مجله تاپ‌ناز‌

متن عاشقانه روزهای بارانی + جملات احساسی بارش و قدم زدن زیر باران

عاشقانه ترین متن و جملات ویژه روزهای بارانی را در این قسمت تاپ ناز گردآوری کرده ایم و امیدواریم مورد توجه شما عزیزان و عاشقان قرار بگیرند.

متن و جملات عاشقانه روزهای بارانی

سر زد به دل دوباره غم کودکانه ای
آهسته می تراود از این غم ؛ ترانه ای
باران شبیه کودکی ام پشت شیشه هاست
دارم هوای گریه ؛ خدایا ؛ بهانه ای . . .

*

حکمت باران دراین ایام می‌دانی که چیست ؟
آب و جارو میشود بهر محرم کوچه ها . . .
السلام علیک یا اباعبدالله

*

شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟
چه بگویم با تو ؟دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
چه بگویم با تو ؟
که سحرگه دل من
باز از دست تو ای رفته ز دست
سخت در سینه به تنگ آمده بود

*

دریای منی مرا به طوفان بسپار
دستور بده،بگو به من، جان بسپار
بر دوش تو گر جنازه ام سنگین بود
تابوت مرا به باد و باران بسپار

*

دلم قدم زدنی میخواهد زیر باران

یک پیاده‌ روی در نیمه های شب

در یک خیابانی که مقصدش را ندانم

و پیدا کردن آرامشی برای ادامه زندگی

ما هنوز هم به آرامش های ساده وابسته ایم

متن عاشقانه روزهای بارانی

دلنوشته روزهای بارانی

کاش باران بودم
و غم پنجره را میشستم
و به هر کس که پس پنجره غمگین مانده
از سر عشق ندا میدادم
پاک کن پنجره از دلتنگی
که هوا دلخواه هست
گوش کن باران را
که پیامی دارد
دست از غم بردار
زندگی کوتاه هست
باز کن پنجره را
روز نو در راه هست

*

کاش باران بگیرد …
کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند…
و من همه ی دلتنگیهایم را رویش “ها” کنم…
و با گوشه ی آستینم همه ی را یک باره پاک کنم

*

انقدر دوست دارم که پروانه ها گیج می شوند
گل ها تعجب می‌کنند
و باران دلش اب می افتد

*

ساکت که مي شوی
چشمانت پر از بوسه مي شود
و لب هایت
در التهاب یک گل سرخ
زیر باران مي تپد
تو را
در رنگین کمان آغوشم
قاب مي گیرم
و چونان پرنده ای در مشت رها مي شوم
در افق های آبی
تو هیجانی ست
شورش چشمانت
در اعتصاب لبهایت

*

هیچ گاه نباید بـه اجبار خندید گاهی باید با نهایت آرامش گریه کرد

لبخند بعد از گریه از رنگین کمان بعد از باران هم زیباتر اسـت

گاهی می اندیشم

چندان هم مهم نیست

اگر هیچ از دنیا نداشته باشم

همین مرا بس که

کوچه ای داشته باشم و باران

و انسان هایی

در زندگیم باشند که زلال تر از باران،هستند!

متن عاشقانه روزهای بارانی

متن عاشقانه برای روز بارانی

با ابرها چه غصه‌ی پنهانی‌ست؟
این عصرِ چندشنبه‌ی بارانی‌ست؟
وقتی که می‌بُریم مدام از هم
این عشق نیست ؛ چاقوی زنجانی‌ست !

*

تنها ادامه می‌دهم در زیر باران
حتی به تقاضای چتر هم جواب رد می‌دهم
میخواهم تنهایی ام رابه رخ این هوای دو نفره بکشم
ببار باران من نه چتر دارم نه یار . . .

*

فصل باران است بارانی شویم

از درون جوشیم و طوفانی شویم
بوی خاک و بوی نمناک چمن

کیف دارد زیر باران تر شدن
در تمام قطره ها تکثیر شو

زیر باران خدا تطهیر شو . . .

*

پنجره ی باران خورده ات را باز کن
چند سطر پس از باران
چشمهایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده
دلم برایت تنگ است . . .

*

می روم…
به کجا…؟
نمی دانم…
حس بدی ست…
بی مقصدی…!
کاش نه باران بند می آمد…
نه خیابان به انتها می رسید

*

مثل باران خاطراتت ماندنیست

لحن پر مهر صدایت خواندنیست

اگرچه ما اندک زمانی در کنارت بوده ایم

تا ابد مهر و وفایت ماندنیست

آن خدایی که به قلبم غم داد….

خود او باران داد….

زندگی با عطش ثانیه ها میگذرد…

میشود ثانیه را جریان داد….

من خدا را دارم…

آن خدایی که به هنگام غمم میگرید…

و به هنگام خوشی های دلم میخندد…

شعر من باز پر از

صحبت بی قافیه گیست…

من خدا را دارم…

اوست هر قافیه و وزن و صدا

اوست جاری به دل ثانیه ها

همه بارانها، همه جریانها،

همه تاب و تب دل،تپش ثانیه ها..

پر از صحبت اوست

با دلم میخوانم…:من خدا را دارم

متن عاشقانه روزهای بارانی

جملات عاشقانه و احساسی پسرانه و دخترانه

عاشقی را دیدم زیر باران
با چمدانی خیس
بی خداحافظی
راهی سفر بود
او به من گفت :
عشق بارانی ست
که یک روز به تو هم می رسد
نمی دانست که من خودم بارانم

*

شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟
چه بگویم با تو ؟دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
چه بگویم با تو ؟
که سحرگه دل من
باز از دست تو ای رفته ز دست
سخت در سینه به تنگ آمده بود

*

دریای منی مرا به طوفان بسپار
دستور بده،بگو به من، جان بسپار
بر دوش تو گر جنازه ام سنگین بود
تابوت مرا به باد و باران بسپار

*

از این پس تنها ادامه خواهم داد.
حتی در زیر باران امیر افبی
به درخواست چتر هم پاسخ ردمیدهم…
میخواهم تنهای ام را به رخ این هوای دونفره بکشم .
باران نبار،…من نه چتردارم نه یار

*

کاش باران بودم
و غم پنجره را میشستم
و به هر کس که پس پنجره غمگین مانده
از سر عشق ندا میدادم
پاک کن پنجره از دلتنگی
که هوا دلخواه است
گوش کن باران را
که پیامی دارد
دست از غم بردار
زندگی کوتاه است
باز کن پنجره را
روز نو در راه است

*

باران میخواهم …

آن قدر شدید که من و تنهاییم رابا خودش بشوید و ببرد

موهایش باد را به حرکت در می‌آورد،

دستانِ کوچک‌اش ابر‌ها را جابه‌جا می‌کرد،

قدم‌هایش جنگل می‌آفرید، لبخندش زندگی می‌بخشید،

چشم‌‌هایش را که باز می‌کرد خورشید متولّد،

و پلک‌ که رویِ هم می‌گذاشت شب آغاز میشد.

و من سال‌ها نه با او، بلکه در او زندگی‌ کردم. او باران بود

متن عاشقانه روزهای بارانی

جمله کوتاه و ادبی برای باران

کاش باران بگیرد …
کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند…
و من همه ی دلتنگیهایم را رویش “ها” کنم…
و با گوشه ی آستینم همه را یکباره پاک کنم

*

باران همیشه حادثه ای شاعرانه نیست
از انهایی که سقفشان شده است آسمان، بپرس

*

انقدر دوست دارم که پروانه ها گیج میشوند
گل ها تعجب میکنند
و باران دلش اب می افتد

*

ساکت که می شوی
چشمانت پر از بوسه می شود
و لب هایت
در التهاب یک گل سرخ
زیر باران می تپد
تو را
در رنگین کمان آغوشم
قاب می گیرم
و چونان پرنده ای در مشت رها می شوم
در افق های آبی
تو هیجانی ست
شورش چشمانت
در اعتصاب لبهایت

*

زندگی موسیقی گنجشک هاست
زندگی باغ تماشای خداست…
زندگی یعنی همین پرواز ها،
لبخند ها ،آواز ها…
زندگی ذره ی کاهیست، که کوهش کردیم،
زندگی نام نکویی ست، که خوارش کردیم،
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار،
زندگی نیست بجز دیدن یار
زندگی نیست بجز حرف محبت

*

تو را در تمامی لحظاتم دارم
باران که میبارد،خیالم خیس از یاد تو میشود
و ب مهتاب که می نگرم صورتت در برابر چشمهایم نقش میبندد
چه حس خوبیست داشتن تو

*

باران که بند بیاید…
تازه خاطره ها شروع می کنند به چکیدن

*

ماه من غصه چرا ؟!!
دل به غم دادن وازیأس سخن گفتن کارآنهایی نیست که خدارادارند
ماه من
غم واندوه اگرهم روزی مثل باران بارید
یادل شیشه ای توازلب پنجره ی عشق زمین خوردوشکست
بانگاهت به خداچترشادی بازکن وبگوبادل خود
که
خدا هست هنوز

*

باران که می بارد تمام کوچه های شهر پر از فریاد من است
که می گویم :من تنها نیستم ، تنها منتظرم همین

*

باران را دوست دارم
اما نه آن زمان
که کودکی از راه شستن قبر
نان می خورد

*

از این پس تنها ادامه خواهم داد.
حتی در زیر باران امیر افبی
به تقاضای چتر هم پاسخ ردمیدهم…
می‌خواهم تنهای ام رابه رخ این هوای دونفره بکشم .
باران نبار،…من نه چتردارم نه یار

*

مي روم…
به کجا…؟
نمیدانم…
حس بدی ست…
بی مقصدی…!
کاش نه باران بند مي آمد…
نه خیابان به انتها مي رسید

*

عاشقی را دیدم زیر باران
با چمدانی خیس
بی خداحافظی
راهی سفر بود
او به من گفت :
عشق بارانی ست
که یک روز به تو هم مي رسد
نمیدانست که من خودم بارانم

*

باران که میبارد
دلم برایت تنگ تر می شود
راه می افـتم
بدون ِ چتر ؛ من بـغض میکنم ؛ آسمان گـریـه . . .

*

می گویند باران که ببارد ؛ بوی خاک بلند می شود
پس چرا این جا ؛ باران که می بارد
عطر خاطره ها می پیچد . . . ؟

متن عاشقانه روزهای بارانی

باران میبارد ؛ به حرمت کداممان نمیدانم
من همین قدرمیدانم ؛ باران صدای پای اجابت است
خدا با همه جبروتش ؛ دارد ناز می خرد ؛ نیاز کن . . .

*

ترنم باران را نصار چشمانت میکنم نازنینم
تا شبنمی شود بر سرخی گونه هایت
و داغی بوسه ام رابه پیشانی ات به یادگار می‌گذارم و دست نوازشم را
به موهایت هدیه میکنم ؛ که تا عمر داری مرا از خاطر نبری . . .

*

“پاییز” مرا عاشق می کند
“باران” عاشق تر
حالا تو بگو
این “باران پاییزی” با من چه می‌کند . . . ؟

*

من از تمام آسمان یک باران را میخواهم
از تمام زمین یک خیابان را
و از تمام تو
یک دست که قفل شود در دست من . . .

*

زندگى موسیقى گنجشک هاست
زندگى باغ تماشاى خداست…
زندگى یعنى همین پرواز‌ها،
لبخند‌ها ،آواز‌ها…
زندگی ذره‌ی کاهیست، که کوهش کردیم،
زندگی نام نکویی ست، که خوارش کردیم،
زندگی نیست به جز نم نم باران بهار،
زندگی نیست به جز مشاهده یار
زندگی نیست به جز حرف محبت

*

تو را در تمامی لحظاتم دارم
باران که میبارد،خیالم خیس از یاد تو میشود
و ب مهتاب که مي نگرم صورتت در برابر چشمهایم نقش میبندد
چه حس خوبیست داشتن تو

*

باران که بند بیاید…
تازه خاطره ها شروع مي کنند به چکیدن

*

ماه من غصه چرا ؟!!
دل به غم دادن وازیأس سخن گفتن کارآنهایی نیست که خدارادارند
ماه من
غم واندوه اگر هم روزی مانند باران بارید
یادل شیشه ای توازلب پنجره ی عشق زمین خوردوشکست
بانگاهت به خداچترشادی بازکن وبگوبادل خود
که
خدا هست هنوز

*

باران که مي بارد تمام کوچه های شهر پر از فریاد من هست
که مي گویم : من تنها نیستم ؛ تنها منتظرم همین

*

باران را دوست دارم
اما نه ان زمان
که کودکی از راه شستن قبر
نان مي خورد

*

آه ؛ بازهم باران …

باران که می بارد دلت را محکم بچسب

زیر باران دل بـه اشاره اي میرود …

*

به باران دل نبند
که هر چهار فصل دیوانه‌ات خواهد کرد
اگر ببارد ؛ از شوق
اگر نبارد ؛ از دل‌تنگی . . .

مطالب مشابه را ببینید!