مجله تاپ‌ناز‌

جملات زیبای کتاب کنت مونت کریستو اثر الکساندر دوما

2209707 732

در ادامه این پست از تاپ ناز، گلچینی از جملات زیبا و متنوع کتاب مونت کریستو اثر الکساندر دوما با مضامین پرمحتوا را پیش رو خواهید داشت. مطمئنا از مطالعه آن ها نهایت لذت خود را خواهید برد.

الکساندر دوما، نامی آشنا در دنیای ادبیات و به ویژه رمان‌ های ماجراجویانه است. این نویسنده فرانسوی با آثار پرهیجان و پرکشش خود، میلیون‌ ها خواننده در سراسر جهان را مجذوب خود کرده است. دوما با خلق شخصیت‌ هایی فراموش‌ نشدنی و روایت داستان‌ هایی هیجان‌ انگیز، جایگاه ویژه‌ ای در ادبیات جهان پیدا کرده است.

زندگی و آثار الکسنادر دوما

الکساندر دوما در سال ۱۸۰۲ در فرانسه متولد شد. او زندگی پرماجرایی داشت و این تجربیات در آثارش به خوبی منعکس شده است. دوما نویسنده‌ ای بسیار پرکار بود و آثار متعددی از جمله رمان، نمایشنامه و مقاله از خود به یادگار گذاشت. از معروف‌ ترین آثار او می‌ توان به موارد زیر اشاره کرد:

سه تفنگدار: یکی از مشهورترین رمان‌ های دوما که داستان ماجراهای چهار دوست شجاع در فرانسه قرن هفدهم را روایت می‌ کند.
کنت مونت کریستو: رمانی حماسی درباره یک مرد که پس از سال‌ ها زندان، به دنبال انتقام از دشمنان خود برمی‌ آید.
گردنبند ملکه: داستانی عاشقانه و پرکشش که درباره‌ یک گردنبند الماس و ماجراهای ناشی از آن است.
مردی با نقاب آهنین: رمانی ماجراجویانه درباره یک زندانی ناشناس که با نقابی آهنی بر چهره، به دنبال کشف هویت خود است.

جملات زیبای کتاب کنت مونت کریستو اثر الکساندر دوما

book 847945

کسی که عمیق ترین غم و اندوه را احساس کرده است
به بهترین وجه می تواند شادی را تجربه کند

برای همه بدی ها دو چاره وجود دارد
زمان
و سکوت

مطلب خیلی ساده است
شما صاحبان قدرت، تنها وسایلی را در دست دارید
که با پول تهیه می‌شود
ما که در انتظار قدرت هستیم
وسایلی داریم که با از خودگذشتگی به دست می‌ آید

در زندگی تنها یک مشغولیت جدی وجود دارد
و آن مرگ است

دانگلار یکی از آن مردان حسابگری بود که با قلمی در پشت گوش زاده می‌شوند، و به جای قلب دواتی پر از مرکب سیاه در سینه دارند. برای او همه چیز در این دنیا تفریق یا ضرب بود، و یک عدد، زمانی که می‌توانست بر جمع محاسبه او بیفزاید، برایش به مراتب بیش از یک انسان ارزش داشت.

انسان آفریده نشده است تا چنین آسان به سعادت دست یابد. خوشبختی همچون قصرهای جزایر سحرآمیز است که تعدادی اژدها دربان‌هایشان هستند. برای فتح این قصرها باید مبارزه کرد.

من جسد مردی بدبختم که شما او را در سیاهچال قلعه دیف زنده به گور کردید. خداوند به این جسد بیرون آمده از گور، نقابی از چهره کنت دو مونت ـ کریستو گذاشت، او را با الماس و طلا پوشاند تا فقط امروز شما بتوانید او را بشناسید. من ادموند دانتس هستم

بدترین عمل برای جلب محبّت یک زن، مبارزه با مردی است که مورد عشق آن زن است.

مطلب مشابه: جملات زیبای کتاب سووشون سیمین دانشور (متن های پرمعنی و با مفهوم)

مرسدس، چه اهمیت دارد؟ هر قدر شما فقیر و تنها باشید، بیش از هر دختر مغرور یک کشتی‌دار یا دختر ثروتمندترین بانکدار مارسی مورد پسند من هستید. ما به چه چیزی نیاز داریم؟ یک زن شریف و خانه‌دار. من کجا می‌توانم زنی بهتر از شما که این دو خصیصه را داشته باشد بیابم؟ مرسدس در حالی‌که سرش را تکان می‌داد گفت: فرناند، زنی که مردی دیگر جز شوهرش را دوست بدارد، خانه‌دار خوبی نخواهد بود، و هیچ تضمینی هم برای شریف ماندنش وجود ندارد.

اگر می خواهید مجرم را پیدا کنید
ابتدا باید بفهمید که این جرم
برای چه کسی ممکن است مفید باشد

فلسفه ابری است نورانی
که مسیح بر آن پا گذاشته است
تا به آسمان صعود کند

جملات زیبا از کتاب کنت مونت الکساندر دوما با مضامین پرمحتوا

ketab general book 5jg6d

خداوند نسبت به همه مهربان است
او ابتدا پدر است
سپس قاضی

در این دنیا نه خوشبختی هست و نه بدبختی
فقط قیاس یک حالت با حالتی دیگر است
تنها کسی که حد اعلای بدبختی را شناخته باشد
می تواند حد اعلای خوشبختی را نیز درک کند
می بایست انسان خواسته باشد بمیرد
تا بداند زنده بودن چقدر خوب است
پس زندگی کنید و خوشبخت باشید

بدبختی هایی در زندگی وجود دارد
که هیچ آینده نگری انسانی نمی تواند آن ها را پیش بینی کند
و هیچ کس نمی تواند ما را در برابر آن ها محافظت کند

بالاخره از فراز غرور فرود آمد و دست به دامن استغاثه، نه به درگاه خداوند بلکه به آستان انسان‌ها زد. خداوند آخرین ملجأ است، انسان بدبخت به جای آنکه از خدا شروع کند، به خدا نمی‌رسد مگر زمانی که تمام امیدهای دیگر را آزموده و به بن‌بست رسیده باشد.

مطلب مشابه: جملات قشنگ کتاب ها | 100 جمله ماندگار از کتاب های معروف

جملات کوتاه از کتاب کنت مونت کریستو

6666

شاه پدر ملّت است. کسی که بخواهد شاه را سرنگون کند یا بکشد، قصد کشتن پدر سی و دو میلیون انسان را کرده اس

خداوند از گناه من بگذرد که دارم درباره سعادتی حرف می‌زنم که خانواده‌ای را عزادار کرده است.

انسان می‌تواند در زندگی شخصی ملایم، در روابط تجارتی درستکار باشد، در کار خودش مهارت به خرج دهد، در عین حال اگر مسائل سیاسی را پیش بکشیم گناهکار باشد.

خداوند آخرین ملجأ است، انسان بدبخت به جای آنکه از خدا شروع کند، به خدا نمی‌رسد مگر زمانی که تمام امیدهای دیگر را آزموده و به بن‌بست رسیده باشد.

برای حفر بعضی از کان‌های اسرارآمیز مخفی شده در هوش انسانی، بدبختی لازم است. برای انفجار باروت به فشار نیاز داریم.

خداوند شما را کمی دیر به من داد، ولی بالاخره داد. شما هدیه پرارزشی هستید و من به علّت اعطای این هدیه، از خداوند سپاسگزارم.

خداوند اگر هم زمان با انسان‌ها می‌بیند، هم زمان با آنها عمل نمی‌کند: «به زودی» خدا می‌تواند هزار سال طول بکشد، یا فقط یک هزارم ثانیه باشد.

مطلب مشابه: جملات تاثیرگذار از کتاب های روانشناسی؛ گلچین سخنان قشنگ و ناب

جملات بلند و معنادار از کتاب کنت مونت کریستو

unnamed

بیازمایید مهمان عزیز. بیازمایید ولی به اوّلین آزمایش اعتماد نکنید. احساس را مانند همه چیز می‌بایست به یک درک تازه، ملایم یا شدید، غم‌انگیز یا شاد، عادت داد. مبارزه‌ای میان طبیعت انسان و این ماده ملکوتی وجود دارد. طبیعت با شادی موافق نیست و به رنج می‌پیوندد. باید که طبیعت در این مبارزه مقهور شود. باید واقعیت به رؤیا تسلیم شود، تا رؤیا حکومت کند. آنگاه رؤیا زندگی می‌شود و زندگی رؤیا. امّا چه تفاوتی در این تغییر ماهیت یعنی با مقایسه رنج‌های زندگی واقعی با شادی‌های زندگی رؤیایی وجود دارد! شما دیگر نمی‌خواهید هرگز زندگی کنید، بلکه می‌خواهید همیشه در رؤیا باشید و هنگامی که دنیای خودتان را برای زندگی واقعی ترک می‌کنید، به نظرتان می‌رسد که از بهار ناپل به زمستان لاپون می‌روید. به نظرتان می‌رسد بهشت را ترک کرده‌اید تا به زمین بیایید. از آسمان به جهنّم آمده‌اید. حشیش را بچشید مهمان عزیزم، بچشید.

به دو مطلب می‌اندیشم. اوّل به مقدار هوش فوق‌العاده‌ای که شما برای رسیدن به منظوری که داشتید صرف کرده‌اید. پس اگر آزاد بودید چه می‌کردید؟ شاید هیچ. مغز پُری که دارم احتمالا در بیهودگی نابود می‌شد. برای حفر بعضی از کان‌های اسرارآمیز مخفی شده در هوش انسانی، بدبختی لازم است. برای انفجار باروت به فشار نیاز داریم. اسارت همه صفاتی را که در گوشه کنار موّاج بوده است، در یک نقطه گردآورده است. آنها در فضایی تنگ به هم فشرده شده‌اند، و شما می‌دانید که از تصادم ابرها به هم، برق به وجود می‌آید، از برق نور، و از نور روشنایی.

گاه در کنار ساحل می‌نشست و به زمزمه دریا که همچون رنج او دائمی بود گوش فرامی‌داد. دائمآ از خود می‌پرسید که آیا بهتر نیست به جلو خم شود، بگذارد تا با همه وزن خود پیش رود، گرداب را بگشاید و در آن غوطه‌ور شود، و این چنین از تداوم وحشت‌انگیز انتظاری بدون امید رنج نکشد؟ عدم شهامت نبود که مرسدس را از اجرای این نقشه بازمی‌داشت، بلکه اعتقادات دینی بود که به کمک او می‌آمد و مانع از خودکشی‌اش می‌شد.

آیا وقتی که شما وظیفه شغلی سلطنت‌طلبانه خود را انجام می‌دهید، و سر یکی از وابستگان به ما را قطع می‌کنید، من به شما گفته‌ام: «پسرم، شما مرتکب قتل شدید؟» نه. بلکه گفته‌ام: «بسیار خوب آقا. در مبارزه فاتح شدید. فردا نوبت انتقام ماست.»

مطلب مشابه: سخنان ساموئل بکت و جملات زیبا از کتاب های او

مطالب مشابه را ببینید!