انشا زمستان؛ 8 انشای زیبا در مورد فصل زمستان برای دانش آموزان
در این مطلب تاپ ناز 8 انشا در مورد زمستان را گردآوری کرده ایم. انشای زمستان بسیار ساده و ادبی است و در این انشاها فصل زمستان، بارش برف و سرما را می خوانید. این انشا برای دانش آموزان در پایه های متلف تحصیلی مناسب هستند.
انشای زمستان | 8 انشا در مورد زمستان
انشای اول در مورد زمستان و منظره های زیبای آن
در یک روز زیبای زمستانی به یکی از روستاهای اطراف شهرمان رفتیم تا مناظر بی نظیر زمستانی روستا را از نزدیک ببینیم. از میان جاده های کوهستانی گذشتیم در حالی که باران ریزی شروع به باریدن کرده بود.
از میان کوه ها و درختانی که دیگر برگی روی شاخه هایشان نمانده بود عبور کردیم و تقریبا به بالای کوه رسیدیم. هر چه بالاتر می رفتیم باران تبدیل به برف می شد و هوا سردتر، مه همه جا را فرا گرفته بود و برفی که دیشب باریده بود زمین را سفید پوش کرده بود.
از جاده می شد خانه های روستایی را دید که از دودکش پشت بام ها دود بخاری هایشان به آسمان می رفت.
برخی از اهالی، دور خانه های خود حصاری چوبی و برخی دیگر فنس کشیده بودند تا محدوده ی زمین ها مشخص باشد.
یک جا توقف کردیم از ماشین پیاده شدم به طرف جایی که پوشیده از برف بود رفتم و کمی برف برداشتم و آنقدر منتظر ماندم تا برف در دستانم آب شد. سرد بود، اما لذت بخش.
به اطراف نگاه کردم، مردی از یکی از خانه ها بیرون آمد و علوفه ای که در دستش بود را به طرف دیگر خانه که احتمالا جای دام هایش بود برد. مردمان روستا در بهار و تابستان باید علوفه را ذخیره کنند تا گله هایشان در زمستان گرسنه نمانند.
مادرم می گفت برخی مواقع که برف سنگینی در این منطقه می بارد جاده ی کوهستانی که ما از آن آمدیم با برف پوشیده می شود و حتی ممکن است منجر به بهمن نیز شود. مردم روستا در این مدت نمی توانند از روستا خارج شوند پس باید قبل از زمستان وسایل ضروری خود را تامین کنند.
دوباره سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم از یک جا به بعد دیگر به سختی می شد اطراف را دید، چون مه غلیظ تر می شد. دور زدیم و دوباره از روستا گذشتیم و به طرف شهر حرکت کردیم.
انشای دوم در مورد زمستان و سختی های آن
زمستان فصل بسیار خوب و دوست داشتنی ای است اما در روستای ما زمستان به سختی می گذرد، چون هم هوا خیلی سرد می شود و هم رفت و آمد به شهر سخت تر از قبل می شود.
در روستای ما هنوز برخی از اهالی، خانه های کاهگلی دارند و یا محل نگه داری دام هایشان هنوز کاهگلی است و زمانی که برف می بارد باید همگی به پشت بام ها بروند و برف ها را پارو کنند، اگر آن ها این کار را انجام ندهند برف ها کم کم آب می شوند و از سقف به درون خانه و طویله ها چکه می کنند.
یکی از سرگرمی های ما در زمستان و روزهایی که برف روی زمین نشسته است، سرسره بازی است. هر کدام از ما بچه ها یک پلاستیک بر می داریم و بالای تپه هایی که شیب زیاد و خطرناکی ندارند می رویم و سرسره بازی می کنیم، بعضی وقت ها بزرگ تر هم با ما می آیند و سرسره بازی می کنند.
زمستان فصلی است که اکثر ما با چکمه های پلاستیکی به مدرسه می رویم چون بیش تر وقت ها برف زیادی می بارد و ما باید کفشی بپوشیم که مناسب این هوای برفی باشد.
همچنین در این فصل همه باید بیش تر مراقب باشیم تا حیوانات وحشی ای که به دلیل گرسنگی به روستا نزدیک شده اند باعث بروز حادثه ای نشوند یا به مرغ و خروس ها حمله نکنند.
خدا را شکر می کنم که چند سالی است روستا دارای آب لوله کشی شده است، چون قبل از این برای خانواده ها بسیار سخت بود که در سرمای زمستان به چشمه ها بروند و ظرف و لباس بشویند یا برای مصارف آشامیدنی و بهداشتی آب به خانه بیاورند.
انشای سوم فصل زمستان را تعریف کنید
هر سال چهار فصل دارد. هرکدام از این فصلها خصوصیات خاص خود را دارند. بهار، تابستان، پاییز و زمستان اسامی فصلهای سال هستند و زمستان یکی از فصلهای زیبای سال است.
زمستان چهارمین و آخرین فصل سال است و سه ماه دی، بهمن و اسفند دارد. زمستان با اولین روز دیماه که کوتاهترین روز سال است، آغاز میشود. شب قبل از آن شب یلدا طولانیترین شب سال است. در انتها نیز پس از آخرین روز اسفند اعتدال بهاری شروع شده و فصل زمستان پایان میپذیرد.
زمستان را با سرمای هوا میشناسند. دما در فصل زمستان افت پیدا میکند و تا منفی بیست درجه در کوهستانها عادی است حتی در برخی نقاط روسیه دما تا منفی پنجاه درجه هم کم میشود. البته برعکس تصور بعضیها دلیل سرمای هوا در زمستان دور شدن زمین از خورشید نیست. دلیل سرمای هوا در زمستان به دلیل زاویه چرخش زمین است، طوری که اشعه های خورشید به صورت مایل به زمین میتابند و نور و گرمای کمتری به زمین میرسد.
برف یکی دیگر از شاخصههای زمستان است. اکثر مردم انتظار دارند که در فصل زمستان برف بیاید. برف بارش بخار آب است که در شرایط خاص و با سرد شدن هوا در لایههای بالایی جو صورت میگیرد. برخی وقایع از جمله خشکسالی و آلودگی هوا از بارش برف کاستهاند.
یکی دیگر از خصوصیات زمستان کوتاه بودن روزها و طولانی بودن شبها است. این هم به علت زاویهای است که مدار زمین با خورشید پیدا میکند. بلند بودن شبها طوری است که بیشتر دانشآموزان باید قبل از طلوع خورشید از خواب برخیزند و برای رفتن به مدرسه حاضر شوند.
در سالهای اخیر پدیده وارونگی دمایی و شدت گرفتن آلودگی هوا در صبحهای روزهای سرد که باعث تعطیلی مدرسهها در شهرهای بزرگ میشود، از خصوصیات روزهای زمستان شده است. در این روزها بیرون آمدن از خانه و قرار گرفتن در آلودگیها برای سلامتی ضرر دارد.
زمستان با همه ویژگیهای متنوعی که دارد، فصلی است که حضورش در چرخه زندگی طبیعت ضروری است.
انشای چهارم در مورد زمستان انشای هنری
پس از اتمام پاییز،زمستان کوله بار سرد خود را بر زمین میگذارد
زمستان فصلی است،سفید…
این فصل آخرین فصل سال است
روزها،ماه ها،در پی هم میگذرند ….
تا به این فصل زیبا میرسیم
در این فصل درختان لباس عریانی به تن میکنند
همه ی خیابان ها،کوچه ها عروس میشوند…
عروسی از جنس سرما،از جنس آرامش
کوله بار این فصل پر از برف و پر از ترانه های بارانی است…..
ترانه های بارانی هم کوله بار بارانی و غم خود را در این فصل میگذارند
این فصل روح لطیفی به شاهرگ هستی می بخشد
در این فصل عقل ها حیران میشود از زیبایی های طبیعت
حرف های ناگفته ای در این فصل در ژرفای جانمان باقی میماند
هم چنان که در این فصل برف و باران میبارد…..
قصه ای که نامش زندگی است هم چنان جریان دارد…..
امیدوارم که در این فصل دل ها همچون این فصل ….
سرد و بارانی نشود….
اما آخر این فصل مانند فصل های بی وفای دیگر هوس رفتن میکند
کاش زمستان کفش داشت…..
و او را نگه میداشتم ،…..
در را به رویش قفل میکردم…..
و چه کارها که برای ماندنش انجام نمیدادم
تا مرا با این همه زیبایی تنها نگذارد….
اما من چه بخواهم و چه نخواهم میرود…….
اما با رفتن او سال جدیدی آغاز میشود….
که فصل بهار فرا میرسد که جشن طبیعت است……
و در پایان:
نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی
کسی گل بدمد و باز تو در گل باشی
انشای پنجم در مورد زمستان و زیبایی های فصل زمستان
زمستان است. هوا سرد است. چه بيچاره ها آدم هايي كه ندارند سرپناهي براي شب هايي به درازي شب يلدا. يلدا اولين شب است. اولين شب سال، سالمان زمستان است، يعني من دوست دارم كه سال با زمستان شروع شود. من زمستانيم.
شايد نبايد از ترحم صحبت كنيم. زمستان خشك و خشن است. خشونتي كه در آن طراوت جاريست، طراوتي مانند زندگي. شايد به نظر آيد همه مرده اند، اما اين مردگي نيست، خشوع طبيعت است در برابر عظمت زمستان.
مي گويند زمستان مبارزه اي است، مبارزه اي بين ماندن و نماندن، اما فكر مي كنم اشتباه است. زمستان برهه ايست براي نشان دادن لياقت ها. آن كه دارد لياقت ماندن را، منتخب مي شود. پس آدم هاي بزرگند كه مي مانند.
كم نيستند كساني كه متنفرند از اين فصل پرموهبت و چه بسيار دارند علاقه به بهار. آنها بهار را عروس مي دانند، يعني عروسش كردند. چنان از آن ياد مي كنند كه حتي بعضي مواقع در وصف هم نمي گنجد، اما در برابر شكوه و جلال زمستان هيچ نيست.
وقتي چشم به باغچه ي برف نشسته ي حياط مي اندازيم، برف را آن چنان مظلومانه مي توان ديد كه در روي زمين با تواضع و فروتني وصف ناپذيري روي زمين جاي گرفته. چه چيز از اين بالا تر است؟ آيا اين زيباست يا آن برگ هاي سبز بهار؟
آدم برفي كوچكي در گوشه ي حياط با چشماني سرمه شده، چشم به در حياط دوخته، انگار منتظر است. منتظر كسي، چيزي يا نسيمي.
دلمان تنگ مي شود براي سردي زمستان، براي برف هايش، براي سفيديش. سفيدي بي لك و يكدست. آدم برفي كم كمك آب دماغش مي آيد، انگار گرما خورده. ديگر قرص هاي مسكن و پني سيلين درمانش نمي كند. آب شدنش را با چشم مي بينم، نمي توانم از بين رفتنش را نظاره كنم، درد كشيدنش را. اكزاز و ديازپامي براي مدهوشي و بي هوشي. فكر مي كنم بهتر باشد بخوابد، شايد درد كم تري را احساس كند.
شب چهارشنبه است و چهارشنبه سوري، آخرين چهارشنبه ي سال. بهار مي آيد.آدم برفي مان ديگر نيست. شال گردنش روي زمين است، هويجي كه روي آن افتاده و …
امیدواریم انشا با موضوع زمستان مورد توجه شما قرار گرفته باشد.
انشا درباره زمستان با نثر ادبی
ای زمستان! ای فصل سپید و خفته، سلام و درود بر تو که نسیم خنکت صفحه زندگی را ورق میزند و فصلی نو را آغاز میکند. تو فصل آرامش و سکوتی که پیش از فصل بهاران فرا میرسی. من با شوق فراوان منتظر تماشای زیباییهای پنهان تو هستم که در ادامه به توصیفشان خواهم پرداخت.
زمستان، فصلی سرد و طولانی در میان چهار فصل سال است که با خزان برگها و شروع دورهای از خواب و آرامش برای طبیعت رخ مینماید. وزیدن بادهای تند و سردی که گاه گردوغبار را برمیانگیزد، کوتاه شدن روزها و بلندتر شدن شبها، افزایش ابرناکی و کاهش دما از نشانههای آغاز این فصل هستند. طبیعت در زمستان منظرهای بکر و زیبا به خود میگیرد. درختان که در پاییز برگهای رنگارنگ خود را از دست دادهاند، اکنون عریان و خفتهاند و شاخ و برگشان زیر بار سنگین برف خمیده شدهاست.
آسمان زمستانی، خاکستری و نمنم باران است و ابرهای سنگین و تیره آن را پوشاندهاند. گاه بارش برفهای پنبهای و درشت، منظرهای سپید و بینظیر را به وجود میآورد که هر بینندهای را مجذوب خود میکند. سپیدی برفها که روی شاخههای عریان درختان مینشیند و کوهستانها را میپوشاند، دل هر بینندهای را تسخیر میکند. رودخانهها و جویبارها در زمستان یخ میزنند و سکوت و آرامش بر آنها حاکم میشود. زمینهای کشاورزی نیز در خواب و استراحتند تا بهار را برای رویش مجدد محصولات انتظار بکشند. حیوانات و پرندگان نیز برای گذران زمستان به نواحی گرمسیر مهاجرت میکنند یا به خواب زمستانی فرو میروند.
خرسها در این فصل به غارها پناه میبرند و به خواب عمیقی فرو میروند. پلنگهای زیبا نیز در لانههای خود مخفی میشوند. موش صحراها و سنجابها مواد غذایی اندوخته و زمستان را در خانههای خود سپری میکنند. پرستوها و قناریها به سوی جنوب و نواحی گرمسیر مهاجرت میکنند. ماهیها به اعماق آبها پناه میبرند. زنبورها در لانههای گرم خود دور هم جمع میشوند و بقیه حشرات نیز راههایی برای بقا و مقاومت در برابر سرما مییابند.
اما زندگی انسانها در زمستان هرگز متوقف نمیشود. مردم با پوشیدن لباسهای گرم و ضخیم و استفاده از وسایل گرمایشی، در برابر سرما مقاومت میکنند. کودکان با شور و شوق بیرون میآیند تا بازیهای برفی کنند و بزرگسالان نیز با وجود سختیهای سرما به کار و زندگی ادامه میدهند. در فصل سرد زمستان مصرف میوهها و سبزیجاتی مانند پرتقال، نارنگی، کیوی، سیب و هویج برای تأمین ویتامین مورد نیاز بدن افزایش مییابد. همچنین غذاهای گرم و پرانرژی مانند حلیم، آش و سوپ در این فصل بیشتر مصرف میشود. شیرینیهای خوشمزهای مانند باقلوای داغ و نان شیرین نیز از خوراکیهای محبوب زمستان هستند که موجب حفظ انرژی بدن در سرما میشوند.
مردم در شبهای سرد زمستان دور هم جمع میشوند و با خوردن شیرینی، چای و قهوه لحظاتی گرم و صمیمی را به اشتراک میگذارند. داستانخوانی و شعرخوانی از سرگرمیهای محبوب این شبهاست. کودکان همراه با خانواده به پارکها و بوستانهای پوشیده از برف میروند تا از هوای تازه استفاده کنند و از بازیهایی مانند غلتک زدن در برف و ساختن آدم برفی لذت ببرند. فصل زمستان با جشنهایی مانند یلدا آغاز میشود که در آن شب مردم با تزیین خانهها و هدیهدادن، شور و نشاط خاصی را تجربه میکنند.
در مجموع، فصل زمستان با وجود سردی هوا و کمبود نور خورشید، فصلی زیبا با طبیعتی بکر است که مناظر دیدنی بسیاری را به نمایش میگذارد. اگرچه زندگی در این فصل سختیهای خاص خود را دارد، اما زیباییهای پنهان آن قابل توجه است. زمستان فرصتی را فراهم میکند تا با طبیعت ارتباط عمیقتری برقرار کنیم و لحظات آرامشبخشی را تجربه نماییم. امید است که همگی بتوانیم لحظات شیرین و فراموشنشدنیای را در کنار عزیزانمان در این فصل زیبا تجربه کنیم.
انشا درباره زمستان برای پایه ی هفتم و هشتم
زمستان فصل زیبایی است که بیش تر ما عاشق روزهای برفی و بارانی آن هستیم.
روزهایی از زمستان که برف می بارد تمام مناظر شهر دیدنی می شوند و مردم را سر شوق می آورد تا بیرون از خانه بروند و برف بازی کنند.
در این روزها، درختان بی برگ و خیابان های پوشیده از برف تصاویر زیبایی هستند
که می توان ساعت ها آن را تماشا کرد و از تماشای آن لذت برد.
دیدن شادی مردمی که به خاطر برف از خانه هایشان بیرون می آیند
و در یک جا جمع می شوند و با شادی کودکانه روی برف می دوند بسیار لذت بخش است.
یکی دیگر از لذت بخش ترین لحظه ها در زمستان زمانی است که از سرمای بیرون به گرمای داخل خانه هایمان پناه می بریم و غذا و نوشیدنی گرم می خوریم.
از جذابیت های دیگر زمستان برای من، دیدن تیپ های زمستانی در این فصل است.
پالتو، شال گردن، کلاه، چکمه و گرمایی که با پوشیدن آن ها حس می کنم لذت بخش و دوست داشتنی است.
بارش برف و باران در زمستان نعمتی است که باید سپاس گذار آن باشیم
به خصوص در این روزها که دچار کم آبی هستیم و تابستان های گرم و کم آبی را داریم.
جالب است که بعضی حیوانات در این فصل به خواب زمستانی می روند،
حیواناتی که نمی توانند به جاهای گرم مهاجرت کنند
و چون پیدا کردن غذا در زمستان هم برایشان مشکل است ترجیح می دهند بخوابند تا فصل زمستان تمام شود.
در روزهای سرد زمستان نباید کسانی که لباس و یا غذای گرم ندارند را فراموش کنیم.
باید از هر راهی که می توانیم به آن ها کمک کنیم.
حتی نباید از حیوانات و پرندگانی که در شهرها زندگی می کنند هم غافل شویم چون در این فصل پیدا کردن غذا برای آن ها بسیار مشکل می باشد.
از دردسرهای زمستان در این چند ساله هم، هوای آلوده ی شهرهای بزرگ است که باعث می شود بیشتر وقت ها مدرسه ها تعطیل شود.
پدر و مادرها تعریف می کنند در گذشته تعطیلی مدارس در زمستان فقط به خاطر برف سنگین بود
اما در این چند ساله برف جای خود را به آلودگی داده است اتفاقی که اصلا خوب نیست و باعث بیش تر شدن بیماری ها می شود.
انشا درمورد زمستان از زبان درخت
سلام بر شما دوستان عزیز! من یک درخت کهنسال هستم که صدها زمستان را تجربه کردهام. امروز قصد دارم درباره زیباییهای پنهان فصل زمستان از دید خودم با شما صحبت کنم. زمستان برای من فصلی پر از معنا و زیبایی است و امیدوارم بتوانم این حس را به شما هم منتقل کنم. پس با من همراه باشید تا سفری حماسی به فصل سرد زمستان داشته باشیم
وقتی فصل زمستان فرا میرسد، اولین چیزی که حس میکنم تغییر در دمای هواست. هوا روز به روز سردتر میشود و بادهای تندی میوزند که برگهای سبزم را میریزانند. اگرچه از دست دادن برگها غمانگیز است، اما من میدانم که این بخشی از چرخه طبیعت است و بزودی دوباره برگهای جدیدی خواهمداشت.
وقتی اولین بارش برف فصل زمستان آغاز میشود، احساس شادمانی میکنم. دیدن برفهای سفید و بلوری که مثل پروانههایی روی شاخههایم مینشینند، لبخند را بر لبم مینشاند. صدای آرام برفها وقتی به زمین میرسند، موسیقی ملایمی برای گوشم است. با ادامه یافتن زمستان لایههای ضخیمتری از برف روی شاخ و برگهایم جمع میشود و شاخههایم زیر بار سنگین آن خم میشود. اما من از این سنگینی لذت میبرم، زیرا میدانم این فشار باعث قویتر شدن ریشههایم میشود.
آسمان زمستان گاه تیره، خاکستری و پر ابر است و گاه آبی و بدون ابر. من دوست دارم در روزهای آفتابی زمستان اشعههای گرم خورشید را بر پیکر خستهام احساس کنم. اما روزهای ابری را هم دوست دارم، چرا که میدانم پس از آنها دوباره آفتاب خواهد آمد.
حیوانات و پرندگانی که درون تنه من زندگی میکنند نیز در زمستان فعالیتشان کمتر میشود. جوجهها لانهشان را در داخل تنه من گرم نگه میدارند. سنجابها ذخایر غذاییشان را تکمیل میکنند. زنبورها و حشرات نیز بیشتر ساعتهای روز را در محل زندگیشان میمانند.
گاهی در زمستان طوفانهای سهمگین برفی پیش میآید که تا مدتها شاخ و برگ مرا میپوشاند. اما من از این چالشها نمیترسم. زیرا میدانم پس از هر طوفانی، آرامش و آفتاب خواهد آمد. زمستان برای من فصل استراحت و تجدید قواست. در این فصل طبیعت به خواب میرود تا انرژی لازم را برای رویش دوباره در بهار بعدی ذخیره کند. من هم همینطور، انرژیام را ذخیره میکنم تا در بهار آینده شکوفاتر از همیشه باشم. زمستان فرصتی است تا به خاطرات سالی که گذشت بیندیشم و درسهایی از آن بگیرم تا در سال آینده محکمتر و قویتر رشد کنم. زمستان به من یادآوری میکند که پس از هر سختی و مشکلی، روزهای آرامش و شکوفایی خواهدآمد.
درختان جوانتر اطراف، مرا الگوی خود میدانند. آنها را تشویق میکنم تا از زمستان بیاموزند و ریشههایشان را محکمتر کنند تا در برابر طوفانهای آینده استوار بمانند. من به عنوان یک درخت پیر وظیفه دارم تا تجربیاتم را به نسل بعد منتقل کنم.
دوستان عزیز، من امیدوارم توانسته باشم زیباییهای پنهان فصل زمستان را از دیدگاه خودم برایتان توضیح دهم. زمستان برای ما درختان فصلی پر از معنا و زیبایی است و امیدوارم شما هم بتوانید با وجود سرما و کوتاهی روزها، لحظات شاد و فراموشنشدنیای را در این فصل تجربه کنید. من همچنان مشتاقانه منتظر زمستانهای بعدی هستم تا شاهد زیباییهای تکرارنشدنی آن باشم. شما هم به امید دیدار در بهار آینده مراقب خودتان باشید.