تاثیر جر و بحث های زن و شوهر بر روی فرزندان
آیا واقعا جر و بحث کردن مقابل فرزند مفید است؟
شاید کمی عجیب به نظر برسد ولی جر و بحث کردن مقابل فرزندان می تواند گاهی بر روی سلامتی شات تاثیر مثبت بگذارد و برای ازدواج شما هم بهتر باشد. اما چگونه؟
اینکه بخواهید جر و بحث خود را پنهان کنید خیلی شاید تابلو باشد. مثلا شاید دیده باشید که زوجی ناگهان با هم بحث می کنند و سپس از حاضران معذرت خواهی می کنند و از اتاق بیرون میروند و باز هم به جر و بحث خود ادامه می دهند.
ایده این است که جر و بحث آرام و یواشکی که شما قرار است نشان دهید در حال رخ دادن نیست، از یک جروبحث پر سر و صدا بهتر است، اما چطور؟ همه میدانند که شما در حال جرو بحث هستید. همه حس غریبی نسبت به این قضیه دارند.
قرا بر این نیست که شما تمام اسرار زندگی تان را روبروی بقیه بیان کنید، بهتر است مانند زمان های قدیم جز و بحثی خصوصی جلوی فرزندنمان داشته باشیم.
من همیشه عادت داشتم که دخترم بویی از اختلافات من و پدرش نبرد، تا زمانی که متوجه شدم شاید با این قضیه بتوانیم به او درسی در مورد عشق بی قید و شرط بدهیم.
ایده جر و بحث کردن روبروی کودک بی گناه و تاثیر پذیر شاید خیلی غیر متعارف باشد و وقتی من به افراد بگویم که من و همسرش روبروی دخترمان با هم بحث می کنیم همه فکر می کنند که او با این کار خیلی زود با حقایق زندگی روبرو می شود و بزرگ می شود، اما من آنقدرها هم آدم بدی نیستم، فقط کافی است به حرف من گوش کنید تا تاثیرش را بدانید.
جر و بحث روبروی فرزند می تواند باعث شود که او بسیار متمدنانه تر رفتار کند. مردم زیاد دلشان نمی خواهد که این کار را بکنند زیرا فکر می کنند که این جر و بحث ها در نهایت منجر به داد و بیداد و جدال می رسد؛ و مردم نمی خواهند که فرندشان شاهد داد و فریاد باشد و حرف های زشت بشنود.
از طرفی دیگر، هیچ کدام از این کارها هیچ چیز باارزشی به جرو بحث اضافه نمیکنند و اکثرا آن را طولانیتر هم میکنند. من خودم اولین کسی هستم که اعتراف میکنم چه حرفای زشت و بدی هر دفعه که عصبانی میشوم میتوانم به همسرم بگویم، اما اگر فرزندم آنجا باشد آن حرفها را نخواهم زد.
به علاوه، یک کودک باعث میشود که شما صادق باشید. با اینکه شما هرگز نباید نقش یک داور را به فرزندتان بدهید، هیچ کس در بو کشیدن، خرده گرفتن و لو دادن شما بهتر از یه کودک 7 ساله نیست. وقتی می دانم اگر یکی از کارهای بد همسرم را بزرگ کنم و به آن پر و بال دهم، دخترم به من خواهد گفت که واقعا امکان ندارد که تو جورابهای کثیف پدر را “میلیاردها بار” روی پله ها پیدا کردهباشی، دیگر دلیلی ندارد که این حرف را بزنم.
در آخر و مهمتر از همه این است که کشمکش و تضاد در همه روابط وجود دارد، چه با والدین چه با شریک زندگی. هیچ کدام از اینها فرزند مرا وقتی که بزرگتر شد گیج نخواهد کرد، چون او مستقیما خواهد دید که یک جر و بحث زنگ مرگیک رابطه نیست. برای من و همسرم مهم است که دخترمان متوجه شود که در یک رابطه سالم تضاد و مشکلات وجود دارد، ولی رفتار سوءاستفاده گرایانه و توهین آمیز نه!
او خواهد دانست که یک جر و بحث سازنده، خشن، غیر قابل کنترل یا دعوایی نیست که در آن به هم فحش بدهیم. جر و بحث زمانی اتفاق میافتد که شما به یک دستانداز برخورد میکنید؛ گاهی ساده است و گاهی پیچیده، اما اگر رابطه ارزش نجات دادن را داشته باشد، شما پای آن میمانید و برای درست شدنش تلاش میکنید.
مهمتر از همه این است که دخترم میبیند که یک جر و بحث چطور تمام میشود. گاهی با بغل کردن، گاهی باعذرخواهی و گاهی هم به بنبست ختم میشوند، اما در هر حال تمام میشوند. خیلی چیزها هست که امیدوارم دخترم با دیدن جروبحثهای من و همسرم یاد بگیرد، اما بزرگترین آنها این است:
گاهی ما کارهایی را که افرادی که عاشقشان هستیم انجام میدهند را دوست نداریم. متاسفانه گاهی خود آنها را هم دوست نداریم. اما در این خانواده همیشه فضا برای خرابکاری کردن و همچنان بی شرط وشروط دوست داشته شدن هست.
منبع آی بانو