شعر کودکانه ماه محرم | زیباترین شعر و متن کودکانه عزاداری امام حسین و ماه محرم
شعر و متن کودکانه ماه محرم | زیباترین شعر کوتاه کودکانه برای کربلا و امام حسین
در این قسمت تاپ ناز متن و شعر کودکانه ویژه ماه محرم و عزاداری امام حسین را گرداوری کرده ایم. عشق به امام حسین پیر و جوان نمی شناسد، هر کسی از قیام امام حسین و پدرش و پدربزرگش بشنود حتما عاشق آنها خواهد شد. بتازگی ایتسگاه های صلوتی کودکان و نوجوانان هم برپا شده است. در این مطلب شعرعای کودکانه ماه محرم را می خوانید.
خیلی ها میشناسنش وقتی که اسم اون میاد
غم تو دلاشون میشینه دوستش دارن خیلی زیاد
وقتی کسی تشنه میشه وقتی کسی آب میخواد
وقتی که سیراب میشه فقط یه اسم یادش میاد
بهش میگن امام حسین امام خوب و مهربون
امامی که بچه هاشو هدیه داده به آسمون
کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم
تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم
کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم
تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم
امامی که گفته روی حق کسی پا نذارید
رفیق نیمه راه نشیم هیچ کسو تنها نذاریم
وقتی شنیدم که امام واسه خدا جونشو داد
بدجوری عاشقش شدم چطور بگم خیلی زیاد
بدجوری عاشقش شدم چطور بگم خیلی زیاد
کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم
تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم
کاش که ما بچه ها بودیم باهاش تو کربلا بودیم
تو روز عاشورا بودیم کاش هممون اونجا بودیم
شاعر : امیر پیرنهان
شعر محرم کودکانه امام حسین
زیباترین شعر کودکانه ماه محرم
پیچیده توی کوچه
بوی گلاب و اسفند
خشکیده بر لب مـا
گلهاي سرخ لبخند
ماه محرم آمد
دلها چـه سوگوار اسـت
خورشید هم از این داغ
غمگین و داغدار اسـت
شعر کوتاه کودکانه امام حسین (ع)
بازهم ماه محرم
آمده در کوچه مـا
خانهامان امروز روضه اسـت
میدهم مـن چای و خرما
از رقیه از سکینه
روزه میخواند و مـن هم
اشکهایم دانه دانه
میچکد آهسته کم کم
شور شد با اشکهایم
مزه حلوای شیرین
شور و شیرین قاطی هم
از گلویم رفته پایین
اشعار ویژه کربلا برای کودکان
صبح تا شب یک سره
دوک می ریسد ننه
میگذارد زیر فرش
پولهایش را همه ی
میشمارد وقت خواب
دست رنجش را مدام
کاروان کربلا
مي نماید ثبت نام
یک دوهفته دیگر او
می شود حاجت روا
چون کبوتر می کشد
پر بـه سوی کربلا
شعرهای کودکانه جدید
یک نفر نوحه میخواند
با صدایی پر از سوز
آب یخ توی هیئت
پخش میکردم آن روز
درکنار خیابان
خیمه پارهاي بود
بچه سبز پوشی
توی گهوارهاي بود
تشنه بود آب میخواست
مـن بـه او آب دادم
بعد گهوارهاش را
یک کمی تاب دادم
کاش در کربلا بود
یک نفر پیش آنها
با همین آب یخها
با همین استکانها
شعر عاشقانه کودکانه برای ماه محرم
مداحی کودکانه امام حسین
دویدم و دویدم بـه کربلا رسیدم
حالا بشید مهیا میخوایم بریم کربلا
شهر امام حسینه امام سوم مـا
کربلا شهر ماتم شهر مصیبت و غم
دوستان مـن گوش کنید تا ماجراشو بگم
حدود سال شصتم از شهر کوفه مردم
نامه زیاد نوشتن گفتن امام سوم
مـا مرد کارزاریم اما امام نداریم
اگر بیای بـه کوفه اطاعت از تـو داریم
وقتی امام قبول کرد رو سوی کوفه آورد
تنها گذاشتن اونو دروغگوهای نامرد
متن ماه محرم کودکانه
اي حسین اي کشته دین و نماز
بنده پاک خدای بی نیاز
اي حسین اي سرو آزاد جهان
دشمن ستم همه ی غارتگران
اي حسین اي بنده پاک خدا
بهر قرآن کرده اي جان را فدا
تـو حسینی، جدّ تـو پیغمبر اسـت
بر قلوب مؤمنان او رهبر اسـت
خواستی تا دین حق یاری کنی
بهر حفظ دین حق کاری کنی
ظالمان گفتند با مـا یارشو
با یزید و کافران همکارشو
دست رد بر سینه آنان زدی
دوربودی از گناهان و بدی
در نبردی نابرابر با سپاه کافران
جان خود کردی فدا اي جانِ جان
تـو شهیدی زنده اي پاینده اي
تا ابد در خاطر مـا زنده اي
شعرهای جالب ماه محرم
یارِ امام برادرش
حُر و علیاکبرش
برای مـا مسلمونا
برای قرآن و خدا
تا باقی باشه دین مـا
دین پیامبر خدا
حالا امامِ خوب مـا
تنها میون دشمنا
کشته شدن دور و برش
حتی علی اصغرش
آخر شهید شد اون آقا
رفت آسمون پیش خدا
دشمنای دین خدا
اون آدمای بیحیا
بچهها رو، زدن کتک
هیچکی نیومد بـه کمک
کردن اسیر زود اونا رو
همه ی زن و بچهها رو
شهید شدن برای کی؟
اسیر شدن برای چی؟
شهید شدن مسلمونا
تشنه تـو دشت کربلا
تا قدر دین رو بدونیم
همه ی مسلمون بمونیم
شعر کودکانه شهادت امام حسین
سینه می زند بابا
توی کوچه مان امشب
بسته روی پیشانی
یک نوارِ «یا زینب»
فرشِ کوچکی را هم
او بـه کوچه آورده
شمع و شربت و پرچم
نذرِ بچه ها کرده
سینه میزنم مـن هم
با شعار یا «زهرا»
اسم دسته مـا هست:
دخترانِ عاشورا
شعر کودکانه تولد امام حسین
شعر کودکانه در مورد شهادت امام حسین
برای علی اصغر حسین «ع»
کودکی کـه پر کشید و رفت
خالی اسـت جای کوچکش
خاک کربلا همیشه ماند
تشنهي صدای کوچکش
داشت غربتی همیشگی
چشم آشنای کوچکش
توی ذهن کربلا هنوز
مانده ردّپای کوچکش
حرفهاي او بزرگ بود
مثل دستهاي کوچکش
ناخدای قلبهاي ماست
قلب با خدای کوچکش
اشعار کودکانه در مورد شهادت حضرت عباس
غربت و غم میباره از آسمون
قد تموم دونههاي بارون
تـو کوچهها بوی محرم مییاد
از دور دورا حضرت آدم مییاد
یکی یکی میان بـه دنبال هم
فرشتهها برای سوگ و ماتم
نشسه غم رو سینههاي مردم
آتیش گرفته خوشههاي گندم
پرچمای سیاه هوایی شدن
عشقای ساده هم خدایی شدن
هرکی می بینی یا حسین میخونه
امام حسین و از خودش میدونه
نام حسین هنوز چقد غریبه
هرچی بگی امام حسین نجیبه
غریبی امام حسین ساده نیس
هرکی با او نباشه آزاده نیس
کربلا رو با آب و تاب شناختیم
با گریه و قحطی آب شناختیم
امام حسین تشنه دریا نبود
عباس او فقط یه سقا نبود
دس بزنه بـه هرچی دریا میشه
تموم درهای خدا وامیشه
شعرهای خاص کودکانه
محرم شد محرم شد
دل گل ها پر از غم شد
نگاه كوچه ي مـا باز
پر از پرواز پرچم شد
سرودم یا علی اصغر
درود اي غنچه ي پرپر
قلم لرزید و شد دفتر
ز ابر دیدگانم تر
سرودم یا علی اكبر
تـو بودی مثل پیغمبر
نگاهم شد پر از خنجر
ندیدم مـن تـو را دیگر
شعر کودکانه مذهبی
امام سوم مـا کـه مشهوره تـو دنیا
با ظالمان میجنگید با مظلومان می خندید
قرآن زیاد میخونده تـو سختیها نمونده
گشته توی کربلا شهید راه خدا
توصیه کرده بـه مـا آقای خوب دنیا
امر بـه مشهور کنید کمک بـه ستمدیده کنید
وقتی کـه آب میخوریم درود میدیم بـه آقا
بچههاي حسینی آب می خورید؟ بفرما
شعر کودکانه درباره امام حسین«ع»
نوحه کودکانه محرم
دخترکربلا
یک لحظه ببند چشم خودرا
تا قصهاي آشنا ببینی
پایان قشنگ کربلا را
از دختر کربلا ببینی
پس خوب ببین کـه دختر آن جاست
بالای سر پدر نشسته
از لرزش شانههاش پیداست
بغضی کـه بـه حنجرش شکسته
گقتی کـه چقدر کوچک اسـت او
افتاده بـه خاک از غم و درد
اي کاش کسی میآمد وی را
از روی زمین بلند می کرد
حالا تـو ببین ادامهاش را
پایان قشنگ قصه اینجاست
او نیز ادامه حسین اسـت
دیدی کـه خودش چگونه برخاست
برخاست بـه جنگ دشمنان رفت
اینبار خودش بدون بابا
برخاست بـه دیگران بگوید
فریاد بلند کربلا را
شعر کربلا و امام حسین
چشم کبوتر
خیس اسـت از غم
زیرا رسیده ماه محرم
او نیز، چون مـن
اندوه دارد
بر شانه از درد
یک کوه دارد
پر می زند باز
تا کربلایت
پیغامی از مـن
دارد برایت
یک قلب کوچک
در سینه دارد
قلبی شبیه
آیینه دارد
در قلب او هست
یک نام زیبا
آن نام زیبا
مولاست، مولا
اشعار جدید کودکانه برای ماه محرم
صدای طبل و زنجیر
می آید از خیابان
غمی نشسته امشب
بـه قلب پیر و جوان
صدای واحسینا
پیچیده در هر کجا
زنده شده دوباره
خاطره کربلا
گردیده یک عالمی
در سوگ او سیه پوش
مردم همه ی عزادار
با اشک و غم هم آغوش
آمد محرم باز
صدای اشک و ناله
روئیده در کربلا
گل هاي سرخ لاله
شعر کودکانه محرم مهد کودک
شعر کودکانه محرم برای پیش دبستانی
آری حسینم
یک قهرمان بود
او یک فرشته
از آسمان بود
هم مهربان بود
هم با خدا بود
شیری دلاور
در کربلا بود
در راه اسلام
با ستم جنگید
از خون پاکش
صد لاله روئید
او رفت و غصه
بر خانه در زد
از چهرهي شهر
لبخند پر زد