تنظیم خانواده و کنترل جمعیت
کنترل جمعیت انجام اعمالی است که بهطور ارادی میزان زادوولد را کاهش میدهد. کنترل جمعیت معمولا در کنار تنظیم خانواده مطرح میشود و هدف از آنها، کمک به والدین است تا از داشتن فرزند ناخواسته جلوگیری کنند و فاصله بین فرزندان را خود تنظیم کنند. آسمونی در این بخش به طور مفصل در مورد کنترل جمعیت و تنظیم خانواده صحبت می کند.
کنترل جمعیت چیست؟
کنترل جمعیت انجام اعمالی است که بهطور ارادی میزان زاد و ولد را کاهش میدهد. کنترل جمعیت معمولاً در کنار تنظیم خانواده مطرح میشود و هدف از این دو، کمک به والدین است تا از داشتن فرزند ناخواسته جلوگیری کنند و فاصله بین فرزندان را خود تنظیم نمایند. کنترل جمعیت در ابعاد خرد، باعث کاهش مرگ و میر نوزادان و مادران و پرهیز به دنیا آمدن فرزندهای ناخواسته، و در ابعاد کلان باعث بهبود وضعیت آموزش و برخورداری خانوادهها از سطح زیستی مناسب و نیز کنترل رشد جمعیت و هماهنگی آن با توسعه اجتماعی و اقتصادی میگردد.
کنترل جمعیت انسان
منظور از کنترل جمعیت در انسان، ایجاد تغییری عامدانه و ساختگی در نرخ رشد جمعیت انسان است. از نظر تاریخی، کنترل جمعیت انسانی از طریق محدودسازی نرخ زایش، و معمولاً به دستور دولت صورت گرفته است. تا به امروز، کنترل جمعیت انسانی به عنوان یک واکنش به عواملی نظیر سطح بالا یا رو به افزایش فقر، نگرانیهای زیستمحیطی، دلایل مذهبی و دینی، و جمعیت بیش از اندازه صورت گرفته است. در حالی که کنترل جمعیت میتواند شامل اقداماتی باشد که زندگی انسانها را با دادن کنترل بیشتر به آنها بر روی تولیدمثلشان بهبود بخشد، برخی برنامهها این معیارها را نوعی سوءاستفاده میدانند.
در سطح جهانی، جنبش کنترل جمعیت از دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ فعال است، و پروژههای بسیاری در زمینهٔ بهداشت تولیدمثل و برنامهریزی برای خانوادهها انجام داده است. در دههٔ ۱۹۸۰، بین طرفداران کنترل جمعیت و فعالان سلامت زنان تنش بالا گرفت، چرا که فعالان سلامت زنان، حقوق تولیدمثلی زنان را به عنوان بخشی از یک رویکرد حقوق بشری قبول داشتند. مخالفت فزاینده با رویکرد محدود و تکبعدی به کنترل جمعیت، منجر به تغییری قابل توجه در سیاستهای کنترل جمعیت در سالهای ابتدایی دههٔ ۱۹۹۰ گردید.
روشهای کنترل جمعیت
برای کنترل جمعیت ممکن است از یک مورد یا موارد بیشتری از روشهای زیر استفاده شود، هر چند که روشهای دیگری نیز غیر از اینها وجود دارد:
- پیشگیری از بارداری
- خودداری (abstinence)
- سقط جنین پزشکی
- کاستن از مهاجرت
- عقیمسازی (سترونسازی)
- مرگ خودخواسته (Euthanasia)
- نسلکشی
روش یا روشهای گزینششده برای کنترل جمعیت، میتواند بهشدت تحت تاثیر باورهای مذهبی و فرهنگی اعضای جامعه باشد. ناکامی در استفاده از سایر روشهای کنترل جمعیت، میتواند منجر به استفاده از سقطجنین یا نوزادکشی به عنوان راهحلهایی در این زمینه باشد. همانطور که عمل کنترل جمعیت ممکن است در یک کشور جلوهای قانونی – اجباری داشته باشد، ممکن است در کشوری دیگر غیرقانونی یا مشروط باشد، که حاکی از مجادلهها پیرامون این موضوع است.
جنبش کنترل جمعیت
در قرن بیستم، حامیان کنترل جمعیت جذبِ بینشهای توماس مالتوس، روحانی و اقتصاددان بریتانیایی شدند، که در سال ۱۷۹۸ اثری را زیر عنوان «دربارهٔ اصل جمعیت (An Essay on the Principle of Population)» منتشر کرد. مالتوس معتقد بود که، «جمعیت جامعه، هنگامی که کنترل نشود، با ضریب هندسی (۲، ۴، ۸، ۱۶، ۳۲، پ – م) افزایش مییابد، در حالی که منابع غذایی با ضریب محاسباتی (۱، ۲، ۳، ۴، – م) افزایش مییابند.» وی همچنین مفاهیم «کنترلکنندههای مثبت» و «کنترلکنندههای پیشگیرانه» را مطرح کرد. «کنترلکنندههای مثبت» مانند بیماریها، جنگ، فجایع و قحطی، از جمله عواملی هستند که مالتوس آنها را در افزایش ضریب مرگومیر مؤثر میدانست.
کنترل جمعیت در ایران
کنترل جمعیت در ایران از سال ۱۳۳۷ شروع شد اما برنامههای منسجم کنترل جمعیت از سال ۱۳۴۸ آغاز شدند. در سالهای قبل از انقلاب اسلامی ایران، رشد جمعیت ایران در اثر این برنامهها از ۱٫۳ درصد به ۱٫۲ درصد کاهش نشان داد. بعد از انقلاب و به واسطه عوامل مختلف از جمله جنگ ایران و عراق رشد جمعیت در ایران به شدت افزایش یافت به طوری که در سال ۱۳۶۵ به بالاتر از ۳٫۲ درصد رسید. در سال ۱۳۶۷ سیاستهای جلوگیری از موالید در دستورکار دولت قرار گرفت که شامل ارائه خدمات پیشگیری از بارداری رایگان (ارائه کاندوم رایگان در مراکز بهداشت شهری و روستایی، و نیز انجام رایگان وازکتومی) و حذف کلیه سیاستهای تشویقی ۳ اولاد به بالا بود. (قانون حذف سیاستهای تشویقی فرزند سوم به بعد، در سال ۱۳۷۲ رسماً به تایید شورای نگهبان رسید) این اقدامات منجر به سریعترین کاهش ثبت شده در نرخ رشد جمعیت یک کشور شد و نرخ رشد جمعیت ایران را در مدت کوتاهی از ۳٫۲٪ به ۱٫۲٪ در سال رساند. با این وجود در سالهای اخیر مسئولان بلندپایه مانند محمود احمدینژاد با سیاست کنترل جمعیت مخالفت کردهاند.
کنترل جمعیت در چین
قانون منسوخشده تکفرزندی در چین که از سال ۱۹۷۹ میلادی وضع شده بود، باعث شده است جمعیت این کشور حدود ۴۰۰ میلیون نفر کمتر از تعداد کنونی (۲۰۱۵) باشد.
تنظیم خانواده در ایران چیست؟
در سال ۱۳۳۷ اولین برنامههای تنظیم خانواده در ایران به اجرا گذاشته شد. این برنامهها از سال ۱۳۴۸ به صورت متمرکز آغاز گشت. سیاست «فرزند کمتر، زندگی بهتر»(از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵) و سیاست «تنظیم خانواده» از سال ۱۳۶۸ از جمله سیاستهای تنظیم خانواده درایران هستند. از دست آوردهای سیاستهای تنظیم خانواده، افزایش نرخ رواج پیشگیری از بارداری از ۳۷ درصد درسال ۱۹۷۶ به ۷۵ درصد در سال ۲۰۰۰ میباشد. طی یک چرخش ۱۸۰ درجهای، سیاست تنظیم خانواده در اوایل دهه ۹۰ به دلیل نگرانی از سالخوردگی جمعیت کنار گذاشته شد و مقابله با آن از اولویتهای نظام به شمار میرود.
دیدگاه مقامات به تنظیم خانواده در ایران
در سال ۱۳۸۹ محمود احمدی نژاد از سیاستهای کنترل جمعیت انتقاد و نسبت به عواقب آن هشدار داد. او همچنین شعار «دو بچه کافیست» را زیر سؤال برد و آن را یک شعار غربی دانست. احمدی نژاد همچنین اعلام کرد که ایران میتواند جمعیتی معادل ۱۵۰ میلیون نفر داشته باشد. در اکتبر ۲۰۱۳، آیتالله خامنهای رهبر ایران، در پیامی، خواهان افزایش جمعیت ایران دست کم تا ۱۵۰ میلیون نفر شد.
حذف جراحی پیشگیری از بارداری در ایران از خدمات عمومی
در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۹۲ (۱۳ اوت ۲۰۱۳) وزارت بهداشت ایران جراحیهای پیشگیری از بارداری را از چرخه ارائه خدمات عمومی در ایران حذف کرد. این تصمیم در راستای سیاستهای نظام برای تشویق خانوادهها به داشتن فرزند بیشتر صورت گرفت. عقیمسازی مردان (وازکتومی) و عقیمسازی زنان (توبکتومی) دو عمل جراحی در راستای نابارورسازی به شمار میرود که از دایره خدمات عمومی به مراجعان حذف شد. وزارت بهداشت اتخاذ چنین تصمیمی را در راستای برنامههای تشویقی دولت برای افزایش فرزند بیشتر در خانوادهها دانست. این وزارت در این راستا اعلام کرد: «از آنجا که روشهای جراحی پیشگیری از بارداری به میزان زیادی برگشت ناپذیرند و البته هزینه زیادی هم به دنبال دارند، از سیکل عمومی ارائه خدمات حذف شده و تنها در صورت تشخیص و تایید کمیتههای تخصصی مربوطه در دانشگاهها، قابل بررسی است.»