عکس دریا | عکس های زیبا از دریا و شعرهای عاشقانه در مورد دریا
جملات خواندنی و عاشقانه بسیار زیبا در مورد دریا و متن های رمانتیک و احساسی در مورد عشق و دریا را به همراه عکس هایی زیبا از دریا و ساحل آماده کرده ایم و امیدواریم از تماشای این مناظر لذت ببرید.
عکس دریا به همراه نوشته های عاشقانه درباره دریا
در این قسمت زیباترین عکس های دریا به همراه نوشته های عاشقانه در مورد دریا را می بینید و می خوانید.
نوشته های عاشقانه دریا
وقتی دلت گرفته باشه …
تمام آرامش یک ساحل را هم به تو بدهند …
باز هم دل تو بارانیست …
خیس تراز دریا خراب تر از امواج
يک شب، باد با تو خوانده بود
يک شب که تو بر دامنت می گريستی
پرنده از تو می گفت
موج از انبوه زخم نمک
آب از تهی شدن
اما کسی مرا به فصل تنهايی تو نخوانده بود.
عکس های پروفایل عاشقانه دریا
با آنكه چشمانت پناه عشق بودند
ياران رفيق نيمه راه عشق بودند .
دلتنگ بودی راه دريا را گرفتی
اعماق دريا جايگاه عشق بودندساحل هنوزم تكيه بر خورشيد میزد
ساحلنشينان روسياه عشق بودنددريا به سمت ردپايت خيز برداشت
دريادلان مرد گناه عشق بودنداحساس روی شانههايت گريه میكرد
تا شانههايت تكيهگاه عشق بودند
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری
برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را
« سعدی »
در تابستان امواج خروشان دریا به آرامی بر روی ساحل حرکت می کنند
اینجا بهشت سرگرمی و لذت است که اندازه ای ندارد
زیبا، آرام، پاک، تمیز و دیدنی ترین مکانی است که تا به حال دیده ام
متن های عاشقانه و بسیار زیبا
دریا برای مردم صحرا نشین دریاست
ساحل نشینان قدر دریا را نمیدانند
کلافی در دلم پیچید و گم شد
که لب واله و شیدای خم شد
به دریایی فرو افتادم ای دوست
که ساحل پیش چشمانم مهم شد.
شعرهای عاشقانه دریا
عشق با این همه نیرنگ عواقب دارد
جَدَلِ آینه و سنگ عواقب دارد
رود بی تاب برای لب دریاست ولی …
جاده فرسنگ به فرسنگ عواقب دارد
این ساحل خسته را تو پیدا کردی
این موج نشسته را تو برپا کردی
من خامش و خسته خفته بودم ای عشق
مرداب دل مرا تو دریا کردی
مطلب پیشنهادی: عکس دونفره عاشقانه در طبیعت + منظره های زیبای دو نفره دختر و پسر با جملات زیبا
جملات عاشقانه دریا بسیار رمانتیک
عشق با این همه نیرنگ عواقب دارد
جَدَلِ آینه و سنگ عواقب دارد
رود بی تاب برای لب دریاست ولی …
جاده فرسنگ به فرسنگ عواقب دارد
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
از دل تنگ گنهکار برآرم آهی
کآتش اندر گنه آدم و حوا فکنم
جمله کوتاه دریا
عجیب شباهتی داشتی با دریا
دریا نیز غرقش که می شوی پس ات می زند
در ساحل، زندگی متفاوت است، زمان متوقف می شود
امواج اقیانوس محکم بر پا های من بوسه می زنند
هوای گرم در اطراف من می رقصد، این یک دنیای جدید است
من با عشق در شن و ماسه های ساحل غرق می شوم
عکس های دریا
به دریا شکوهِ بردم از شب ِ دشت،
وزین عمری که تلخ تلخ بگذشت،
به هر موجی که میگفتم غم خویش،
سری میزد به سنگ و باز میگشت!
تو برای من چیزی هستی شبیه دریا؛
بر من چیره میشوی
مجذوبم میکنی
شیفته ام میکنی
حتّی در عین حال
ترس در دلم مینشانی
از بی حدّی ات واهمه دارم ..
اشعار عاشقانه در مورد دریا
لاک پشت های کوچکی که تازه به دنیا امده اند را دیده ای؟
بی اختیار به سمت دریا می روند…
این گـونه دوستت دارم بی اختیــــآر
مد چشمت بی شتابم می کند
موج این دریا حبابم می کند
باز لبخند تو می گوید بیا
باز می آیم ، جوابم می کند
مانده ام سر گشته در یک انتظار
تا غمت کی انتخابم می کند
متن های رمانتیک دریا
تو در چشم من همچو موجی
خروشنده و سرکش و ناشکیبا
که هر لحظه ات می کشاند بسوئی
نسیم هزار آرزوی فریبا
تو موجی
تو موجی و دریای حسرت مکانت
پریشان رنگین افق های فردا
نگاه مه آلوده دیدگانت
تو دائم بخود در ستیزی
تو هرگز نداری سکونی
تو دائم ز خود می گریزی
تو آن ابر آشفته نیلگونی
چه می شد خدایا …
چه می شد اگر ساحلی دور بودم؟
شبی با دو بازوی بگشوده خود
ترا می ربودم … ترا می ربودم
تو در چشم من همچو موجی
خروشنده و سرکش و ناشکیبا
که هر لحظه ات می کشاند بسوئی
نسیم هزار آرزوی فریبا
تو موجی
تو موجی و دریای حسرت مکانت
پریشان رنگین افق های فردا
نگاه مه آلوده دیدگانت
تو دائم بخود در ستیزی
تو هرگز نداری سکونی
تو دائم ز خود می گریزی
تو آن ابر آشفته نیلگونی
چه می شد خدایا …
چه می شد اگر ساحلی دور بودم؟
شبی با دو بازوی بگشوده خود
ترا می ربودم … ترا می ربودم
مطلب پیشنهادی: عکس های غروب زیبای خورشید در کنار ساحل رمانتیک
زیباترین جملات و شعرهای دریا
بچه های فقیر فقط در زنگ انشا
تعطیلات را به کنار دریا می روند !
دوست داشتنت
اندازه ندارد
پایان ندارد
گویی بایستی بر ساحل اقیانوس
موج های کوچک و بزرگ مکرر را
بی انتها، بشماری
متن کوتاه دریا
در نوازشهای باران نگاهت آبی دریا شدم
تاب گیسویت چو دیدم ،غرق در رویا شدم
سنگ تیپا خورده ای بودم سراپا در هبوط
بر مدار مهر تو گشتم چو من، تارا شدم
جرعه ای از جام لعلت تا به کامم ریختی
تا ابد سر گشته و مدهوش آن صهبا شدم
خفته در کتم عدم نام و نشانم هم نبود
در ازل بر من چو افکندی نظر، پیدا شدم
همچو مرغی پر کشم سوی نگاه مست تو
چونکه مخمور از می آن دیده ی شهلا شدم
راه و رسم بت پرستی را فکندم پی ز نو
تا که از کفر دو زلفت ای صنم رسوا شدم
همچو بلبل گشت نالان بر سر بامت خلیل
بر دل و جانم چو آتش بر زدی عنقا شدم
فانوس این خانه عاشقانه می سوزد
گردباد هم که باشی
خاموش نخواهم شد
دریا با جزر می رود
که با مد بازگردد
یا جزر باش، یا مد
این کشتی شکسته
باید به ساحل برسد
جملات عاشقانه دریا
هــوای تو را میــخواهم در این حال دلتنــگیامــواجــی از یاد تــو را میــــخــواهـــم
در دریای خاطره های به یادماندنی
میخوانمت تا دلم آرام بماند
شعر عاشقانه دریا
نزدیکت می شوم بوی دریا می آید
دور که می شوم صدای باران
بگو تکلیفم با چشمهایم چیست ؟
لنگر بیندازم و عاشقی کنم یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟؟
متن عاشقانه دریا و رمانتیک
امشب به انتها می رسم و آرام می شوم
چون موج که به ساحل دریا رسد همی.
امشب قرار گیرم و آرام می شوم،
چون ابر که می بارد و سیراب می کند. چون شبنمی که نشیند به روی گل
بر گونه هاست که اشک جاری شود دمی.
این اشک ها و آرامش درون
اخبار دل همه مکتوب می کنند.
اینک کتیبه هاست که مانده سالهای سال
وین دردهای کهنه که تقریر گشته اند.
وین اشکهای قطره قطره که مشهود مانده اند
مکتوب گشته اند . . .
شاید که اینچنین،
روزی همه ما به انتها رسیم؛
جایی که بی قراریمان را دوا کنند.
ما را که چون تلاطم طوفانیم بی قرار
آرامشی دهند و به جایی صدا کنند،
جایی که بشارت دهندمان به آرامشی قشنگ،
به یک انتهای خوب
جایی پر از خدا !
مطلب مشابه: عکس نوشته دریا و ساحل | جمله عکس با زمینه دریا و با موضوع عاشقانه برای پروفایل
شعر زیبا در وصف دریا
در سکوت مدهش جنگل
در غروی ابری ساحل
موج دریا همچنان دیوانه یی مصروع
می کشد فریاد و سر را میزند بر سنگ
مرد تنها مرد غمگین مرد دیوانه
با دو چشم ماتت و اشک آلود
می کشد از قعر دل فریاد
های فرزندم
نازنین فرزند دلبندم
ای امید رفته در گرداب
بار دیگر آمدم بر ساحل دریا
تا دوباره بشنوم بانگ عزیبت را
سالها زان فاجغه بگذشت امامن
باز هم مرگ تو را باور نمیدارم
دخترم ای نور ای روشنترین
مهتاب
ای امید رفته در گرداب
چشم پر اشکم چنان فانوس دریایی
باز دنبال تو میگردد
سالها زان فاجعه بگذشت اما من
با دل خوش باورم گفتم که می آیی
می شتابم هر طرف بیتاب
تا ببینم روی ماهت را به روی آب
تا بیابم گیسوانت را میان موج
تا به سویم بازگردی از دل
گرداب
ای امید رفته از دستم کجا رفتی
سرنوشت را بپرسم از کدامین ماهی دریا
من کنار ساحل استادم صدایم کن
تا مگر بار دگر آید به گوشم بانگ غمگینت
تا که بردارم هزاران بوسه از گیسوی مشگینت
لحظه یی از دامن گردابها برگرد
تا ببینم بار دیگر خنده بر لب های شیرینت
دخترم برگرد
تا که بنشینم شبی دیگر به بالینت
های فرزندم
دخترم امید دلبندم
سالها زان فاجعه بگذشت
من کنار ساحل استادم صدایم کن
بانگ غمگینانه اش در دشت می پیجد
ناله ی او گریه آلودست
آی دریا نازنینم را کجا بردی
دترم جانم به لبم آمد کجا هستی
در جوابش
ناله یی پر درد می آید
ای پدر من با تو ام اینجا
لرزه یی نا گه به جان مرد می آید
آه می آید به گوشم بانگ غمگینت
دخترم حس میکنم هر روز اینجایی
گر چه پنهانی ولی هر گوشه پیدایی
شاید اینک چون گلی بر روی دریایی
یا که شاید همچو مروارید در کام صدف هایی
ناله ی دختر به
گوش مرد می پیچدنه
نه پدر غمگین مشو اینجام
خواب می بینم مگر ای دخترم جان پدر برگرد
چشم در راهم بیا از سفر برگرد
نازنینم انتظارت را کشت ما را دخترم بشتاب
عمر من چون شب شد ای مرغ سحر برگرد
دیگر از دریا صدایی جز هیاهو برنمیآید
لحظه های مدهش دردست
لحظه های ضجه
ی مردست
موج ناآرام سر بر صخره می کوبد
نعره های مرد مجنون در فغان موج می پیچد
آی دریا دختر ما را کجا بردی
آی دریا گوهر ما را کجا بردی
آی دریا آی دریا آی …
بیشه تاریکست و دریا سهمگین و آسمان ابری
مرد تنها مضطرب مدهوش
ساحل آرام است اما اژدهای موج ها
در جوش
قطره های اشک نومیدی به روی مرد می بارد
ناله های دخترک با همهمه می آیدش در گوش
موج می کوبد به ساحل ابر می گرید
مرد تنها کم کمک گم می شئود در جنگل خاموش
متن کوتاه عاشقانه دریا
در نمک باید راز عجیبی نهفته باشد
هم در اشک های ماست
هم در دریا
اس ام اس دریا
حکایت من…
حکایت کسی بود
که عاشق دریا بود
اما قایق نداشت
عکس پروفایل دریا و ساحل
تمام آب های روی زمین رو میتونی فرض کنی؟
اقیانوس..
دریا..
باران!
فکر کن اگه همشو بخوای با قطره چکان قطره قطره کنی چقدر میشه؟
به همون اندازه دوستت دارم
دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
زنده ها خیلی براش کهنه بودن
خودشو تو مرده ها جا زد و رفت
اشتباه می کنند
بعضی ها
که اشتباه نمی کنند !
باید راه افتاد …
مثل رودها که بعضی به دریا می رسند،
بعضی هم به دریا نمی رسند
رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد
شاید عظمت قلب ها را با دریا مثال بزنند…
اما من دوست دارم تو را به ترنم صبحگاهی مثال بزنم…
چون در هوای تو نفس کشیدن عجیب بوی بهشت می دهد