قبل از شروع کسب و کار این سوال ها را از خود بپرسید
این سوال ها را قبل از راه اندازی کسب و کار از خود بپرسید
قبل از شروع هر تجارتی، اگر اهداف و مسیر مشخصی نداشته باشید، نتیجهای جز شکست در انتظار شما نخواهد بود. برنامهریزی، اولین قدم شروع استارتاپ است.
وقتی دیگران را میبینید که سریع و حرفهای در ورزشی عمل میکنند، دیدن فرصتهای فراوان امتیازگیری بسیار راحت است؛ اما در مواقعی که خودتان در بازی هستید این مسئله سختتر میشود. این اتفاقی است که برای کارآفرینان جدید میافتد. آنها اغلب ایدههای بسیاری در ذهن دارند؛ اما متأسفانه توان درک ریسکها، تجربه و زمانی را که برای موفقیت لازم بوده است ندارند.
سؤال مهم این است که کارآفرینان جدید باید چه اطلاعاتی قبل از شروع کسبوکار داشته باشند. البته جواب کاملی برای این سؤال وجود ندارد. بعضی مسائل روی بعضی شغلها تأثیر میگذارند و روی بعضی دیگر بیتأثیر هستند. اما ۵ سؤال اصلی وجود دارد که قبل از شروع هر کاری باید از خودتان بپرسید.
دلیل من برای شروع این کسبوکار چیست؟
مردم برای دلایل مختلفی دنبال راهاندازی کسبوکار خود میروند. عدهای به دلیل اینکه تحمل مدیر را ندارند، به دنبالشغل آزاد میروند. عدهای دیگر از زندگی کارمندی خسته شدهاند و ترجیح میدهند شغل منعطفتری داشته باشند. عدهای دیگر نیز میخواهند کمی واسطهگری کنند و پولی به جیب بزنند.
اگر به یکی از دلایل بالا شغل خود را شروع کردهاید، به احتمال زیاد شکست خواهید خورد.
شما باید دلیل محکمی برای شروع تجارت داشته باشید. متأسفانه بسیاری از افراد از طرحهای عملی، طرح کسبوکار اطلاعی ندارند و دنبال مطالعه هم نمیروند. هر کسبوکار باید برای پاسخگویی به نیازی و سود بردن از آن طراحی شده باشد.
بسیار حیاتی است هر ایدهای که در ذهن دارید بهخوبی آزمایش کنید. این برای آن است که احتمالا ایدههای زیادی به ذهنتان رسیده است. فقط حواستان باشد که تمرکزتان را از دست ندهید. با هر ایدهی جدید ابتدا به جوانب مثبت و منفی آن خوب فکر کنید و سپس شروع کنید.
نوح کرینیک بنیانگذار و شریک شرکت سولوراگز میگوید هر کارآفرینی باید توانایی پاسخ دادن به سؤال زیر را داشته باشد.
برای چه این کار را شروع میکنید؟
ظاهرا ساده به نظر میرسد؛ اما بهناچار مواقعی پیش خواهند آمد که کارها بهخوبی پیش نمیروند. ناامیدی در حال چیره شدن است و شما نیاز دارید به خودتان خاطرنشان کنید که برای چه قدم در این راه گذاشتهاید. بهعنوان یک کارآفرینتلاش شما برای رشد و توسعه هرگز تمامشدنی نیست. بهترین روش برای تمرکز روی اهداف اصلی کسبوکارتان این است که نقشه راه و هدف روشنی داشته باشید تا اهداف شخصی شما را از مسیرتان منحرف نکند.
بازار هدف من چیست؟
شناختن بازار هدف بسیار مهم است، زیرا فروش و سود شما به آن متکی است. به خاطر داشته باشید اگر شما همهی افراد را در نظر بگیرید، هیچ کسی را به دست نخواهید آورد. شما باید با تمرکز به نظرسنجیهای بازاریابی، مخاطبان خود را مشخص کنید.
مشتریان را با وقت گذاشتن برای پرسیدن سؤالات نظرسنجی یا صحبتهای حضوری جذب کنید. با انجام این کار شما میتوانید محصول یا خدماتی را ارائه دهید که مشتریان واقعا به آنها نیاز دارند. در یک مصاحبه ایمیلی، سارا برنانکارشناس شرکت گلوثینگریک گفته است: «نقطهی قوت هر تجارتی بازار هدف آن است. اگر شما بازار هدفتان را بهخوبی تعریف نکنید، برای هر کسی تور پهن خواهید کرد اما شکاری به دست نخواهید آورد.»
استراتژی دیجیتال من چیست؟
تقریبا حدود نصف مشاغل سایت اختصاصی ندارند. تجارت در عصر حاضر بدون استفاده از فناوریهای دیجیتال دوام نخواهد آورد. در عصر حاضر مشتریان روزبهروز برای استفاده از خدمات دیجیتال رغبت بیشتری نشان میدهند. روشهای سنتی بازاریابی فروش و تحویل کالا و خدمات در حال از بین رفتن هستند و مشتریان به دنبال استفاده از روشهای کارآمدتر، برای کالاها و خدمات مورد نیاز خود هستند.
امروزه مدیریت کسبوکار بسیار راحتتر شده است. با استفاده از فناوریهای دیجیتال میتوانید به میلیونها مشتری خارج از منطقهی فعالیت خود دسترسی داشته باشید. همچنین با استفاده از فناوریهای کلود و یک بسته نرمافزاری، میتوانید بسیاری از کارهای کسبوکار را بهصورت مکانیزه انجام دهید.
در تهیهی طرح کسبوکار باید به چه مواردی توجه داشته باشیم؟
بعضی افراد گمان میکنند که نوشتن طرح کسبوکار فقط وقتی لازم است که به دنبال جذب سرمایهگذار باشند. اما در واقع هدف اصلی از نوشتن طرح کسبوکار، به چالش کشیدن خوشبینی و بدبینیها برای مشخص شدن انجامپذیر یا محکوم به شکست بودن طرح است.
در نوشتن طرح کسبوکار خود به جزئیات مالی، عملیاتی و بازاریابی توجه داشته باشید. مشارکت در تجارت دیگران به انتخاب خودتان است، اما همین انتخابهای امروز ما است که فردایمان را میسازند. بنابراین اولویت هر طرحی که تهیه میکنید روی تجارت خودتان باشد تا در آینده گرفتار مشکلات پیشبینینشده نشوید.
مزیتهای رقابتی من چیست؟
اگر شما کالا یا خدمات بهتری از رقیبانتان ارائه دهید، مشتریان به حمایت از شما خواهند پرداخت. مهمترین نکته قابل توجه در ارائه خدمات به مشتریان این است که بدون توجه به سلیقهی شخصی خودتان، نیاز واقعی آنها را در نظر بگیرید.