شعر زیبا در مورد زندگی + جمله های کوتاه با معنی در مورد زندگی
شعر در مورد زندگی یکی از انواع اشعار دلنشین و محبوب است و شاعران زیادی در این موضوع شعر گفته اند و خوبی ها و بدی زندگی را در این شعرها سروده اند. در این مطلب گلچینی از اشعار زیبا و جمله های خاص در مورد زندگی را می خوانید.
مجموعه شعر در مورد زندگی (اشعار زندگی)
این شعرهای زیبا در مورد زندگی می توانند بسیار پر امید باشند و یا یاس آلود باشند که به شاعر آن بستگی دارد. شعر می تواند دیدگاه شاعر را به زندگی و یا نسبت به جهان بینی و فلسفه حیات نشان دهد.
ویدیوی کوتاه از شعر زندگی سهراب سپهری
جمله زیبا در مورد زندگی
در پایان، تعداد سالهای زندگیتان اهمیتی ندارد. آنچه مهم است، زندگی جاری در خلال این تعداد سالهاست.
– آبراهام لینکلن
**
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم زندگی، زمزمه ی پاک حیات است، میان دو سکوت
همچنین بخوانید : شعر عاشقانه؛ زیباترین اشعار عاشقانه کوتاه و رمانتیک
شعر در مورد زندگی
زندگی زیباست چشمی باز کن
گردشی در کوچه باغ راز کن
هر که عشقش در تماشا نقش بست
عینک بدبینی خود را شکست
علت عاشق ز علت ها جداست
عشق اسطرلاب اسرار خداست
من میان جسمها جان دیدهام
درد را افکنده درمان دیدهام
دیدهام بر شاخه احساسها
میتپد دل در شمیم یاسها
زندگی موسیقی گنجشکهاست
زندگی باغ تماشای خداست
گر تو را نور یقین پیدا شود
میتواند زشت هم زیبا شود
حال من در شهر احساسم گم است
حال من عشق تمام مردم است
زندگی یعنی همین پروازها
صبح ها، لبخندها، آوازها
ای خطوط چهرهات قرآن من
ای تو جان جان جان جان من
با تو اشعارم پر از تو میشود
مثنویهایم همه نو میشود
حرفهایم مرده را جان میدهد
واژههایم بوی باران میدهد
***
اي یوسف خوش نام ما خوش می روی بر بام ما
اي درشکسته جام ما اي بردریده دام ما
اي نور ما اي سور ما اي دولت منصور ما
جوشی بنه در شور ما تا میشود انگور ما
اي دلبر و مقصود ما اي قبله و معبود ما
آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما
اي یار ما عیار ما دام دل خمار ما
پا وامکش از کار ما بستان گرو دستار ما
در گل بمانده پای دل جان می دهم چه جای دل
وز آتش سودای دل اي وای دل اي وای ما
رومی
اگر دانی که دنیا غم نیرزد بروی دوستان خوشباش و خرم غنیمت دان اگر دانی که هر روز ز عمر مانده روزی می شود کم
سعدی شیرازی
عشق یعنی گل بجای خار باش پل بجای این همه ی دیوار باش
عشق یعنی تشنه ای خود نیز اگر واگذاری آب را، بر تشنه تر
مولانا
جملات خواندنی زندگی
بزرگترین روز زندگیِ همهی ما روزی است که مسئولیت تمام نگرشها و رفتارهایمان را تماموکمال بر عهده بگیریم.
– جان. سی. مکسول
**
زندگی را ورق بزن هر فصلش را خوب بخوان با بهار برقص با تابستان بچرخ در پاییزش عاشقانه قدم بزن با زمستانش بنشین و چایت را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش زندگی را باید زندگی کرد، آن طور که دلت می گوید مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری
دو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه یک عمر بیابان دارد
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم!؟
***
کاش می دیدم چیست آن چه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست آه وقتی که تو لبخند نگاهت را می تابانی بال مژگان بلندت را می خوابانی آه وقتی که تو چشمانت آن جام لبالب از جان دارو را سوی این تشنه ی جان سوخته می گردانی موج موسیقی عشق از دلم می گذرد
می نوش که عمر جاودانی اینست خود حاصلت از دور جوانی اینست
هنگام گل و باده و یاران سرمست خوش باش دمی که زندگانی اینست
خیام
شعر زندگی مولانا
یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی
شاگرد که بودی که چنین استادی
خوبی و کرم را چو نکو بنیادی
اي دنیا را ز تو هزار آزادی
*
بی عشق نشاط و طرب افزون نشود
بی عشق وجود خوب و موزون نشود
صد قطره ز ابر اگر به دریا بارد
بی جنبش عشق در مکنون نشود
*
آنکس که ترا دید و نخندید چو گل
از جان و خرد تهیست مانند دهل
گبر ابدی باشد کو شاد نشد
از دعوت ذوالجلال و دیدار رسل
شعر زندگی
طلا رنگ میبازد مرمر خاک میشود فولاد زنگ میزند نابودی با همه چیزی است در این جهان تنها اندوه است که پایدار است تا زمانی که واژه باشکوه بماند
اشعار زندگی زیبا
حتما جمله ” زندگی فهم نفهمیدن هاست” رو بارها شنیده اید. این جمله از سهراب سپهری است که در شعری نو آن را گنجانده است. شعر زیر را بخوانید تا بدانید که سهراب چه نگاهی به زندگی داشته است:
شب آرامی بود می روم در ایوان، تا بپرسم از خود زندگی یعنی چه؟ مادرم سینی چایی در دست گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد شعر زیبایی خواند، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین :با خودم می گفتم زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست رود دنیا جاریست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟ !!!هیچ زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت زندگی درک همین اکنون است زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است، که نخواهد آمد تو نه در دیروزی، و نه در فردایی ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی آخرین فرصت همراهی با، امید است زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک به جا می ماند
زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست فرصت بازی این پنجره را دریابیم در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست من دلم می خواهد قدر این خاطره را دریابیم.
از اهل زمان عار می باید داشت وز صحبت شان کنار می باید داشت از پیش کسی کار کسی نگشاید امید، به کردگار می باید داشت
ابوسعید ابوالخیر
اشعار زندگی زیبا
حرفی از آسمان نیست حرفی از اینکه آغوشت را بغل کنم و اوج بگیرم نیست این پرنده همان شب رفتنات بالهایش را زیر باران جا گذاشت و خانهنشین شد و زندگی در آنجا چشمهایش را بست که هزار پرنده در پلکهایش غرق شدند حالا سالهاست این پرنده غمگین مثل یک آدم معمولی زندگی میکند هر شب ماه را از خانهاش بیرون میکند هر شب برای خودش دلتنگی دم میکند هر شب با یک طعم جدید نبودنت را به خورد رؤیاهایش میدهد
عزیزم… امشب هم بیبال و پر در خیالت اوج میگیرم قرارمان سر ساعت گریههای همیشگیام امشب با طعم جدیدی از انتظار منتظرت هستم
صفا سلدوزی
جمله های خاص در مورد زندگی
زندگی مسئلهای برای حلکردن نیست، واقعیتی است که باید آن را تجربه کرد.
بیشتر وقتها از قدرت لبخندی ساده، نوازشی ملایم، حرفی محبتآمیز، گوشی شنوا، تمجیدی صادقانه یا توجهی کوچک غافلیم. تمام اینها ظرفیت تغییر و توسعهی زندگی ما را دارند.
– لیو بوسکالیا
شعر سهراب سپهری درباره زندگی
مادرم سینی چایی در دست گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا لب پاشویه نشست پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد شعر زیبایی خواند، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین با خودم می گفتم زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست رود دنیا جاریست زندگی ، آبتنی کردن در این رود است وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟ !!!هیچ زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت زندگی درک همین اکنون است زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است، که نخواهد آمد تو نه در دیروزی، و نه در فردایی ظرف امروز، پر از بودن توست شاید این خنده که امروز، دریغش کردی آخرین فرصت همراهی با، امید است زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک به جا می ماند
زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق زندگی، فهم نفهمیدن هاست زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست فرصت بازی این پنجره را دریابیم در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم پرده از ساحت دل برگیریم رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند چای مادر، که مرا گرم نمود نان خواهر، که به ماهی ها داد زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست من دلم می خواهد قدر این خاطره را دریابیم.
جمله خواندنی در مورد زندگی
هدف اصلی ما در زندگی کمک به دیگران است. اگر نمیتوانید دیگران را یاری کنید، حداقل آزارشان ندهید.
– دالایی لاما
در این مطلب گلچینی از بهترین شعرها درباره زندگی را مطالعه کردین که امیدواریم این اشعار مورد توجه شما همراهان عزیز و گرامی قرار گرفته باشند. در صورت تمایل می توانید برای مطالعه انواع شعرهای زیبا به بخش شعر و ادبیات مجله تاپ ناز مراجعه کنید.
شعر زندگی از سهراب سپهری
شب آرامی بود می روم در ایوان، تا بپرسم از خود زندگی یعنی چه؟ مادرم سینی چایی در دست گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا لب پاشویه نشست پدرم دفتر شعری آورد، تکيه بر پشتی داد شعر زیبایی خواند، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین :با خودم می گفتم زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست رود دنیا جاریست زندگی ، آبتنی کردن در این رود است وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟ !!!هیچ زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت زندگی درک همین اکنون است زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است، که نخواهد آمد تو نه در دیروزی، و نه در فردایی ظرف امروز، پر از بودن توست شاید این خنده که امروز، دریغش کردی آخرین فرصت همراهی با، امید است زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک به جا می ماند
زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق زندگی، فهم نفهمیدن هاست زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست فرصت بازی این پنجره را دریابیم در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم پرده از ساحت دل برگیریم رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند چای مادر، که مرا گرم نمود نان خواهر، که به ماهی ها داد زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست من دلم می خواهد قدر این خاطره را دریابیم. سهراب سپهری