سریال مریم؛ داستان قسمت آخر سریال و عکس های بازیگران سریال
عکس های سریال مریم Meryem, در قسمت آخر سریال مریم چه اتفاقی می افتد؟
خلاصه داستان قسمت آخر سریال مریم و عکس های بازیگران سریال مریم
سریال مریم یکی از سریال های کشور ترکیه است که محصولا سال 2017 است و از شبکه کانال دی و جم سریز پخش می شود. کارگردان این سریال Mustafa Şevki Doğan و نویسنده این سریال İlker Gürsoy می باشد و بازیگران آن Ayça Ayşin Turan , Furkan Andıç , Cemal Toktaş , Açelya Topaloğlu می باشند.
عکس بازیگران سریال مریم
خلاصه داستان سریال مریم:
مریم آکچا زنی بسیار مهربان و دوست داشتنی است که در ورودی یکی از بزرگ راه های استانبول بلیط می فروشد. پدر مریم یک مغازه شیرینی پزی دارد که مریم در اواقت فراغتش نزد پدرش می رود و در پختن شیرینی به او کمک می کند. مریم عاشق دادستان اوکتای می شود. هنگامی که این دو برنامه های ازدواج را فراهم می کنند ناگهان او مرتکب یک قتل می شود …
عکس مریم در سریال مریم
معرفی بازیگران سریال مریم :
Furkan Andic در نقش ساواش سرگون
Ayça Aysin Turan در نقش مریم
Cemal Toktas در نقش اوکتای
Açelya Topaloglu در نقش درین
Bestemsu Özdemir در نقش بلیز
Ugur Çavusoglu در نقش یوردال
Serenay Aktas در نقش بورجو
Kenan Acar در نقش گوچلو
Dilan Telkok در نقش الا
Sema Öztürk در نقش تولین
Ayten Uncuoglu در نقش نورتن
Beste Kanar در نقش ناز
داستان سریال و نقد سریال مریم
من در کل این سریال رو به خاطر تم انتقامی که فوق العاده مورد علاقه امه انتخاب کردم از جهت دیگه شبیه عشق مخفی بودن به نوعی قلقلک دهنده بود و اینکه بدونم کشور دوست وهمسایه چه تیپ شخصیتی و روایتی از این سریال می سازه .داستان تو قسمت اول دقیقا شبیه به همون عشق مخفیه ..با این تفاوت که دادستان قصه از همون اول زیر آبی روی ماهریه. اما هرچی داستان جلوتر می ره دقیقا از قسمت های دو به بعد روند و شرایط فرق می کنه .
یکی از دلایلی که باعث شد به نثر روایت گونه ی کره ای ها برخلاف تمام کلیشه هاشون بازهم ایمان بیارم.همین مطلب بود.اینکه برخلاف مین هیوک سریال عشق مخفی،ساواش خیلی زود متوجه قضیه شد و اون روند انتقامی وخشم وعاشقانه ای که من طالبش بودم خیلی زود به بن بست رسید. اون جنون کانگ یوجونگ ،دست بسته بودنش و ازار های ممتد مین هیوک دیگه اینجا جایی نداره.ساواش دیگه به دنبال مریم نبود بلکه به دنبال راز اصلی بود و این کمی از هیجان ماجرا کم کرد. از طرف دیگه بعد از ده قسمت روند سریال به تعقیب وگریز صرف بدل میشه. دادستان مدام در حال نقشه کشیدنه و مریم برای فرار از این راز همه کاری انجام می ده.گناهان دادستان روز به روز بیشتر میشه و سایه ی این راز کم کم تمام داستان رو پوشش می ده .حالا دیگه دستهای زیادی پشت پرده از راز این داستان خبر دارن وتنها کسایی که خبر ندارن ساواش ودار ودسته اش هستن که تا حدی قضیه رو حدس زدن وبه دنبال مدرک برای ثابت کردن اصل قضیه ان ..
سریال مریم
داستان حول وهوش قسمت های بیستم یه اوج خوب میگیره اما متاسفانه بعد از دو سه قسمت بازهم به همون روند سابقش برمیگرده وحتی نیمه ی دوم داستان که با گم شدن دادستان شروع شده هم نمی تونه اندکی هیجان به روند سریال اضافه کنه ..
اما در کنار تمام بدی هایی که گفتم می خوام از خوبی هاش بگم .
اول ازهمه تاثیر رازی که مریم اون رو مخفی کرده بود.ترک ها اصولا همیشه به دنبال یه راز میگردن که اون رو مخفی کنن و برای مخفی کردنش مدام هیجان اضافه تو سریال بریزن ..حالا این راز می تونه یه دروغ یا یه اتفاق یا حتی یه سرنوشت باشه .به هرحال انگار ترک ها به شدت این ایده رو دوست دارن چون رد پاش تو همه ی درامهاشون مشهوده .
تو سریال عشق مخفی کانگ یوجونگ به تنهایی این بار رو به دوش می کشه و درنهایت هم مین هیوک با فهمیدن واقعیت دست از سرش برمیداره اما تو سریال مریم تاثیر این راز در تمام پس زمینه ی سریال جاریه .درواقع شما تاوان بلاهایی که مریم با کتمان ومخفی کردن این رازباید بکشه رو شاهد هستید.این راز درست مثل یه اختاپوس همه چیز رو در برمیگیره اول ازهمه زندگی عشقی مریم و دادستان رو به قهقرا می کشه ودر نهایت پای ساواش و خونواده اش وهمه اطرافیان مریم رو هم در بر میگیره .مریم اونقدر این راز رو با خودش نگه میداره که آخر سر زهر این راز دامن خودش رو میگیره و عزیزترین کسش رو از دست میده .حتی وقتی دادستان هم از صحنه ی زندگی مریم حذف میشه بازهم این نفرین رو سر مریم وعشقش ساواش سایه می ندازه. تاکید روی این نکته که اگه همون اول مریم حقیقت رو میگفت زندگی همه اشون به نحو دیگری بود در تمام سریال به وضوع به چشم می خوره وتاکید روی این مطلب که همیشه ودر همه حال راستی ودرستی بهترین راه انتخابه .
در کنار این مسئله من از عاشقانه ی سریال راضی بودم ..با اینکه تا قسمت بیستم عملا این عاشقانه به لمس و صحبت ونگاه ختم می شد اما خیلی من رو هیجان زده وراضی نگه داشت ..هرچند که بعد از قسمت های بیستم عاشقانه اش اونقدرها جون دار نشد اما بازهم تونست من رو تا ته داستان همراه خودش بکشه..بازی ها رو هم دوست داشتم ..مخصوصا ساواش که بین دل و قولش باید یکی رو انتخاب کنه
شخصیت های فرعی این سریال یکی از نقطه قوت های به شدت عالی سریالن ..گوچلو و بورجو زوج دوم سریال ..یکی دوست و رفیق ساواش ..ودیگری کمیسری فداکار و با هوش که به خاطر محبتی که به مریم داره به دوست مریم هم بدل میشه ..
من عاشق این زوج وکل کل هاشون و رنگ عشقی که به مرور بینشون شکل می گیره هستم .
عکس سریال مریم
گوچلو یکی از بامعرفت ترین شخصیت هایی بودکه تو عمرم دیدم اینقدر شیفته ی ساواش بود که علارغم فاصله ی طبقاتی همه جوره از جون و دل برای ساواش مایه می ذاشت .جالب اینجا بود که به خاطر همین مایه گذاشتنش برای ساواش هم با بورجو اشنا میشه و کم کم رابطه اشون پا میگیره .گوچلو صداقت محض بود ..یه گوله نمک که فضای سریال رو شیرین می کرد .به جرات عاشقانه اشون به اندازه ی عاشقانه ی زوج اول برام مهم بود و همین باعث میشد جاهایی که از عاشقانه ی مریم وساواش خسته می شدم عاشقانه ی زوج دوم به ادامه ی سریال ترغیبم کنه .
یه سکانس طنز داشت که دلم میخواست کات کنم وبراتون بذارم از بس این بازیگر بامزه بازی کرده بود .ساواش و گوچلو میخوان مچ مریم ودادستان رو با هم بگیرن که گوچلو مثل یه گزارشگر فوتبال گزارش میده :
مریم ..مریم داره از سمت راست جلو میره
مریم توپ رو گرفت داره مثل باد حرکت میکنه
مریم …مریم
وارد محوطه ی جریمه شد
مریم ..مریم ،اگه بزنه گل میشه
مریم …مریم وگــــــــــــل گل
مریم تو دیگه کی هستی خخخخ ..
سکانسهای برتر
نمی دونم چرا اما سریالهای ترکی برای من پراز سکانس های برتره ..جالب اینجاست که کیس ها عمدتا شامل این سکانس ها نمی شه بلکه عاشقانه های ریز و زیر پوستی سریال منو هیجان زده می کنه.ساواش که از دست مریم شاکیه ..خونه ونونوایی مریم رو به اتیش میکشه ..اما مریم برای نجات پرنده ی بهترین دوستش داخل اتیش میپره ..ساواش ماتش میبره و دقیقا ازهمینجاست که میفهمه کار مریم نبوده ..کسی که دلش برای یه پرنده میسوزه ..زنش رو ول کنه وبره؟؟؟ جالبه که بعد هم خودش تو دل اتیش میره تا مریم رو نجات بده و زخمی هم میشه ..
عکس پشت صحنه سریال مریم
سکانس بعدی سریال قسمتیه که مریم و ساواش هردو به عشق می رسن اما با وجود اینکه همدیگه رو دوست داشتن و حتی برای بودن با هم بال بال میزدن میدونستن رازهایی بینشون اجازه نمی ده با هم باشن ..سکانس کیسی بود که هردو پا جلو گذاشتن اما خاطرات گذشته به یادشون اومد وهردو با هم عقب نشستن ..
وسکانس اخر که مریم خبر بارداریش رو به ساواش می ده به قدری مریم قشنگ تو این صحنه صحبت می کنه که من هم همراه ساواش اشک شوق می ریختم.
دیالوگ برتر
مریم تصادف کرده و ساواش بالا سرش زار میزنه و میگه:
-ولت نمیکنم مریم ..نمیتونی اینکار رو با من بکنی …نمیتونی ترکم کنی ..تو به من بدهکاری . تو همیشه بدهیت رو میدی .یه عمر به من بدهی داری مریم .میشنوی ؟ دوستت دارم میشنوی؟ دوستت دارم
همیشه گفتم ترک ها استعاره های قشنگی دارن .با کلمات بازی های زیبایی می کنن ..اصلا حرف زدن هاشون برام شیرینه . ضرب المثلهاشون.یکی از اینها هدیه ی تولد مریم برای ساواش بود.به نظرتون مریمی که چیزی تو دار دنیا نداره چه هدیه ای به ساواشی که پدرش غول عظیمیه واین همه براش جانفشانی کرده ، داره؟
بهش چند تا صدف می ده .صدف آرزوها که ساواش هر وقت اراده کنه بتونه ازشون استفاده کنه ونویسنده الحق که خیلی خوب از این صدف ها استفاده کرد. ساواش ورپریده همون اول یه دونه از صدف ها رو کف دست مریم می ذاره تا دلی از عزا در بیاره .
فصل دوم سریال مریم
نقد دوم سریال مریم
مطلب موجود نیست