سیاوش کسرایی از کارهایی بود که همایون شجریان چندی قبل از خرداد 1388منتشر کرد.
زندگی شخصی
همایون شجریان سالهاست با گیتا خوانساری که خواهر کتایون خوانساری همسر دوم محمدرضا شجریان میباشد، ازدواج کرده و یک دختر به نام یاسمین دارد.
به این ترتیب همایون با پدرش باجناق نیز میباشد که البته این رابطه به جدایی و طلاق انجامید.
ازدواج دوم
چند سالیست شایعه ازدواج همایون شجریان با سحر دولتشاهی (بازیگر) که همسر سابق رامبد جوان میباشد، رسانهای شده است.
این دو چندین بار کنار هم دیده شده و حتی خانم دولتشاهی در مراسم دفن پیکر استاد شجریان در ماشین همایون در مشهد حضور داشت.
تفریحات
من بعد از سینما، تئاتر را هم خیلی دوست دارم و هربار که فرصتی پیش بیاید، حتما به دیدن نمایشها میروم و جزو برنامههایم هست.
خودم به بازیگری علاقه دارم اما هیچ وقت جراتش را پیدا نکردهام.
به نظرم آدم باید یا واقعا دست پر باشد یا اصلا وارد این حرفه نشود. من هم چون این توانایی را هیچ وقت در خود ندیدهام، وارد سینما نشدهام
مطلب مشابه: بیوگرافی رامبد جوان + عکس های وی در کنار همسران سابق و همسرش و حواشی
دوستان سینمایی من
اغلب سینماگران از دوستان نزدیکم هستند اما پرویز پرستویی، گلاب آدینه، گوهر خیراندیش و نیکی کریمی از جمله دوستان سینمایی صمیمی من هستند.
در میان بچههای تئاتر سیامک صفری، بهناز جعفری و بسیاری دیگر هم هستند، میدانم هر اسمی هم بیاورم باز عدهای از قلم میافتند و من شرمنده میشوم.
خوانندگان مورد علاقه همایون
غلامحسین بنان و خانم قمرالملوک وزیری اسطورههای صدا بودند.
در میان هم نسلهای؛ علیرضا قربانی، محمد معتمدی، سالار عقیلی و سینا سرلک از جمله خوانندگانی هستند که من واقعا از صدایشان لذت میبرم.
پدرم…
طبیعتا پسر محمدرضا شجریان بودند خیلی برای من خوب بوده ولی از طرفی دشواریهایی را همراه داشته است.
در شرایطی که پدر شما در بالاترین جایگاه آواز ایستاده ناخودآگاه مخاطبان و جامعه مقایسههایی را انجام میدهند حتی وقتی در بیست و چند سالگی آواز میخوانم این مقایسه انجام میشد
یعنی من جوان بیست و چند ساله با کسی قیاس میشدم که 45 سال سابقه و تجری هنری تراز اول داشته است.
تابوشکن
فارغ از جهت گیریهای فردی و سلیقهای توانایی صوتی او در ارائه آواز و تحریرهای متفاوت و سختی که در قطعه با من صنما ارائه داده جای تحسین دارد. یکی از ساختارشکنانه ترین آهنگهای وی آرایش غلیظ میباشد که در زیر میتوانید گوش دهید.
مطلب مشابه: بیوگرافی باران کوثری ؛ عکس های باران کوثری و همسرش و زندگی شخصی این بازیگر
دکترای افتخاری
در اسفند ماه 1397 همایون شجریان 43 ساله گواهینامه درجه یک هنری معادل مدرک تحصیلی دکتری در رشته آواز از وزارت ارشاد دریافت کرد.
مسیری که آمدم
مسیری که من آمدم، مسیری بوده که خیلی عجلهای در آن نباشد. با تنبک شروع کردم و کنسرت میدادم در کنار پدر، کمانچه را بصورت خیلی جدی با آقای اردشیر کامکار کار کردم.
دورهای در هنرستان موسیقی بودم که در آنجا شادروان کامران داروغه معلم ما بودند. بین سازهای مختلف میچرخیدم، کمی کمانچه، کمی تار، کمی سنتور، کمی پیانو و تنبک و… خودم را سرگرم میکردم.
اما همچنان آواز را در حاشیه کار حرفهای ادامه میدادم و هر از گاهی کلاسی با بابا داشتم و ایرادهای خودم را با ایشان مطرح میکردم. از آن شاگردهایی هم نبودم که مثلا هفتهای یکبار مدام با استاد سر کلاس بروم.
بزرگداشت گوته
من و همه خواهرها بودیم، هر سه خواهرم. از این میان من و مژگان جدی تر کار را پیگیری کردیم. تا اینکه در کنسرتی پدر سرماخورده بودند و من پیشنهاد کردم که میتوانم شما را همراهی کنم تا این کنسرت را کنسل نکنید و کمتر از صدای خودتان استفاده کنید. جاهایی از آن را به من بسپارید تا زمانی که به صدایتان احتیاج دارید سرحال تر باشد.
بابا به طور جدی میخواستند کنسرت را لغو کنند و چون کنسرت مهمی هم بود برای بزرگداشت گوته در آلمان، ایشان از پیشنهاد من خیلی جا خوردند و پرسیدند مگر شما آمادگیاش را داری؟ مگر کارها را بلدی؟ پاسخ دادم که در جلسات تمرین که با هم داریم و تمرین می کنیم همه خطهای شما را من حفظ کردهام.
ایشان گفتند در تمرین بعدی بخوان تا ببینمچطور است. تمرین بعدی را خواندم و دیدم بابا خیلی با لبخند رضایت گفتند همین کار را میکنیم.
تعیین میکنم کجاها را شما بخوانی و کجاها را خودم که دو نفری باهم کنسرت را اداره کنیم.
مطلب مشابه: بیوگرافی نگار جواهریان | درباره زندگی شخصی و ازدواج با مجری معروف
پدرم گفت از تو خواننده در نمیآید
یادم هست که همیشه کوکی بالاتر از خواهرانم را به من میدادند چون صدا خیلی اوج نیاز داشت. در دوران بلوغ تغییرات در من خیلی شدید بود تا جایی که بابا یک بار بعد از گذراندن آن دوران به من گفتند آن موقع که تو در دوران بلوغ به کوه می رفتی و تمرین میکردی، من نگران شده بودم که از همایون ممکن است دیگر خواننده در نیاید.
صدای من تغییرات جوانی کرده بود و دو رگه می شد و تا آواز میخواندم سرفهام میگرفت. خیلی تغییرات هورمونی ایجاد شده بود و تاثیرات شدیدی گذاشته بود. آن دوره گذشت و خیال پدرم راحت شد که میتوانم دوباره شروع کنم به یادگیری و کار کردم.
باید تلاش کنم
من باید تلاش کنم، از همه چیزهایی که در توانم هست و یاد گرفتهام استفاده کنم و فرم جدیدی را امتحان کنم و ببینم جامعه آن را دوست دارد یا نه؟
بدون اینکه بخواهم فکر کنم آیا این موسیقی درآمد بیشتری دارد یا الان این موسیقی محبوبیت بیشتری برای من ایجاد میکند؛ و بدون اینکه فکر کنم الان این موسیقی من را در فلان جایگاه مینشاند یا به عنوان یک آدم اهل فرهنگ معرفی میکند یا بعنوان یک آدم سیاسی مطرح میکند.
بدون اینکه به این چیزها فکر کنم فقط باید در درجه اول بر اساس نیازهای خودم، دغدغههای خودم و اینکه این موسیقی باید به هرحال به درد جامعه بخورد، عمل کنم.
سختیهای کنسرت
فکر می کنم نزدیک یکی دوسالی میشود که در تهران کنسرت نداده بودم و برای همین هم ما این حجم از کار را اجرا کردیم.
اینکه ما هر سال یا هر دوسال یکبار پانزده تا سی اجرا داشته باشیم چیز غیرطبیعی نیست و پرکاری به حساب نمیآید.
شهرستانها جای خودش را دارد. چیزی که باعث شد اینطور به نظر بیاید استقبال خوب از کنسرت نمایش “سی” بود که 30 شب پشت سر هم اجرا شد.
ما از قبل برنامه داشتیم که یک کنسرت موسیقی مثل کنسرت “ایران من” را هم داشته باشیم. ولی خب چون اجرای “سی” پرمخاطب شد وبا اجرای “ایران من” پشت سر هم قرار گرفت، ما خیلی پرکار به نظر آمدیم.
اگر احساس کنم جایی قرار است به من فشار بیاید آن کار را قبول نمیکنم و اینکه من خودم جوری این حنجره را تربیت کردم که اگر دو سانس پشت سر هم و هر سانس دوساعت بخوانیم فشاری به حنجره نیاید.
حنجره باید توان این را داشته باشد و اگر توان نداشته باشد یک سانس اجرا میکنیم. ولی من حنجره و صدایم را به سمتی بردهام که وقتی ما سانس دوم را اجرا میکنیم، تازه یک جاهایی صدا گرمتر و تو دست تر هم میشود برای من.
مطلب مشابه: بیوگرافی رضا بهرام و همسرش + زندگی هنری و شخصی این خواننده پاپ و عکس های او و همسرش
اگر پدرم دوباره میتوانست بخواند
اگر شرایط ایشان طوری شود که بتوانند و بخواهند که به صحنه بازگردند، من در مقابل صحنه، خاکهای پای ایشان را تمیز میکنم.
کاش ایشان بتوانند به صحنه برگردند، این مهمترین آرزویی هست که میتوانم بکنم؛ و اینکه در کنار ایشان نشستن همیشه افتخار من بوده است.
ساز تنبک قلب تپندهی موسیقی ایرانی
فکر میکنم در سالیان اخیر، تنبکنوازی ابعاد خیلی گستردهای پیدا کرده است، چه از نظر تکنیکهایی که به آن اضافه شده و چه از نظر فرم و شیوهی نوازندگی. ریتم در سالیان دور بهصورت ایقاعی و دوری اجرا میشده که الآن دیگر این نوع نوازندگی در موسیقی ما فراموش شده است.
از طرفی در گذشته نه چندان دور نوازندگان تنبک خیلی بهحساب نمیآمدند و برخیشان در نقش سازکِش نوازندهی ملودیک نیز ظاهر میشدند و اگر جایی برای نوازندگی میرفتند، نوازندهی تنبک میبایست علاوه بر ساز خود ساز دیگری را هم بهدوش میکشید و در پایان هم از همهی توجهات و تشویقات بیبهره میماند ؛ تا آنکه استاد حسین تهرانی و دیگران این فضا را عوض کردند و فرم نواختن را نیز تکامل بیشتری بخشیدند.
موسیقی غرب
تنوع و امکانات موسیقی ما کمتر نیست. حتی امروزه غربیها بهسوی ساختن کارهایی با رنگ و بوی شرقی و یا استفاده از ربعپرده که از مشخصات بارز موسیقی ما است روی آوردهاند. همهی اینها برمیگردد به آهنگسازان، محققان و کسانیکه خالق هستند و یا در جایگاه و پُستی هستند که میتوانند برای موسیقی کاری بکنند و آنرا حمایت کنند.
ما کارهای خوب و باارزش ـ که هر یک شاید به ده کار بیارزد ـ کم نداریم ؛ امروزه شرایط کلی مثل همیشه برای موسیقی و موسیقیدانها سخت و مهآلود است. حتی برخی از هنرمندان ما مجبور هستند برای فرار از شرایط سخت اقتصادی دست به خلق آثاری بزنند که تنها به اندازهی برآوردهکردن نیاز اقتصادی خود و تهیهکننده ارزش دارد.
شناختِ موسیقی
شناخت، تکنیک، دانش، تفکر، وارستگی، تجربه و دیدگاه و شعور هنرمند نسبت به دنیای پیرامونش؛ همگی اینها مهم و دخیل هستند.
برای یک هنرمند حرفهای در اختیار داشتن مرز بین احساس و تفکر بسیار کلیدی است. بهعنوان مثال فرق یک خواننده حرفهای که از خیلی جهات به آمادگی لازم رسیده است با غیرحرفهای این است که او میتواند به نهاد شاعر و آهنگساز برود، گویی که آن موضوع برای خود او اتفاق افتاده است.
یعنی، همانند یک بازیگر در قالب نقش خود برود و در لحظه کنترل همهچیز یعنی ژوست خواندن، حالتها، کنترل صدا، لحن و بیان شعر، فضای دهان، تحریرها و… را در دست داشته باشد.
موسیقی ایرانی…
نزدیکتر کردن دلها به هم. موسیقی میتواند دشمنیها را به دوستی و دوستیها را آنچنانتر سازد. این چیزی است که من در مکتب استاد دادبه آموختهام.
توصیه به خوانندگان جوان
اینکه برای تمرین در مرحلهی اول از الگویی تقلید کنند و به آن چیزی که میخواهند بخوانند و تقلید کنند خیلی درست و بادقت گوش بدهند.
حال اگر نزد استادی میروند استادشان حتماً آنها را راهنمایی خواهد کرد ؛ ولی اگر استادی ندارند، سعی کنند که آواز موردنظرشان را با دقت هر چه تمامتر ضبط و پس از اتمام گوش کنند تا عیوبشان را متوجه شوند ؛ چون اگر خشت اول را کج بگذارند، آنوقت درست کردن آن چیزی که عادت شده بسیار مشکل است.
سراغ چیزهای سخت هم نروند، چرا که از همان ابتدای کار میباید مرحله به مرحله و درست مسیر را طی کرد و برای پیشرفت کردن نباید عجله داشت. برای انتخاب الگو نیز میبایست صدایی را انتخاب کنند که با صدایشان هماهنگ است.
مشکلی که امروزه وجود دارد این است که زندگیمان آپارتماننشینی شده است و دیگر از آن خانههای بزرگ خبری نیست. بههمین دلیل سعی کنند که در آپارتمانها تمرین آواز نکنند.