زیاده روی در رابطه خطرناک است؟!
میل جنسی زیاد را نباید با بیش فعالی جنسی اشتباه گرفت. بیش فعالی جنسی از دید روان شناسان یک اختلال رفتاری است که باید درمان شود. آیا رابطه جنسی زیاد برای بدن ، روح و جسم فرد ضرر دارد؟
رابطه جنسی زیاد برای من و همسرم عوارض دارد؟
قبل از پاسخگویی به پرسش بالا باید سوال کنم که اصولا منظورتان از کلمه زیاد چیست؟ برای برقراری روابط زناشویی در روز یا هفته، عدد و رقم خاصی ذکر نشده است. عده ای سوال می کنند که مثلا در دهه چهارم زندگی چند بار روابط زناشویی در هفته لازم است، درحالی که به هیچ وجه در مورد دفعات برقراری رابطه طبیعی در سنین مختلف عدد و رقم وجود ندارد و رابطه زناشویی مانند بیماری قند یا دیابت نیست که مثلا بگوییم اگر قندخون بالاتر از ۱۰۰ میلی گرم در ۱۰۰ میلی لیتر خون باشد، غیرطبیعی است. از آن طرف، میل جنسی زیاد را نباید با بیش فعالی جنسی که روان شناسان و روان پزشکان آن را اختلال رفتاری محسوب می کنند، اشتباه گرفت.
بیش فعالی جنسی عبارت از تمایل و احساس نیاز مرضی به برقراری رابطه زناشویی است، به طوری که فرد مبتلا مثلا با 15-20 بار برقراری رابطه در روز هم ارضا نمی شود. اما در شرایطی ممکن است مردی در روز ۳ بار رابطه زناشویی داشته باشد، ولی این حالت بیماری به شمار نمی رود.
به علاوه، دفعات روابط زناشویی به نیازهای طرفین بستگی دارد و ممکن است یک زوج ۳۰ ساله با ۲ بار برقراری رابطه در هفته نیازهایشان برطرف شود، ولی زوج ۳۰ ساله دیگر با ماهی یکبار رابطه نیازهایشان برطرف شود. برخلاف تصور عام، رابطه زناشویی هیچ گونه اثر سوئی بر بدن ندارد و این باور که هر بار رابطه زناشویی باعث مصرف هزاران کالری انرژی و از بین رفتن مقادیر زیادی ویتامین و موادمعدنی از بدن می شود، کاملا نادرست است.
۶۰درصد حجم منی ترشحات پروستات و حدود ۴۰درصد بقیه ترشحات کیسه منوی است که فاقد هر نوع ویتامین، کلسیم و… است. عده ای حتی پا را از این فراتر گذاشته و بر این باورند که نزدیکی باعث پوکی استخوان و کاهش دید می شود که به هیچ وجه صحت ندارد، اما با این حال گاهی دفعات روابط زناشویی و درخواست از طرفین به میزانی است که باعث ایجاد مشکل در زندگی روزمره می شود. در این موارد است که تعدد روابط مشکل ساز می شود، آن هم نه مشکلات جسمی، بلکه مشکل در رابطه با همسر، کارهای روزمره و شاید هم آثار سوءروانی.
به همین دلیل در مواردی که میل جنسی زیاد است (و مرضی هم نیست) با توجه به تجربه های به دست آمده، باید به ۲ نکته مهم توجه داشته باشید. معمولا علاقه یا نیاز جنسی زوج ها کاملا با هم منطبق نیست و درمواردی که این نداشتن تطابق اندک است، طرفین با تعدیل در میل جنسی به حالت تعادل می رسند و زن و شوهر بدون مشکل در کنار هم زندگی و نیازهای جنسی همدیگر را برطرف می کنند. ولی مشکل زمانی ایجاد می شود که این نداشتن تطابق، زیاد باشد. مثلا مرد یا زنی تمایل داشته باشد، ۳، ۲ بار در روز رابطه برقرار کند، ولی همسرش حتی تمایل به برقراری یکبار رابطه در ماه هم نداشته باشد. در این موارد مشکلات پیچیده می شود و حتی کار به جدایی می کشد. به همین دلیل توصیه می شود قبل از ازدواج از میزان نیازهای جنسی همدیگر برآوردی دقیق داشته باشید.
نکته مهم دیگر، منجر شدن میل جنسی زیاد به اختلال در کار روزانه و روزمره زندگی است. مثلا اخیرا زوجی به کلینیک مراجعه کرده بودند که رابطه زناشویی کاملا طبیعی داشتند و نیازهای آنها نیز تطابق خیلی زیادی با همدیگر داشت و زندگی مشترک ایده آلی داشتند، ولی خانم به شدت مضطرب و ناراحت بود و می گفت در برقراری رابطه زناشویی هیچ مشکلی ندارد و میل جنسی اش به همان اندازه شوهرش است، ولی کار به جایی رسیده که می خواهد تقاضای طلاق بدهد، چراکه ۷ سال است ازدواج کرده اند و در این مدت تقریبا از ۷ روز هفته حتما ۵ روز شوهرش او را برای برقراری رابطه زناشویی ساعت ۳، ۴ یا ۵ صبح بیدار می کند.
علاوه بر این، حتی در بیشتر زمان هایی هم که خسته هستند، شوهرش اجازه ۱۵ دقیقه استراحت هم به وی نمی دهد و درخواست فوری و فوتی برای برقراری رابطه دارد. اینگونه مسائل به تدریج باعث تنفر فرد از رابطه زناشویی می شود و حتی ممکن است مثل این زوج، باعث شود همسر از فرط استیصال تقاضای جدایی کند.