مجله تاپ‌ناز‌

انشا با موضوع مادر + چند انشا زیبا و ادبی در مورد مادر با مقدمه و نتیجه گیری

انشا مادر

در این بخش چند انشا با موضوع مادر، فداکاری مادر، بهشت زیر پای مادران است و در مورد روز مادر گردآوری کرده ایم که برای پایه های مختلف تحصیلی مناسب است.

انشا ادبی ساده درباره مادر

به مادر گفتم: “شرمنده ام که نه ماه بار سنگین مرا تحمل کردی.” او با مهربانی پاسخ داد: “نه ماه انتظار زیبایی بود که با دردی لذت بخش تو رابه من هدیه داد.” دوباره گفتم: ” می دانم از همان موقع از خواب صبحگاهی محرومت کردم.” با لبخندی گفت: ” موزیک گریه ات اجابت دعای چندین سحرگاهم بوده است.”

 

چقدر از بودن من خوشحال هستی مادر! آیا کسی دراین دنیای بزرگ پیدا می شود که مرا به اندازه تو دوست داشته باشد؟

 

به محض ورودم به این دنیای رنگارنگ، فرشته اي من رابا دستان گرم و مهربانش در آغوش گرفت، ان فرشته تو بودی مادر زیبای من! و من چقدر خوش شانس بوده ام که مادری مانند تو دارم. وقتی در خانه حضور داری انگار خانه بوی بهشت می دهد و من می‌ترسم نکند روزی مرا از این بهشت محروم کنند.

 

چه شبها که تا صبح بالای سرم بیدار بودی و از من مراقبت کردی … مادر می خواهم بگویم اگر دور سفره خانه مان نشسته ایم و یک خانواده ایم تنها و تنها از برکت حضور توست!

 

خانه مان هر شب روشن است، شاید کسی نداند اما من می دانم ستاره اي از آسمان هر شب مهمان سفره خانه ماست که نامش مادر است.

زنده باشی مادر!


انشا ساده و عادی در مورد مادر

مادر من خیلی مهربان است و من سعی می کنم قدر وی را بدانم. او صبح ها مثل خورشید خانم خانه ما را روشن می کند. من فکر می کنم مادرم توی صورتش یک گل زیبا دارد، وقتی برای رفتن به مدرسه من را بیدار می کند گل صورت او به من لبخند می زند.

 

هر وقت سرم را روی سینه اش می چسبانم بوی خوب ان گل زیبا را می فهمم و شاد می‌شوم و صورتش را می بوسم. مادرم با من بازی می کند، برایم غذا هاي خوشمزه می پزد، خانه ما هرروز پر از شادی و خنده است چون مادرم خیلی خوب و مهربان است.

 

من مادرم را خیلی دوست دارم و جای او در قلب من است. سعی می کنم خوب به حرف هایش گوش کنم و به او احترام بگذارم ودر کارها به او کمک کنم. چون خدا در قرآن فرموده است: “به پدر و مادر خود نیکی کنید.”


انشا با موضوع مادر

انشاء دانش آموزی در مورد مادر

بنام خالق مادر با همه زیبایی‌هایش

مادرم! ای ستاره‌ی وجودم و ای خالق عشق! توی را با همه‌ی وجود می‌ستایم ای‌شگفتی آفرینش! در وصف تو این بس که پیامبر فرمود:بهشت زیر پای مادران است. مادر من!

ولی زیر پای تو که بهشت نبود! زیر پای تو تمام آرزوهایت بود که به خاطر من از آن‌ها گذشتی! تو یک فرشته‌ی پاکی که خدا به آفریدن تو می‌بالد و به‌راستی‌که بالیدن دارد.

این اعجوبه‌ی خلقت! باوجود تو تمام زشتی‌ها و نگرانی‌ها از وجودم رخت برمی‌بندد و باران زیبایی و عشق به وجودم نازل می‌شود. مادر؛ تویی که بیابان وجودم را از عطر خوشت سیراب کردی! و مرا به زندگی امیدوار ساختی و تنهایی‌ هایم را یاور گشتی! اکنون از دور، دست‌تو، گل سرسبد هستی را می‌بوسم و خود را خاک زیر پایت می‌کنم.


اسطوره مادر

بشر از دیرباز به نقش ویژه و یگانه مادر و مادرانگی در هستی پی برده و آن را تکریم کرده است. در فرهنگ‌های کهن و اساطیری، حضور ایزد بانوان، یعنی خدایانی از جنس زن، بسیار مشهود است. همچنین، باور به مادر، خدایانی که مظهر مهرورزی و زایش بودند. نکته جالب آن است که در بسیاری از آیین‌های کهن، از جمله در آیین زرتشت، از زن و زمین به عنوان دو مظهر زایش و رویش ستایش شده است.

این تشابه و اشتراک میان زن و زمین موجب رواج تعابیری چون سرزمین مادری، مام میهن، مادر طبیعت و زبان مادری در زبان‌ها و فرهنگ‌های گوناگون شده است. زمین به عنوان منشأ موجودات زنده و زن به عنوان منشأ استمرار نسل بشر روی زمین همواره تقدیس شده‌اند.

پیدایی نظام‌های مادرسالاری و مادرشاهی در ادوار قدیم نیز بی‌ارتباط با این باور تقدس‌آمیز به زن و مادر نبوده است. ادیان الهی هم تأکیدی فراوان بر اهمیت جایگاه مادر در نظام هستی دارند و پیروان خود را به رعایت حقوق والدین، خصوصاً مادر فرمان داده‌اند.


موضوع انشا: لزوم احترام به مادر و بهشت زیر پای مادران است

مناسب پایه تحصیلی :  هشتم نهم دهم

مقدمه: مادر کلمه مقدسی است که هر کس برای آن تعریف دارد اما این نوشته به بررسی معنای رفیع کلمه مادر و رنج و زحمتی مادری میپردازد و این که بیهوده نیست که میگویند بهشت زیر پای مادر است و احترام به مادر و جایگاه مادری همیشه واجب .

انشاء احترام به والدین، انشای احترام به والدین

مادر کلمه است که هر انسان آگاه به آن آشنایی کامل دارد.

هر انسان از آوان طفولیت الی آخرین ساعت حیات خویش در فکر واندیشه این گوهر زیبا وگرانبها می باشد زمانیکه انسان پا به عرصه حیات و زندگی میگذارد همین مادر است که طفل خویش را با یک عالم مشکلات زنده گی تربیه وپرورش داده تا باشد مصدر خدمت برای خود وجامعه خویش گردد. شب زنده داری های مادر در آوان طفولیت بخاطر صحت و سلامتی طفلش وباخبری از آن هزاران تکالیف جدی دیگر که هر لحظه حیات طفل را به مخاطره می اندازد یکی از اعمالی به حساب میرود که هر انسان داردای ضمیر روشن ولو هر قدر مصدر خدمت برای مادر خویش گردد بازهم ناچیز خواهد بود.

انشا درباره احترام به والدین ، انشا درمورد احترام به والدین

و آرزوی همیشه گی مادر باخبری از طفلش است . مادر مقدس ترین موجود روی زمین به شمار رفته و مادر زیبا ترین وگرانبها ترین هدیه الهی است که برای هرکس به ارمغان آورده است. وهر لحظه اطاعت وعبادت این موجود پاک ومقدس هر انسان روشنفکر لازم می باشد و هرکس اگر خواهان کسب رضای خداوند متعال(ج) باشد با ید به بهترین صورت اطاعت واحترام مادر را داشته باشد. تلخ ترین لحظه عمر، لحظه مرگ مادر است و آغوش مادر گرم ترین جای برای زیستن است.

مادر نه بلکه پسر خودرا نه ماه در شکم خود حمل میکند بلکه بیخوابی های مادر که برطفلش میکشد اصلاً جبران نمیشود. پیامبر اکرم (ص) می فرماید که اگر من مادر خودرا به آغوش خود گرفته هفتاد دور خانه خدارا طواف کنم باز هم ناچیز خواهد یک شب بیخوابی مادر جبران نمیشود، یعنی زحمات که مادر بر اولاد خویش میکشد جبران ناپذیر است. ومادر تمام زنده گی اش را فدای اولاد خویش میکند تا یک اولاد های خوب وبا تربیه تحویل به جامعه بدهد، زیرا که چه خوش گفته اند که:

بهشت زیر پای مادران است

موضوع انشا احترام به والدین ، انشاء درباره احترام به والدین

نتیجه گیری: پس بر ما لازم است تا همیشه به این گوهر زیبا ومقدس احترام داشته و عملی را انجام ندهیم که باعث رنجش ایشان گردد. پس ما چرا به پدر ومادر خود احترام نکنیم؟ ما چرا تابع امر مادر یا از سخن های مادر بی اطاعتی کنیم؟ پس جوانان وخواننده گان محترم امیدوام همیشه مصدر خدمت برای مادر وجامعه خود باشید وامیدوارم که نظر تان را در این مورد بیا نمایید پس جوانان عزیز تا بع امر مادر تان باشید تا بهشت نصیب تان شود. ویک چیز دیگر را که یاد آور شوم جوانان وعزیزان که به پدر ومادر خود احترام نمی کند ویا تابع امر مادر خود نمی باشد و یا از امر مادر بی اطاعتی میکند دلیلش چیست؟ امید وارم که دلیلش را بگوید که چرا بی اطاعتی میکند.


انشا در مورد روز مادر و روز مادر چه روزی است ؟

مناسب پایه تحصیلی : تاریخچه و معنی روز مادر

مقدمه:  آنچه مسلم است روز مادر روزی است که به یادبود و افتخار مادران در کشورهای مختلف گرامی داشته می‌شود. اما روز مادر در هر کشور و قومیتی به هر مناسبت و بهانه ای برگزار شود ، مهم این این است که بهانه ای باشد که حتی برای یک روز هم که شده بیشتر و بهتر به مادرهایمان نگاه کنیم ، رنج سال ها که بر دستان و پیشهانی آنها نشسته است را نظاره کنیم و بیش از پیش قدرشان را بدانیم .

انشا درباره ی روز مادر، انشای روز مادر

روز مادر مصادف است با ولادت حضرت فاطمه زهرا درود الله علیها . در بیستم جمادى الثانى سال دوم بعثت، دخترى پا به عرصه وجود نهاد، دخترى که همتاى على «ع»، سرمنشأ و ریشه سلسله امامت و ولایت، و الگوى تمامى مؤمنین و موحدین است، بانویی که گل سرسبد تمام بانوان عالم است؛ تنها زنی که پدرش معصوم ، شوهرش معصوم و خودش نیز معصوم بوده و پیامبر گرامی اسلام «ص» به او لقب اُم ابیها داده است،یعنی زنی که برای پدرش هم چون مادر بود.

در فرهنگ پر بار ایران اسلامی این روزبه عنوان روز مادر نام گرفته تا زنان و مادران این مرز و بوم از او درس ایمان ، فداکاری و مهربانی بیاموزند.

تاریخچه روز مادر در یونان به گذشته خیلی دور بر میگردد. ۲۵سال قبل از ظهور عیسی مسیح «ع» ، الهه های یونانی وجود داشتند که برای آن ها نوعی جشن مادر برگزار می شد.مردم هنگ کنگ ، پاکستان ، قطر ، عربستان سعودی و کشور امارات متحده ی عربی روز مادر را در ماه مه جشن می‌گیرند. مردم این کشورها که عموماً مسلمان اند، دراین روز به دیدن مادران خود می‌روند و با در دست داشتن هدایایی چون گل ، کیک ، اشیای زینتی و قیمتی از ایشان قدردانی میکنند.

انشای روز مادر ابتدایی ، انشا برای روز مادر

نتیجه گیری:  گرچه هر کشوری با فرهنگ خاص خود برای انتخاب روز مادر نماد و دلیلی دارد. اما آنچه اهمیت دارد قدردانی و تشکر از مقام مادر است؛ و این مراسم بهانه ای است تا توجه بیشتری به مادران داشته باشیم و به آن ها ثابت کنیم که چقدر دوستشان داریم.


انشا احساسی در مورد مادر

مادر عجیب‌ترین آفریده خلقت است. باوجود مادر تمام زشتی‌ها و نگرانی‌ها از وجودم رخت برمی‌بندد و باران زیبایی و عشق به وجودم نازل می شود. مادر بیابان وجودم را از عطر خوش سیراب کرد و مرا به زندگی امیدوار ساخت و تنهایی‌هایم را یاور گشت. اکنون از دور، دست او، گل سرسبد هستی را می‌بوسم و خودرا خاک زیر پایش میکنم.

ان هنگام که درخشندگی چشمانش را در آسمان زندگی‌ام می بینم؛ ان هنگام که جوشش چشمه چشمش را در سراشیبی صورت زیبایش برانداز میکنم؛ زمانی که به یاد می‌آورم چگونه در جستجوی آغوش پرمهرش حجم خالی فضا را لمس می کردم و با بی‌تابی نامش را بر زبان می‌آوردم؛ دلم چون کودکی بازیگوش و بهانه‌گیر در کنج قفس سینه سر بر دیوار می‌کوبد. و اشک در چشمانم حلقه می زند.

عزیز بودن مادر را خدا دانست. او که بهشت را زیر پای مادر نهاد؛ و وی را بزرگ و گرامی داشت. تمام وجودم از مهر مادر لبریز، تصویر زیبایش در پس پرده دیده‌ام ناب‌ترین تصویر است؛ از خدا می خواهم حتی برای لحظه‌اي ذره‌اي غم در دلش نیندازد هرچند می دانم دردهایم را در قلب خودش جای می دهد تا از زخمشان اذيت نبینم. نام مقدس مادر را بر قلبم نوشتم تا همیشه آرام جانم باشد.

گاه دست‌هایم روی موج احساس می‌لرزد و باران اشک در چشمانم به غم مینشیند. چرا که مادر جوانی خود رابه پای من ریخت تا جوانم کند،تا روزی کنارش بنشینم و سرم را بر زانویش بگذارم و نوازش دست‌هایش را روی صورتم احساس کنم؛ تا روزی تکیه‌گاه و انیس تنهایی‌اش شوم.

مادر کسی‌ست که خورشید در مقابل مهربانی‌اش شرمنده میشود و ماه چهره در نقاب میکشد، هنگامیکه رنج بی‌خوابی راکه با گریه‌هاي‌ شبانه فرزندش تفسیر میشود، تصویر میکنم و زمانی که به یاد می‌آورم که نوزاد نمیتواند لحظه‌اي حتی به اندازه یک چشم بر هم زدن بی او بماند، اشک روی چشمانم پرده می‌اندازد.

مادر این امید زندگانی، هنگامیکه با وجودش گل آرزوهای فرزندان شکوفه داد و دیوارهای سنگی سکوت شکست، به آن ها زبانی آسمانی یاد داد، او آیینه آفتاب است و مثل آب فرزندان را سیراب و سبز کرد.

مادر ان است که وجود مقدسش سراسر عشق و ایمان و دل دریایی‌اش به وسعت آسمان است، من با واژگانم‌ که لبریز عشق است همه ی جا می نویسم که «مادر دوستت دارم» و وی را در ایمن‌ترین و زیباترین عضو بدنم جای داده‌ام و قلبم هر لحظه و با هر تپش نام زیبای مادر را زمزمه میکند.

در نتیجه همه ی ما دانش‌آموزان عشق را بخاطر مادر آموختیم. دوست داشتن را برای او نوشتیم و اوست که همیشه در زندگیمان ترانه امید سرداد. مادر را آن چنان دوست می‌داریم که گویا خدای روی زمینمان است.


انشا در مورد مادر به زبان ساده

می دانم که در دنیا هیچکس من رابه اندازه مادرم دوست ندارد. او قلب مهربان و لب هایي همیشه خندان دارد. من فکر می کنم که مادرم همان فرشته نگهبان من است که از بالای آسمان به زمین آمده تا مراقب من باشد.

شبها از او می خواهم کنار تختم بنشیند و دست هایم را بگیرد و برایم قصه بخواند. یک شب از مادرم پرسیدم: “چه کار کنم خواب بد نبینم؟” او گفت: “عزیزم چند تا صلوات بفرست تا آسان بخوابی.”

مادرم می‌گوید شبها همه ی ما خوابیم اما خدای مهربان بیدار است و مراقب ما است پس نباید نگران باشیم. مادرم همیشه حواسش به من است تا سلامت باشم، درس هایم را خوب یاد بگیرم و برایم دعا می کند.

ما بعضی وقت ها باهم بازی می کنیم و من در کارهای خانه به او کمک می کنم. من می دانم که مادر مهربانم آمده تا یک دنیا شادی به من بدهد، امروز گلبرگ هاي‌ گل رز را روی سرش ریختم تا به او بگویم دوستش دارم و او هم به من شکلاتی خوشمزه و شیرین داد.

ممنونم مادر!

مطالب مشابه را ببینید!