نکات جالب و تکان دهنده در مورد غم و شادی
نکات جالب در یک تحقیق در مورد شادی و غم
چند سال پیش طی تحقیقت که متخصصان مغز و اعصاب برای درمان بیماری پارکینسون انجام می دادند و دستگاه تحریک کننده ای را در عمق مغز یک بیمار قرار میدادند، با پدیده ای عجیب روبرو شدند که در مورد شناخت نحوه کارکرد سیستم عصبی اطلاعات بسیار جالبی می داد.
هنگام جابجایی الکترود، که به اشتباه در جایی دیگر قرار گرفت، بیمار بی اختیار شروع به خندیدن کرد. در حال خندیدن این فرد کاملا هوشیار بود و اطرافیان خود را هم می شناخت. به او گفتند چرا می خندی؟ و او پاسخ داد : خب معلومه، چون همه شما و این اتاق خنده داره! مثلا پیراهن های شما با کلاه روی سرتانً خب باید خندید! بعد از جابجایی کمی از الکترود و روشن شدن دستگاه، این شخص شروع به گریه کردن کرد، در حالی که هوشیار بود. باز هم علت را از او پرسیدند و گفت : خب این اتاق خیلی ناراحت کننده است. وضعیت اینجا خیلی غم انگیزه!
البته حتما افرادی را در کنار خود دیده ایم که بعضی از روزها کمی کج خلق هستند و به دنبال بهانه ای هستند تا ناراحتی و عصبانیت خود را خالی کنند. اما خیلی وقت ها ما اضطراب داریم ولی دلیلش را نمی دانیم.
با همه این دانستههای شاید ناخودآگاه، باز هم این مشاهده یك مشاهده تاریخی است و برای اولین بار به شیوهای علمی ثابت میكند كه اولا feeling (با هر معنایی كه ترجمه كنید) به معنای آنچه احساس میكنیم، با emotion به معنای آنچه از ما هنگام درک آن احساس بروز میكند، تفاوت دارد.
ثانیا این emotion است كه بر feeling تقدم دارد و نه برعكس؛ یعنی ما اول ناراحتی را بروز میدهیم و آثار جسمی آن در ما بروز میكند و پس از آن است كه ناراحتی و علت آن را میفهمیم بنابراین همچون مورد بیماری كه بهدلیل تحریك بخشی از مغز دچار حالتهای شادی یا اندوه میشد، بسیاری از ما ممكن است میزان و شدت اضطراب، خشم و اندوهمان متناسب با آن علتی كه برایش فرض كردهایم، نباشد.
فعال شدن بخشی از مغز كه باعث بروز مجموعه فعل و انفعالات یادشده میشود، فقط به عامل بیرونی ارتباط ندارد، سطح تحریكپذیری آن بخش و عوامل قبلی تحریككننده هم در شدت این emotion نقش دارند!
شاید دانش اعصاب و مشاهدهای كه یاد شد، باعث شود آنچه را كه ناخودآگاه عامل ناراحتی خود فرض میكنیم، خیلی هم جدی نگیریم. شاید باعث شود هنگام خشم و عصبانیت اندكی صبر كنیم تا نوك الكترود جابجا و دستگاه محرك خاموش شود. آن وقت شاید بتوانیم موضوع را با عقل و منطق و البته آرامش بسنجیم.
دانش اعصاب هم در آخرین تحلیل جانب عقل و آرامش را میگیرد، نه هیجان و احساس.
» همچنین بخوانید :