بیوگرافی حسام منظور ؛ ازدواج و زندگی شخصی و عکس های حسام منظور و همسرش
حشام منظور از بازیگران معروف ایرانی است که با سریال برادر و بانوی عمارت به معروفیت بسیاری دست یافت. ما نیز امروز در سایت ادبی تاپ ناز نگاهی بر زندگی حسام منظور خواهیم داشت. پس تا انتها همراه ما باشید.
فهرست موضوعات این مطلب
بیوگرافی حسام منظور
حسام منظور بازیگر ایرانی متولد 18 آذر 1359 در شهر تهران است. او در رشته هنز تحصیل کرده است و در دانشگاه تربیت مدرس درس خوانده است و مدرک کارشناسی ارشد کارگردانی را دارد.
محل زندگی و تائتر
پدرش اهل خراسان شهر بجنورد و مادرش اهل ارومیه است به همین خاطر دوران کودکی را در ارومیه گذراند تا اینکه سال ۱۳۶۷ در ۸ سالگی به تبریز نقل مکان کردند.
من از بچگی به هنر علاقه داشتم و با نقاشی و ادبیات درگیر بودم و در مدرسه هم کار تئاتر می کردم حتی در ۵ سالگی یک فیلمی در شهرستان هم بازی کردم
اما بصور جدی بعد از ورود به دانشگاه از سال ۱۳۸۰ زمانی که ۲۱ ساله بود از نمایش خوان هشتم به کارگردانی محمد مسعود طیبی در کانون مفتح بروی صحنه رفتم.
برنده جایزه بازیگری
در سال ۱۳۸۸ برای نمایش مکبث کاندیدای دریافت بهترین بازیگر مرد سال بود اما در نهایت سال ۱۳۹۵ برای نمایش اودیسه جایزه بهترین بازیگر مرد سال را گرفت.
در جلوی دوربین
جدی ترین حضورش در سینما با فیلم تلفن همراه رییس جمهور سال ۱۳۹۰ در ۳۱ سالگی بود سپس سال ۹۴ با مجموعه های قصه های تبیان وارد قاب تلویزیون شد
تدریس در دانشگاه
او بعد زا فارغ التحصیل شدن نیز از فضای دانشگاه دور نشد و در حال تدریس است. یک کارگاه بازیگری راه انداخته است و به هنرجویان تعلیم می دهد.
ازدواج و همسر حسام منظور
حسام هنوز مجرد است و ازدواج نکرده است و خبری هم در مورد ازداوج او تا به حال منتشر نشده است.
فیلم شناسی حسام منظور
- سریال بانوی عمارت
- نمایش خوان هشتم کارگردان محمد مسعود طیبی
- نمایش برف و بهمن کارگردان ایرج افشاری
- نمایش فرجام فر کارگردان محسن رنجبر
- نمایش ایستگاه سلام کارگردان رسول نقوی
نخستین سریال حسام منظور
حسام منظور یکی از بایگران نوظهور است که در سریال بانوی عمارت در نقش شازده بازی کرده است و قبلا بیشتر در عرصه تئاتر فعال بوده است. در این سریال در کنار مریم مومن، غزل شاکری، شبنم فرشادجو و مینا وحید ایفای نقش کرده است.
بازی در سریال برادر جان
حسام منظور یکی از نقش های اصلی در سریال برادر جان را بازی می کند. سریال برادر جان به کارگردانی محمدرضا آهنج و نویسندگی سعید نعمت الله و به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی برای شیکه سوم سیما تولید شده است. حسام منظور در کار حسن پورشیرازی، کامران تفتی،نسیم ادبی، مارال فرجاد، شیوا ابراهیمی و علی نصیریان در این سریال ایفای نقش می کند.
انتقاد از وضعیت تئاتر
وضعیت تئاتر امروز ایران فاجعه بار است و من همه رو بخاطر مدیریت می بینم
همه جای دنیا هنرمندان تئاتر کار می کنند و پول می گیرند ولی در ایران برعکس ما به دولت پول میدهیم این در شان کشور ما نیست
ما به دولت امید رای دادیم اما متاسفانه همان سیاست های دولت قبلی را در تئاتر ادامه می دهد
حسام منظور در کنار نیکی نصیریان بازیگر سریال بانوی عمارت
گفتگو با حسام منظور
** آقای منظور علیرغم اینکه «بانوی عمارت» جدیترین کار شما در حوزه تلویزیون محسوب میشود؛ اما به نظر میرسد که در حوزه تئاتر حضور پررنگتری داشتهاید و این موضوع در بازی شما در سریال هم به چشم میآید.
– یکی از دلایلی که کمتر در این سالها در تلویزیون حضور داشتم به خودم برمیگردد و دیگری نحوه انتخاب بازیگر برای سریالها. اصولا آدم سختگیری هستم و با اینکه پیشنهادهایی بوده، اما برای من زیاد جذابیت نداشته است و جاهایی که دوست داشتم هم پذیرفتم و بازی کردم که دوست ندارم نامی از آنها ببرم.
همچنین دوست داشتم در این سالها به بلوغ و پختگی برسم و دوست نداشتم یک شبه ره صد ساله را بروم. برخی از این تجربیات خوب بوده و برخی هم نه. سیستم انتخاب بازیگر در کشور ما هنوز ساز و کار مشخصی ندارد و برخی اوقات دانشجوهایم از من سوال میپرسند که چطور میتوانیم وارد دنیای بازیگری شویم و من هیچ جواب شفاف و مسیر مشخصی برایشان ندارم.
بخشی از این مسیر به شانس و اقبال و ارتباطات آدمها برمیگردد. من اصولا سعی میکنم در فضاهای شخصی خودم باشم، مطالعه کنم و بیشتر یاد بگیرم. هیچگاه از تجربه نترسیدم و همیشه به استقبال تجربه رفتم و حداقل در تئاتر این را ثابت کردم که هر نقشم با نقش دیگر تفاوت دارد و شاید همین یکی از دلایلی باشد که باعث شده کمتر در تلویزیون کار کنم
** به هر ترتیب قرار گرفتن در قالب یکی از شخصیتهایی که در دوره قاجار زندگی کرده است، کار سادهای نیست. نقش «ارسلان میرزا قوانلوی قاجار» چه ویژگیهای منحصر به فردی داشت که شما را ترغیب کرد؟
– وقتی که صحبت از آقای حمیدنژاد شد خیلی هیجان زده شدم و ایشان را جزو کارگردانهای صاحب سبک در سینمای ایران میدانم و اغلب بازیگران دوست دارند با او کار کنند و من هم همینطور. آقای حمیدنژاد را تا به حال از نزدیک ندیده بودم و او هم تئاترهای من را ندیده بود و شنیده بودم که برای انتخاب بازیگرانشان وسواس خاصی دارند و مدتی هم بود که به دنبال بازیگر برای نقش ارسلان میرزا میگشتند و مرا برای این نقش انتخاب کردند.
** به طور معمول ایفای نقش یکی از شاهزادههای قاجار استایل و فیزیک خاصی را میطلبد. آقای حمیدنژاد بر اساس چه ویژگیهایی شما را برای این نقش انتخاب کرد؟
– اینکه چه فاکتوری برایشان مهم بود که من با آن مطابقت داشتم را باید از خودشان بپرسید. اما وقتی که متن را خواندم بسیار هیجان زده شدم چراکه قصه بسیار دقیق و مهیجی است و هر چند قسمت یکبار اتفاق جدیدیمیافتد و مجموعه درام پیچیدهتر میشود و این قصه طی تحقیقات بسیاری نوشته شده است و نشان از این دارد که نویسنده به خوبی درام را میشناسد.
کارهای تلویزیونی ما در سالها ی اخیر همگی شبیه به هم شده است و آنهم به خاطر استفاده از یک الگوی تکراری است.
از طرفی هم شجاعت در ساخت آثار کم شده است و ما برای ساختن سریالی جذاب نیاز به شجاعت بیشتری داریم که باید در قصه پردازی و پرداخت درام و نحوه تولید اثر باشد و زمانی که متن این سریال را خواندم این شجاعت را در نوشتار آقای جوانمرد دیدم و از آن طرف هم آقای حمیدنژاد فرد شجاعی است
و آنهم به این دلیل که بچه جنگ است و شاهد این ماجرا میزانسن، دکوپاژ، استفاده از بازیگران و همه عناصر تشکیل دهنده این سریال میبینید و اگر امروز استقبال مردم را میبینید به این دلیل است که مردم بعد از سالها با یک اثر جدید یا کمتر دیده شده مواجه شدهاند و همه اینها باعث شد که از همان ابتدا در انتخابم شک نکنم.
** مدتها از تولید و پخش آخرین سریال عاشقانه تاریخی تلویزیون میگذرد و بنا به کمبود بودجهای که دست سازندگان آثار تلویزیونی را بسته شاید کارگردانها میل کمتری برای رفتن به سمت این ژانر دارند.
– بله، چندین سال است که تلویزیون یک سریال جذاب تاریخی نداشته است، حتی در نوع غیر عاشقانه هم مدتها است که اثری تاریخی نداشتیم. در ادامه تصور کردم اثری که مدتها منتظرش بودم همین است و بلافاصله آن را پذیرفتم.
** معمولا ساخت آثار تاریخی مثل راه رفتن روی لبه تیغ است و اگر دخل و تصرفی در آن صورت گیرد، بالاخره مشخص خواهد شد. قصهای که در این سریال اتفاق میافتد و پیش میرود، تا چه میزان ریشهای در واقعیت دارد؟
– با اینکه «بانوی عمارت» فرم تاریخی دارد، اما خیلی به تاریخ نمیپردازد. این سریال در واقع میخواهد روابط انسانها را در بستر تاریخ مورد بررسی قرار دهد. بخشهایی از داستان که به قتل ناصرالدین شاه و ماجرای میرزا رضای کرمانی مربوط است کاملا مستند است و روی آن تحقیقهای فراوانی انجام شده است و سایر بخشهای داستانی زائیده ذهن نویسنده است.
شازده ارسلان یک شخصیت خیالی است منتهی در مورد بحث ترور ناصرالدین شاه و بازجویی از میرزا رضای کرمانی ابهامات بسیاری وجود دارد و در تاریخ هم آمده که تعداد زیادی از ایل قاجار در آن دوره برای مشخص شدن قاتل شاه با کرمانی حرف میزنند و از او به نوعی استنطاق میگیرند و ارسلان هم میتواند یکی از آنها باشد که سراغ میرزا رضا رفته و از او استنطاق میگیرد.
** نکته بعدی که در مورد این شخصیت به وضوح پیداست این است که با گذشت تقریبا ۱۰ قسمت از این سریال زندگی شخصی ارسلان میرزا و رفت و آمدهایش با اطرافیانیش برای مخاطب در هالهای از ابهام است. ذات این شخصیت مبهم است یا در آینده همه چیز درباره او آشکار خواهد شد؟
– این ابهامات بخشی از مهندسی فیلمنامه است که قرار است در کنار هم این شخصیت را شخصیتی کاملا پیچیده نشان دهد. در مورد آینده ارسلان میرزا نمیتوانم از الان چیزی بگویم چراکه قصه را لو خواهم داد!
** ظاهر شما برای سریال است و گویا بعد از گذشت دو ماه از پایان تصویربرداری، هنوز ظاهر «ارسلان میرزا» را حفظ کردید؟
– معمولا ظاهر بازیگران بر اساس نقشهایی که بازی میکنند تغییر میکند و اگر گریمهای مختلفی که در تئاتر بازی کردم را ببینید متوجه میشوید که برای هر نقش گریم متفاوتی داشتم و به این دلیل که هنوز کار جدیدی را بعد از بانوی عمارت شروع نکردم هنوز راکورد گریم این سریال را همراهم دارم. یکی از جذابیتهای بازیگری همین است که شما روح و روانت را در نقشهای مختلف به چالش میکشی و یک تکه از وجودت را در هر نقشی جا میگذاری و بعد باید از آن فضا جدا شوی.
** با این حساب هنوز ارسلان میرزا را در خودتان نگه داشتهاید.
– بله، خب یکسال با این نقش زندگی کردم و گاهی برخی نقشها آنقدر در تار و پود آدم میپیچند که مدل راه رفتن، ایستادن و حرف زدن آدم را تغییر میدهند. بعضی کارها یک ماهه تمام میشود اما کاری که مدت طولانی تری دارد و شما هر روز صبح به خاطرش یکساعت گریم میشوی و وارد فضا و آن معماری میشوی و همانجا حالت را تغییر میدهد، فرق دارد.
**شخصیت ارسلان میرزا را دوست داشتید؟
-این شخصیت خیلی قوی نوشته شده و رها شدن از او کار سختی است.
**چقدر برای نزدیک شدن به این شخصیت فیزیک خود را تغییر دادید؟
– در مدت زمانی که تا شروع تصویربرداری داشتم سعی کردم فیزیک و ظاهرم را بسازم. وزنم را تغییر دادم و سعی کردم تا در نوع راه رفتن، نوع ایستادن و … به او نزدیک شوم. بُعد روحی روانی بازیگری بسیار دشوار است و اگر بازیگر به آن دقت نکند قطعا آسیب میبیند.
** در این چند ساله به دلیل کمبود بودجه تلویزیون سریالهای خوبی ساخته نمیشود و از طرفی هم سازندگان به سمت بازیگرانی میروند که کمتر چهره هستند.
– این سریال هم با کمبود بودجه ساخته شده است و همه بچهها فداکارانه کار کردند و الان که بازخوردهای مردم را میبینیم واقعا خوشحال میشویم. کمبود بودجه مشکل ما بود و نباید مردم را در این ماجرا دخیل میکردیم آنها حق دیدن یک سریال خوب را داشتند.
درمورد سوال دومتان هم باید بگویم انتخاب بازیگران اصلی این سریال منوط به کمبود بودجه نبود بلکه آقای حمیدنژاد میخواستند این دو کاراکتر را به افرادی بسپرند که کمتر در تلویزیون دیده شدند و انتخاب من و خانم مومن بر همین اساس شکل گرفت.
** شخصیت ارسلان میرزا زائیده ذهن نویسنده سریال است؟
– بله و البته آقای جوانمرد (نویسنده) از چند شخصیت آن دوران الگو گرفته و هیچ کدام مصداق عینی ندارند. من شازده ارسلان را مجموعهای از یک آدم میبینم که نه خوب مطلق است و نه بد مطلق و در روند خلق کاراکتر مدام به این فکر میکردم و از اینکه کاراکتر خوب مطلق یا بد مطلق بسازم پرهیز کردم.
در مدت زمانی که تا شروع تصویربرداری داشتم سعی کردم مطالعاتم را در زمینه دوره قاجار بالا برده و او را در ذهنم طراحی کنم.
** و همکاری با عزیز الله حمیدنژاد در کارنامه کاریتان چطور بود؟
– او مرد نازنین و بینظیری است و نمیتوانم با کلمات او را توصیف کنم و الان که کار تمام شده با فراغ بال از او صحبت میکنم. رابطه بین کارگردان و بازیگر نقش اصلی در یک سریال خیلی مهم است و این اتفاق به مرور بین ما شکل گرفت. حتی قبل از تصویربرداری برخی سکانسها آقای حمیدنژاد میآمد و میگفت این سکانس خیلی سختی است و من میگفتم ما سختتر از این هم داشتیم و از پسش برمیآییم. از اینجای قصه به بعد سکانسهای پیچیده و دشواری داریم که خواهید دید و اگر اعتماد متقابل او نبود به این کیفیت نمیرسید. من از آقای حمیدنژاد بسیار آموختم.
** بعد از دیده شدن «بانوی عمارت» پیشنهادها چطور بوده؟ و آیا دوباره این نقش را تکرار میکنید؟
– پیشنهادهایی بوده اما میخواهم از این به بعد با دقت بیشتری انتخاب کنم و سعی میکنم که این سریال زندگیم را زیاد تغییر ندهد. همانطور که در تئاتر هیچ وقت نقش تکراری بازی نکردم از این به بعد هم همین روال را از سر میگیرم.
** موضوعی که درباره این سریال وجود دارد بالاخص قسمتهای ابتدایی این است که به نظر میرسد «بانوی عمارت» تا حدودی شبیه به «شهرزاد» است.
– بله خودم هم این موضوع را شنیدم. فکر میکنم متن این سریال همزمان با متن سریال شهرزاد نوشته شده است و شاید شباهتهایی در قسمتهای ابتدایی سریال آنهم در وجه عاشقانه آن وجود داشته که چنین تعبیری را ایجاد کرده است. از طرفی باید دید که در ادامه چه اتفاقی میافتد که قطعا با سریال شهرزاد تفاوتهای بسیاری دارد.
با اینکه زیاد سریال شهرزاد را دنبال نمیکردم، اما این را میدانم که شهرازد و بانوی عمارت هر کدام در دو برهه مختلف تاریخی اتفاق میافتند و شاید هم مشابه بودن برخی عوامل در گروه این شباهت را پررنگ کرده است.
حرفی که این سریال میزند حرف دیگری است و به این قسمتهای ابتدایی برنمیگردد و آقای حمیدنژاد هم کارگردان با سابقهای است که صاحب سبک و استایل خودش است و چنین حرفی مصداق عینی ندارد. بانوی عمارت سریالی نیست که دچار یکنواختی شود و مدام قصههای جدید و آدمهای جدید وارد میشوند و روند قصه طور دیگری میشود.
** صحبت پایانی.
– امیدوارم بخش سینما و تلویزیون ما بتواند به جایگاه واقعی خود برسد چراکه ما نیروهای متخصص بسیار خوبی در سطح بین المللی داریم. ما پشتوانهای مثل ادبیات و تاریخ داریم و وقتی به یک سریالی اهمیت میدهیم باید برایش هزینه کنیم.