بیوگرافی کیانو ریوز + عکس های همسرش و اطلاعات زندگی شخصی و فیلم ها
کیانو ریوز یکی از محبوب ترین بازیگران هالیوودی است که به دلیل بازی در فیلم ماتریکس بسیار شناخته شد و اخیرا در سری فیلم های جان ویک ایفای نقش کرده است. در این بخش اطلاعاتی در مورد زندگی شخصی این بازیگر، بیوگرافی، بیوگرافی همسر و عکس های این بازیگر محبوب را آماده کرده ایم.
بیوگرافی کیانو ریوز
کیانو چارلز ریوز در 2 سپتامبر سال 1964 در بیروت لبنان به دنیا آمد. پدر او ساموئل نولین ریوز، یکی از بومیان هاوایی و مادرش پاتریشیسا باند هم اصلاتی انگلیسی دارد. پدر و مادر او به این جهت نام کیانو را روی او گذاشتند که این کلمه در زبان بومیان هاوایی به معنی نسیم خنک بر فراز کوه است.
بزرگ شدن با فرهنگ چین
کیانو به دلیل اصالت چینی مادربزرگش، در فضایی بزرگ شد که در هر نقطه از آن، نشانی از فرهنگ این کشور پهناور به چشم می خورد.
ماجرای ازدواج و پدر و مادرش در بیروت
ساموئل پس از ملاقات پاتریشیا در بیروت، بود که با وی ازدواج کرد ولی در ادامه، در حالی کیانو ۳ سال بیشتر نداشت به یکباره خانه را ترک کرد و هرگز بازنگشت. کیانو تا ۶ سالگی چیزی راجع به ماجرای پدرش نمیدانست و آخرین بار که ساموئل را ملاقات کرده به ۱۳ سالگیش باز میگردد.
کیانو ریوز و همسرش
زندگی با مادر
ساموئل در سال ۱۹۹۲ به دلیل فروش هروئین مدت سه سال را در زندان به سر برد. کیانو به همراه مادرش ابتدا به سیدنی و در ادامه به نیویورک رفت. پاتریشیا که به کار طراحی لباس سرگرم بود، پس از ساموئل سه بار دیگر نیز ازدواج کرد ولی تمام این تجربهها، نتیجهای جز شکست و تلخکامی برای وی در بر نداشت.
ازدواج های پی در پی مادر
اولین ناپدری کیانو، پل آرون، کارگردان سینما و تئاتر بود که کیانو و مادرش را به تورنتو برد. دومی رابرت میلر از فعالان موسیقی راک و سومی نیز آرایشگری بود به نام جک باند. کیانو دوران کودکی و نوجوانیش را در کنار پدربزرگ و مادربزرگش در تورنتو سپری کرد. او آنقدر از مدرسه اخراج میشد که در مدت ۵ سال، چهار مدرسهی مختلف را تجربه کرد. او حتی موفق به تصاحب مدرک دیپلم خود هم نشد.
موفقیت در ورزش
در این میان ورزش، نقطهی مقابل ناکامیهای تحصیلی وی بود به گونهای که همواره در رشتههای مختلف ورزشی، سرآمد هم سن و سالانش بود. او آنقدر در دروازهبانی هاکی روی یخ موفق بود که به وی لقب دیوار را داده بودند. کیانو همواره آرزو داشت که در رشتهی هاکی، روزی با لباس تیم ملی کانادا به میدان برود ولی یک مصدومیت شدید، رویاهای وی را بر باد داد.
نخستین تجربه بازیگری
کیانو در ۹ سالگی با حضور در نمایش یانکیهای لعنتی (Damn Yankees) به نخستین تجربهی بازیگری اش دست یافت. او در ادامه در ۱۵ سالگی در نمایش رومئو و ژولیت (Romeo and Juliet) نقش مرکوتیو، دوست رومئو را ایفا کرد.
همکاری با ناپدری
در ۱۷ سالگی پس از رها کردن مدرسه، به آمریکا رفت و در لس آنجلس دوباره با ناپدری سابقش آرون همخانه شد. کیانو در مدت سه سالی که در لس آنجلس بود، به عنوان دستیار با آرون همکاری کرد و از این طریق با مقدمات سینما آشنا شد. او در همین زمان در یک اپیزود از سریال Hangin’ In نقش آفرینی کرد و در چند آگهی تبلیغاتی از جمله تبلیفات کوکاکولا نیز حضور یافت. سپس به کانادا بازگشت و در فیلم در یک قدمی (One Step Away) و چند نمایش به بازی پرداخت. یانگبلاد (Youngblood) نخستین فیلم استودیویی ریوز بود که وی در آن، نقش یک دروازهبان هاکی را ایفا کرد. مدتی پس از به نمایش در آمدن این فیلم، کیانو به لس آنجلس بازگشت و در آنجا آرون، اروین استاف را متقاعد کرد که برای پیشرفت کیانو، کار مدیریت برنامههای وی را بر عهده بگیرد. جالب اینجاست که استاف تا به امروز نیز به عنوان مدیر برنامههای ریوز باقی مانده و تعداد زیادی از فیلمهای وی را نیز تهیهکنندگی کرده است. لبهی رودخانه (River’s Edge) به کارگردانی تیم هانتر که روایتگر داستان گروهی از نوجوانان است که درگیر ماجرای یک قتل میشوند، نخستین فیلم ریوز بود که با استقبال منتقدان روبرو شد. او پس از این فیلم، تا پایان دههی هشتاد صرفا در فیلمهای نوجوانانه و عامهپسند ظاهر شد. در همین زمان بود که فیلم ماجراجویی عالی بیل و تد (Bill & Ted’s Excellent Adventure) با بازی کیانو و الکس وینتر با موفقیتی غیرمنتظره همراه شد و محبوبیت فیلم به جایی رسید که تهیه کنندگان آن را مجاب کرد تا قسمت دوم آن را نیز با عنوان سفر ساختگی بیل و تد (Bill & Ted’s Bogus Journey) بسازند.
تشکیل گروه موسیقی
با آغاز دههی ۹۰ میلادی، کیانو و سه تن از دوستانش، گروه موسیقی Dogstar را تشکیل دادند که این گروه تا سال ۲۰۰۲ پابرجا ماند. Dogstar بیشتر در سبک موسیقی گرانچ فعالیت میکرد و کیانو نیز در آن به نواختن گیتار بیس میپرداخت.
بازی در فیلم های موفق
در ادامه، ریوز با جدا شدن از نقشهای نوجوانانه، به بازی در فیلمهای جدیتر و به همکاری با کارگردانان بزرگ سینما روی آورد. نقطه شکست (Point Break) به کارگردانی کاترین بیگلو، دراکولای برام استوکر (Bram Stoker’s Dracula) به کارگردانی فرانسیس فورد کوپولا و فیلم مستقل آیداهوی خصوصی من (My Own Private Idaho) به کارگردانی گاس ون سنت، از جمله آثار وی بودند که ضمن جلب نظر نسبی منتقدان، با واکنش بسیار خوب تماشاکران روبرو شدند و در این میان، نام ریوز نیز بیش از گذشته سر زبانها افتاد. کیانو در ادامهی همکاری با کارگردانان سرشناس سینما، در فیلم بودای کوچک (Little Buddha) به کارگردانی برناردو برتولوچی، نقش یک شاهزادهی هندی را ایفا کرد که ایمانش را در بوتهی آزمایش قرار میدهد. بودای کوچک اگرچه در آمریکا به فروش قابل توجهی دست نیافت اما در اروپا با استقبال بسیار خوبی همراه شد.
نقطه عطف بازیگری
موفقیت فوق العادهی سرعت (Speed) به کارگردانی یان ده بونت، نقطهی عطفی در کارنامهی بازیگری ریوز به حساب میآید. او در این فیلم نقش افسر پلیسی به نام جک تراون را بازی میکند که در تلاش است تا از انفجار بمبی که در داخل یک اتوبوس کار گذاشته شده جلوگیری کند. کیانو در ابتدا به دلیل شباهت زیاد طرح داستانی کار با سری فیلمهای جان سخت (Die Hard)، از حضور در این پروژه طفره میرفت. استودیو نیز چندان مطمئن نبود که نام وی بتواند تماشاگران را به سالنهای سینما بکشاند و از این رو به دنبال ستارهای بزرگتر بود. با این حال پافشاریهای ده بونت روی حضور ریوز نتیجه داد و در نهایت، سرعت (Speed) نه تنها تبدیل به یکی از هیجانانگیزترین آثار دههی نود سینما شد بلکه ریوز راهم به عنوان یک نیروی تازه نفس برای حضور در آثار اکشن به سینمادوستان معرفی کرد.
بازی در فیلم های اکشن
کیانو که پیش از سرعت (Speed) به بازی در فیلمهای کمدی و آثار مستقل شهرت داشت، در ادامه با حضور در فیلمهایی نظیر جانی منومیک (Johnny Mnemonic) و واکنش زنجیروار (Chain Reaction) در قامت یک ستارهی آثار اکشن شروع به درخشش کرد. البته او همچنان از بازی در کارهای تجربی و تئاتر نیز غافل نمیشد. کیانو پس از بازی در فیلم پرفروش قدم زدن روی ابرها (A Walk in the Clouds) با بازی در نقش اصلی نمایش هملت، در وینیپگ کانادا به روی صحنه رفت که اجرای وی، تحسین گستردهی منتقدان را برانگیخت. او برای بازی در این نمایش، پیشنهاد بازی در نقش کریس شیهرلیس در فیلم مخمصه (Heat) را رد کرد که نهایتا این نقش به وال کیلمر رسید. او همچنین به خاطر شرکت در تورهای مختلف گروه Dogstar، پیشنهاد ۱۱ میلیون دلاری برای بازی در قسمت دوم فیلم سرعت را نیز رد کرد. در این مقطع چند فیلم ریوز پشت سر هم با شکست تجاری و واکنش منفی منتقدان همراه شدند تا اینکه نوبت به فیلم وکیل مدافع شیطان (The Devil’s Advocate) به کارگردانی تیلور هاکفورد رسید که تا حدود زیادی ناکامی وی را جبران کرده و او را در موقعیت جدیدی قرار داد. کیانو در این فیلم نفش وکیلی شکستناپذیر به نام کوین لومکس را بازی میکند که پس از دفاعیات دروغینش، درگیر مسائلی همچون وجدان، تکبر و بازیهای خیر و شر میشود.
بازی در فیلم ماتریکس
کیانو در فیلم ماتریکس (The Matrix) به کارگردانی برادران واچوفسکی، نقش یک هکر کامپیوتری به نام نئو را ایفا میکند که از نظر گروه آزادی طلبان، همان شخص برگزیدهای است که ماموریت دارد تا بشر را از دست ماشینهایی که سعی در به بردگی گرفتن آنها دارند نجات دهد. ماتریکس با طرح مسائلی فلسفی و استفاده از جلوههای بصری تازه، نام خود را به عنوان پدیدهی سال مطرح کرد و در ادامه علاوه بر جلب نظر منتقدان، به فروش جهانی فوق العادهی بیش از ۴۶۰ میلیون دلار دست یافت. جانی دپ، وال کیلمر، برد پیت و ویل اسمیت از جمله بازیگرانی بودند که پیش از ریوز، توسط برادران وارنر برای ایفای نقش نئو در نظر گرفته شده بودند. ریوز پیش از آغاز کار تولید فیلم، از ناحیهی ستون فقرات دچار مصدومیت شد و کارش به عمل جراحی کشید. در دورانی که بازیگران فیلم، مشغول تمرینات ویژه و یادگیری حرکات رزمی بودند، کیانو دوران نقاحتش را سپری میکرد با این حال او با انجام حرکات سبک، تمریناتش را آغاز کرده و در ادامه با تلاش شبانه روزی، آمادگی خود را برای ایفای این نقش و پیاده کردن حرکات رزمی مربوط به وی به دست آورد. او برای حضور در قسمت اول ماتریکس، مبلغ ۱۰ میلیون دلار به همراه ۱۰ درصد از فروش فیلم را به عنوان دستمزد دریافت کرد که مجموعا عددی حدود ۵۶ میلیون دلار میشود. او برای قسمتهای دوم و سوم ماتریکس نیز رقم ۱۵ میلیون دلار به همراه ۱۵ درصد از فروش فیلم را دریافت کرد که کل دریافتیهای وی بابت بازی در این سهگانه را به رقم ۲۶۲ میلیون دلار میرساند.
اهدای دستمزد به تیم جلوه های ویژه ماتریکس
البته گفته میشود که کیانو، رقم ۸۰ میلیون دلار از دریافتیهایش را به دست اندرکاران فیلم از جمله تیم جلوههای ویژه اهدا کرده است چرا که معتقد بود آنها از وی سزاوارترند. خود کیانو همواره در مصاحبههایش تاکید میکند که پول آخرین چیزی است که برای وی اهمیت دارد. او در وکیل مدافع شیطان (The Devil’s Advocate) برای اینکه سازندگان فیلم توانایی مالی جذب آل پاچینو را داشته باشند، ۲ میلیون دلار از قراردادش را کم کرد و در فیلم جایگزین (The Replacements) نیز به منظور میسر شدن حضور جین هاکمن در پروژه، رقم قراردادش را تا ۹۰ درصد کاهش داد.
فیلم های ناموفق پس از ماتریکس
ریوز در فاصلهی بین قسمت اول ماتریکس و دنبالههای آن، در چندین فیلم دیگر نقشآفرینی کرد که عموم آنها با شکست روبرو شدند. نوامبر شیرین (Sweet November) که بازسازی فیلمی محصول سال ۱۹۶۸ بود و ناظر (The Watcher) که کیانو در آن نقش یک قاتل زنجیرهای را بازی میکرد بیش از سایر فیلمها مورد آماج حملهی منتقدان قرار گرفتند و در این میان ریوز نیز برای بازی در این دو فیلم، نامزد دریافت دو تمشک طلایی شامل بدترین بازیگر مرد و بدترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
بازی در فیلم کنستاتین
بازی ریوز در نقش جنگیری به نام جک کنستانین در فیلم کنستانتین (Constantine)، دوباره وی را در کانون توجهات قرار داد. این اثر اگرچه با بیمهری منتقدان روبرو شد ولی توانست در بین سینمادوستان، طرفداران پر و پا قرصی پیدا کند و به فیلمی محبوب تبدیل شود. تا به امروز چند مرتبه بحث ساخت قسمت دوم کنستانتین (Constantine) با حال و هوایی سنگینتر و وحشتناکتر مطرح شده ولی استودیو هر بار بنا به دلیلی آن را رد کرده است. کیانو در ادامه با بازی در فیلم خانهای روی برکه (The Lake House) پس از گذشت ۱۲ سال از فیلم سرعت، یک بار دیگر همبازی ساندرا بلاک شد. این فیلم که بازسازی اثری کرهای محصول سال ۲۰۰۰ است، داستان زن و مردی را روایت میکند که از طریق گذاشتن نامه در صندوق پست با یکدیگر در ارتباط هستند ولی در ادامه متوجه میشوند که آنها در دو زمان متفاوت و به فاصلهی دو سال از هم زندگی میکنند. خانهای روی برکه با واکنش متفاوت منتقدان همراه شد، به طوری که گروهی از آنها فیلم را به سبب نشان دادن یک رابطهی عاشقانهی خوب ستودند و گروهی دیگر نیز از تناقضهای داستان و روند غیرمنطقی آن خرده گرفتند.
کیانو پس از یک سال استراحت، در سال ۲۰۰۸ در دو فیلم روزی که دنیا از حرکت ایستاد (The Day the Earth Stood Still) و سلاطین خیابان (Street Kings) به ایفای نقش پرداخت. او در روزی که دنیا از حرکت ایستاد که بازسازی فیلمی به کارگردانی رابرت وایز بود، نقش موجودی بیگانه به نام کلاتو را بازی میکند که برای هشدار دادن به انسانها وارد زمین شده است. او در سلاطین خیابان نیز نقش افسر پلیسی را ایفا میکند که در تلاش است تا بیگناهی خود را به اثبات برساند.
بازی در فیلم جان ویک
با آغاز دههی جدید میلادی، کیانو با از دست دادن جایگاه خود در سینمای بدنهی هالیوود، به سمت بازی در آثار درجهی B سینما سوق پیدا کرد. البته در این میان، حضور وی در فیلم جان ویک (John Wick) تا حدودی معادلات را برهم زد و موفقیت خیره کنندهی این فیلم به بازسازی نسبی جایگاه وی در جریان اصلی سینما منجر شد. کیانو در جان ویک، نقش آدمکش بی رحمی را بازی میکند که پس از مرگ همسرش، ترجیح میدهد در آرامش زندگیش را به پیش ببرد ولی حملهی پسر کارفرمای سابقش، او را ناچارا وارد یک ماجرای انتقامی و خون بار میکند. با توجه به فروش بالای جان ویک، ریوز سه سال بعد دوباره در نقش این آدمکش کلاسیک بر پردهی سینماها ظاهر شد که این قسمت نسبت به قسمت اول، چه از نظر مالی و چه جایگاهش در میان منتقدان، به موفقیتی بزرگتر دست یافت. کیانو برای رسیدن به آمادگی لازم برای نقش جان ویک، به مدت ۴ ماه، روزانه ۸ ساعت به یادگیری دقیق کار با اسلحه و حرکات رزمی پرداخت و در طول تصویربرداری نیز بیش از ۹۰ درصد از بدلکاریهای نقشش را شخصا اجرا کرد. او در صحنهی مبارزه در کلوپ شبانه، با تب بالای ۴۰ درجه سانتیگراد جلوی دوربین قرار گرفت. کارگردانی هردو قسمت جان ویک بر عهدهی چاد استاهلسکی بود که خودش در سه گانهی ماتریکس به عنوان بدلکار کیانو ریوز فعالیت میکرد.
تجربه کارگردانی
ریوز در تنها تجربهی کارگردانیاش به ساخت فیلم مرد تای چی (Man of Tai Chi) با موضوع هنرهای رزمی پرداخت که به نوعی از زندگی یکی از دوستانش، تایگر هو چون که او نیز یکی از بدلکاران فیلمهای ماتریکس بود الهام گرفته شده است. خود تایگر نیز در نقش اصلی کار ظاهر شد. ریوز از سالها قبل فیلمنامهی مرد تای چی را در اختیار داشت و مراحل پیش تولید کار را نیز از سال ۲۰۰۸ آغاز کرد که در نهایت، تکمیل مراحل مختلف ساخت فیلم ۵ سال به طول انجامید. کیانو علاوه بر ساخت فیلم، در تهیهکنندگی چندین اثر سینمایی شرکت داشته که از میان آنها میتوان به مستند سینمایی پهلو به پهلو (Side by Side) اشاره کرد. کیانو در این مستند به فرآیند تصویربرداری به شیوهی سنتی و دیجیتال و بررسی معایت و محاسن این دو روش میپردازد و در این باره با فیلمسازان سرشناسی همچون مارتین اسکورسیزی، جیمز کامرون، ریچارد لینکلیتر، دیوید فینچر، کریستوفر نولان و دیوید فینچر به گفتگو مینشیند.
چاپ کتاب مصور
از دیگر فعالیتهای هنری کیانو، میتوان به چاپ کتاب مصور عادت به خوشبختی اشاره کرد که او در این اثر، کار نوشتن متنها را برعهده داشته و نقاشیها نیز توسط الکساندارا گرانت کشیده شده است.
ناکامی های زندگی، مرگ همسر و دختر
کیانو در طول زندگی شخصیش با ناکامیهای متفاوتی روبرو شده است. در ژانویهی سال ۲۰۰۰ تنها فرزند وی و جنیفر سایم، به صورت مرده به دنیا آمد. آنها نام فرزندشان را آوا گذاشتند. غم و اندوه ناشی از این حادثه، به شدت رابطهی کیانو و جنیفر را تحت تاثیر قرار داد تا جایی که آنها چند هفته بعد تصمیم به جدایی گرفتند. در ادامه در دوم آوریل ۲۰۰۱، جنیفر در اثر سانحهی رانندگی، جان خود را از دست داد. پس از تحقیقات به عمل آمده مشخص شد که وی در هنگام رانندگی، تحت تاثیر داروهایی بود که در آن زمان برای مقابله با افسردگیش مصرف میکرد. جنیفر در کنار دخترش آوا به خاک سپرده شد.
کیانو که پس از مرگ جنیفر، شرایط روحی بسیار بدی داشت و دچار افسردگی شده بود، از واچوفسکیها خواست تا تصویربرداری قسمت دوم ماتریکس را برای چند ماه به عقب بیندازند. در سال ۲۰۱۰ عکسی از کیانو در محیط مجازی منتشر شد که در آن، وی به حالتی افسرده و پریشان به تنهایی روی نیمکت پارک نشسته و مشغول خوردن ساندویچ است. این تصویر در مدت کوتاهی موجی از نگرانیها را برای دوستداران وی به وجود آورد تا جایی که یکی از صفحات طرفدارای او در فیسبوک برای حمایت از وی و تاکید بر این موضوع که او هنوز فراموش نشده است، روز پانزدهم ژوئن را به نام کیانو ریوز نامگذاری کردند.
ماجرای شکایت زنی از کیانو ریوز
کیانو ریوز در سال ۲۰۰۶ متهم به تجاوز به زنی شد که او به دادگاه رفت و ادعا کرد که او پدر نوزادش است و خواستار شد تا کیانو هر ماه مبلغی به عنوان کمک خرجی برای بزرگ کردن فرزندشان به او بدهد. اما کیانو تسلیم این حیله نشد و به پیشنهاد وکیلش آزمایش دیانای داد.
در دسامبر ۲۰۰۶ تمام نقشه های آن زن فریبکار نقشه بر آب شد و نتایج آزمایش برای دادگاه خوانده شد و معلوم شد که «کیانو ریوز» پدر آن نوزاد نیست. دادگاه ۱۵ سال حکم زندان برای آن زن تعیین کرد. اما قلب مهربان کیانو ریوز به او اجازه نداد که از او شکایت کند و از دادگاه خواستار آزادی او شد.
فعالیت خیرخواهانه
کیانو با وجود اینکه دارای آپارتمانی در منهتن و نزدیکی پارک مرکزی نیویورک است اما معمولا در هتلها و خانههای اجارهای زندگی میکند. او یک مؤسسهی خیریه را برای بیماران سرطانی راه اندازی کرده که ترجیح داده، نام خود روی آن نباشد. کیم ریوز، خواهر وی، در گذشته به مدت ۱۰ سال با سرطان خون مبارزه کرده است که در این مدت، کیانو حامی اصلی کیم بوده و برای بهود وی ۵ میلیون دلار هزینه کرده است.
عشق موتورسیکلت
کیانو عاشق موتورسیکلت است و یکی از مالکان کمپانی Arch Motorcycle به حساب میآید که به ساخت و فروش موتورسیکلتهای سفارشی میپردازد. او همچنین یکی از طرفداران جدی مسابقات فرمول یک است.
ستاره دار شدن
در اوایل سال ۲۰۰۵، ریوز در پیاده روی مشاهیر هالیوود صاحب یک ستاره شد.
دوستان صمیمی
او در بین تمام هنرمندان هالیوودی بیش از هرکسی با الکس وینتر و ساندرا بولاک رابطهی خوبی دارد. کیانو تا زمان مرگ ریور فونیکس، بهترین دوست وی به حساب میآمد و با آنتونی کوئین نیز در اواخر زندگی وی، رابطه نزدیکی داشت. کیانو از پیتر اوتل، بازیگر فقید ایرلندی به عنوان محبوبترین و تاثیرگذارترین بازیگر زندگیش یاد میکند.
محبوب ترین فیلم ها
محبوبترین فیلمهای وی عبارت است از راننده تاکسی (Taxi Driver)، اشتروشک (Stroszek)، اینک آخرازمان (Apocalypse Now) و پرتقال کوکی (A Clockwork Orange). استنلی کوبریک، مارتین اسکورسیزی، فرانک کاپرا و دیوید لین نیز فیلمسازان محبوب وی به حساب میآیند.
امیدواریم بیوگرافی کیانو ریوز مورد توجه شما قرار گرفته باشد، در ادامه 20 حقیقت خواندنی در مورد کیانو ریوز را می خوانید.
۱. کیانوی جوان در لباس هاکی
کیانو ریوز در بیروت لبنان به دنیا آمده و حاصل پیوند چند نژاد مختلف است؛ پدر او، تباری ایرلندی-چینی-پرتغالی دارد و مادرش انگلیسی است. کودکی کیانو در تورنتو کانادا گذشت، جایی که علاقه به هاکی روی یخ، در خون مردم جریان دارد. در تمام طول دوران مدرسه، کیانو در لباس هاکی دیده میشد و حتی فرصتی برای حضور در یکی از تیمهای لیگ هاکی اونتاریو کانادا بر سر راهش قرار گرفت؛ اما آن را رد کرد چون باور داشت که آیندهاش بر روی صحنه رقم خواهد خورد. تجربه ورزشی او، بعدها در فیلم «یانگ بلاد» به کمکش آمد.
۲. معاشرت با آلیس کوپر
مادر کیانو، طراح لباس بود؛ حرفهای که به علاقه فرزندش به هنرهای نمایشی دامن میزد. کیانو در مصاحبهای درباره لباسهایی صحبت کرده است که به مناسبت هالووین توسط مادرش طراحی میشدند؛ مادر در پرداختن به جزییات کاستوم شخصیتهای موردعلاقه پسرش (مانند بتمن و دراکولا)، نهایت دقت را به کار میبرده و این موضوع، لحظاتی شاد و لذتبخش به کودکی کیانو افزوده است. شغل مادر هنرمند ریوز باعث میشد که با افراد مشهور زیادی رفتوآمد داشته باشد و بسیاری از آنان را در منزلش به حضور بپذیرد؛ یکی از این افراد، آلیس کوپر بود؛ کوپر آهنگساز، خواننده راک و بنیانگذار یک گروه موسیقی به همین نام است و کیانو خاطرات زیادی از حضور او در خانهشان دارد. ریوز در مصاحبهای، از بازیگوشیهای شوخطبعانه آلیس کوپر برای عصبانی کردن خدمتکار خانه و ساعتهای شاد معاشرت با او گفته است.
۳. چاک اسپداینا که بود؟
در دهه هشتاد، زمانی که ریوز تازه به لسآنجلس آمده بود متوجه شد که بسیاری از مدیران فعال در کار سینما، علاقهای به دعوت از او برای تست بازیگری ندارند؛ نام غیرمتعارف «کیانو»، برای اکثر تهیهکنندگان بازدارنده بود و باعث میشد تمایلی به دیدار با او و ارزیابی استعدادش نداشته باشند؛ علت این بازدارندگی، تلفظ سخت و تا حدودی عجیب کیانو به معنای «نسیمی که بر فراز کوهها میوزد» بود. ریوز برای غلبه بر این مشکل، تصمیم گرفت که در هنگام فرستادن رزومه و تقاضا برای حضور در تستهای بازیگری، از نام مستعار استفاده کند؛ معروفترین این نامها، «کی.سی ریوز» و «چاک اسپداینا» بودند. درنهایت، کیانو تصمیم گرفت که از نام اصلیاش استفاده کند چون این فرایند را بیفایده دانست؛ او بههرحال مجبور بود در دیدار با مدیران سینمایی خود را کیانو ریوز معرفی کند و آنها هم پس از دیدن تست او، به هنر و استعدادش ایمان میآوردند و عجیب بودن این نام، جایش را به منحصربهفرد بودن میداد.
۴. ماجرای عجیب ازدواج تصادفی آقای ریوز
فیلم «دراکولای برام استوکر» در سال ۱۹۹۲ توسط فرانسیس فوردکاپولا ساخته شد؛ کیانو ریوز در این پروژه با وینونا رایدر همکار بود. در یکی از صحنههای «دراکولا» کاراکترهای آن، با یکدیگر ازدواج کردند؛ رایدر بعدها در مصاحبهای گفت که فوردکاپولا برای ضبط آن صحنه از یک کشیش واقعی استفاده کرده و همه جزییات مراسم، مطابق واقعیت اجرا شده بود. این به آن معناست که وینونا و کیانو را میتوان زن و شوهر دانست و رایدر هم بارها به شوخی بر این نکته تاکید کرده است. اگرچه، کاپولا هم حضور کشیش و اجرای جزییات مراسم را تایید کرده است اما تا وقتی که ندانیم کشیش عقد را با استفاده از نام واقعی بازیگران جاری کرده یا با نام کاراکترهایشان، نمیتوانیم از صحت موضوع مطمئن باشیم.
۵. یکی برای همه
کیانو ریوز در دوران کار حرفهایاش با سوپراستارهای زیادی هم بازی شد؛ آل پاچینو (در «وکیل مدافع شیطان» محصول سال ۱۹۹۷) و جک نیکلسون (در «یکی باید کوتاه بیاید» محصول سال ۲۰۰۳) دو تن از مهمترین نمونههایی هستند که میتوان نام برد. جالب است بدانید که در جریان ساخت بعضی از این پروژهها، تعادل مالی تیم سازنده به هم میخورد و در تامین دستمزد نسبتا بالای سوپراستارها دچار مشکل میشدند. کیانو ریوز بارها حاضر شد از میزان دستمزدش بکاهد تا سازندگان بتوانند بودجه لازم برای حضور دیگر بازیگران را فراهم کنند. این رویکرد، نشانهای از تعهد ریوز به کار، ازخودگذشتگی و علاقهاش برای به ثمر رسیدن پروژههاست. او به یاد میآورد که در جواب درخواست تهیهکنندگان برای تخفیف دستمزد گفته است: «این تمام کاری است که باید انجام دهم؟ البته که قبول میکنم. دیگر چه کاری از دستم برمیآید؟ هر کاری که بتوانم انجام خواهم داد.»
۶. ۱۰ سال حبس
پس از موفقیت فیلم «سرعت» در ۱۹۹۴، اشتیاق و تمایل استودیوی سازنده برای ساخت دنباله آن، چندان دور از انتظار نبود؛ کیانو ریوز در این فیلم، نقش پلیسی را بازی میکرد که در حال تلاش برای نجات جان مردمی بود که در یک اتوبوس محبوس شده بودند؛ مساله مهم، سرعت اتوبوس بود که نباید از ۵۰ مایل در ساعت پایینتر میآمد چون خطر انفجار بمب درون آن حتمی میشد. فیلمنامه «سرعت ۲» زمانی برای ریوز فرستاده شد که او مشغول فیلمبرداری فیلم «واکنش زنجیرهای» محصول سال ۱۹۹۶ بود. رویکرد او در آن دوران، احتیاط بیشتر در هنگام انتخاب نقش بود؛ چراکه قصد داشت در قالب کاراکترهای متفاوتتری دیده شود و تماشاگر او را بهعنوان بازیگر فیلمهای اکشن نشناسد. ریوز پیشنهاد بازی در «سرعت ۲» را رد کرد. تصمیمی که به عقیده خودش باعث شد برای یک دهه، انزوایی حرفهای را تجربه کند؛ چیزی شبیه حبس کشیدن و در زندان بودن. کمپانی فاکس برای ده سال از دادن هرگونه پیشنهاد کاری به ریوز خودداری کرد و درنهایت، دنباله «سرعت» را بدون ریوز و با حضور جیسون پاتریک و ساندرا بولاک ساخت. فیلم، چندان مورد استقبال قرار نگرفت و کیانو ریوز هم بابت اضافه نکردن آن به کارنامهاش پشیمان نشد. او به یاد می آورد که در زمان رد کردن پیشنهاد بازی در این فیلم به کارگردان، یان د بونت گفته بود: «میدونی… قایقها آنقدرها هم سریع حرکت نمیکنند.»
۷. افتضاح روی استیج
کیانو ریوز در دهه ۹۰ عضو یک گروه موسیقی بود. آنها نوعی از موسیقی را دنبال میکردند که بنا بر گفته خودش در گروه «موسیقی فولکلور» یا «موسیقی محلی» قرار میگرفت. وقتی به یک فستیوال موسیقی متال در میلواکی دعوت شدند، به شکل قابلملاحظهای با بقیه گروههای حاضر و آثارشان ناهماهنگ بودند. شدت این ناهماهنگی بهاندازهای بود که ریوز درباره عکسالعمل تماشاگران در هنگام اجرا میگوید: «مردم لیوانهای نوشیدنیشان را به سمت ما پرت میکردند، میگفتند «گم شوید» و فریاد میزدند «افتضاح هستید»… صحنههای جالبی بود؛ من را به خنده میانداخت.»
۸. کیانوی فریبخورده
در فیلم «بیننده» محصول سال ۲۰۰۰، کیانو ریوز در نقشی ظاهر شد که با آنچه بهطورمعمول از او انتظار میرود متفاوت بود؛ قاتلی سریالی که توسط یک کارآگاه (جیمز اسپیدر) تعقیب میشود. ریوز میگوید که برای بازی در این فیلم فریبخورده است؛ ظاهرا یکی از دوستان سابق کیانو، با جعل امضای او برای حضور در «بیننده» قرارداد میبندد و ریوز که میترسد نتواند ادعای جعلی بودن امضا را اثبات کند، مجبور به شرکت در پروژه میشود. او میگوید: «من نمیتوانستم به دادگاه ثابت کنم که این امضای من نیست و ممکن بود پس از طرح شکایت، مورد ادعای اعاده حیثیت هم قرار بگیرم و محکوم شوم. بنابراین چارهای نداشتم جز اینکه به پروژه بپیوندم.»
۹. نامی که کسی به یاد نخواهد آورد
اصلا عجیب نیست که ستارههای هالیوود، هر از چند گاهی در سریالهای معتبر و باکیفیت تلویزیونی ظاهر شوند. رویکرد کیانو ریوز درباره این مساله کمی متفاوت است؛ حضور او در تلویزیون با سریالی رقم خورد که کمتر کسی حتی اسمش را به یاد میآورد: «Swedish Dicks». یک سریال آمریکایی- اسکاندیناویایی درباره دو کارآگاه خصوصی سوئدی که تلاش دارند در لسآنجلس کسب درآمد و گذران زندگی کنند. پیتر استورمیر، دوست ریوز هم در این سریال به ایفای نقش پرداخته و شبکه پاپ تی.وی ایالاتمتحده اقدام به پخش آن کرده است.
۱۰. شاعرانگیهای ماتریکس
کیانو ریوز در سال ۲۰۱۱ با الکساندرا گرنت، هنرمند مشهور در انتشار کتابی به تعداد محدود همکاری کرد؛ این کتاب، شعرهای کیانو را به همراه تصویرسازیهای الکساندرا به نمایش میگذاشت. آنها در سال ۲۰۱۶، همکاری مشترک دیگری در پروژهای مشابه داشتهاند و هماکنون در تلاش هستند تا کتابهای بیشتری با رویکرد نمایش زیباییشناسی بصری را از طریق فروشگاه یا سیستم اشتراک آنلاین به علاقهمندان بفروشند.
۱۱. هیچچیز جلودارش نیست
کیانو ریوز، معمولا ریسک میکند و بابت انجام کارهای خطرناک در هنگام فیلمبرداری فیلمهایش مشهور است؛ بهترین مثال برای شناساندن این روحیه او، مجموعه فیلم های «جان ویک» است. ریوز در نقش این آدمکش حرفهای، بارها و بارها درگیری فیزیکی، تیراندازی و رانندگی دیوانهوار را به نمایش میگذارد؛ اما یکی از سکانسهای فیلم «جان ویک» در زمینه سختی هنگام فیلمبرداری، گوی سبقت را از دیگران میرباید. این سکانس که در یک نایت کلاب اتفاق میافتد، شامل درگیری و زدوخوردی طولانی بین ریوز و عدهای از دشمنانش است و با وجود بیماری شدید کیانو فیلمبرداری شده است. کارگردان درباره آن میگوید: «کیانو حدود ۴۰ درجه تب داشت.» با توجه به اکشن بودن صحنه و فعالیت فیزیکی شدیدی که برای آن برنامهریزی شده بود، چه میتوان گفت به جز اینکه او حرفهای بودن را به اوج رسانده است؟
۱۲. فعالیت همزمان دو نیمکره مغز
طرفداران دوآتشه ریوز با تماشای دقیق فیلمهایش به این نتیجه رسیدهاند که او برای انجام کارها از هر دو دستش استفاده میکند و این موضوع نشانه آن است که میتواند هردو نیمکره مغزش را به کار بگیرد. تعداد افرادی که قادر به انجام این کار باشند واقعا کم است و اکثر آنها در فعالیتهای هنری و خلاقانه بسیار موفقاند. اگر بار دیگر به تماشای «جان ویک» بنشینید، متوجه خواهید شد که کیانو ریوز در زمان تحویل سگش از پیک، رسید را با دست چپ امضا میکند و این در حالی است که در بقیه صحنههای فیلم، اسلحه را با دست راست میگیرد.
۱۳. همراه با بیماران سرطانی
این گفته ریوز بسیار مشهور است: «پول چیزی است که برای من کمترین اهمیتی ندارد؛ درواقع، آنچه تا امروز به دست آوردهام، کفاف گذران زندگیام را برای چند قرن آینده میدهد.» البته فقط حرف نمیزند؛ در عمل هم به آنچه میگوید اعتقاد دارد. کیانو ریوز با سخاوت تمام، از برنامههای مبارزه با سرطان حمایت میکند و بخش قابلتوجهی از ثروتش را به ایجاد مراکز درمانی و تهیه امکانات برای بهبود وضعیت کودکان سرطانی اختصاص داده است. همچنین او بنیانگذار یک انجمن خیریه حمایت از بیماران سرطانی است در حالی که علاقهای به ذکر نام و عنوانش بهصورت رسمی ندارد. جدا از مسائل انساندوستانه، ریوز برای انجام چنین فعالیتهایی دلیلی شخصی هم دارد؛ خواهر او، کیم سالها با سرطان خون جنگید و همین موضوع انگیزه کیانو برای حمایت از بیماران شد.
۱۴. شیفته موتورسواری
علاقه شدید کیانو ریوز به موتورسواری بر علاقهمندانش پوشیده نیست؛ او در حین فیلمبرداری فیلمی در آلمان، این مهارت را آموخت و با یک موتورسیکلت به آمریکا بازگشت. او کلکسیون متنوعی از موتورها دارد و از سواری لذت میبرد اما در سالهای اخیر چندان تند نمیراند؛ البته کیانو پس از بارها تصادف و آسیب دیدن حین موتورسواری به این نتیجه رسیده است: از دست دادن یک دندان، شکستن قوزک پا، فرورفتن دندان در لب و زخمهای متعدد بر سطح پوست باعث تغییر سرعت او شدهاند. جالب است بدانید که بیاحتیاطی ریوز در هنگام موتورسواری به حدی بوده که برخورد با کوه در حین یک موتورسواری شبانه باعث پاره شدن طحالش شده است.
۱۵. مبارزه فلجکننده
یکی از جذابترین صحنههای فیلم «ماتریکس»، صحنه نبردی است که همراه با غلبه بر نیروی جاذبه تصویرسازی میشود؛ سبک بصری منحصربهفردی که در ساخت این سکانس به کار رفته است، بازیگران را مجبور به آویزان شدن طولانیمدت از کابلهایی مخصوص میکرد؛ انجام حرکات رزمی در حین اجرای چنین تکنیکی، آسیب جدی به بدن همه آنها زد. متاسفانه ریوز پیشازاین هم در جریان فیلمبرداری دچار مشکلی در ستون فقرات شده بود و دو تا از دیسکهایش بیرون زده بودند. آسیب حاصل از کابلها باعث شد که پاهای او برای مدتی فلج شوند. اگر دقت کرده باشید، در مبارزههای فیلم اول مجموعه «ماتریکس»، کیانو را کمتر در حال لگدزدن میبینیم؛ او برای درمان این عارضه مجبور شد یک عمل جراحی در ناحیه گردن انجام دهد.
۱۶. ماموریت غیرممکن کیانو
کیانو ریوز در جریان بازی در مجموعه فیلمهای «ماتریکس»، تسلطی نسبی بر هنرهای رزمی پیدا کرده بود. وقتی از او برای حضور در فیلم «جان ویک» دعوت شد، انتظار داشت که صحنههای اکشن آن از نوعی باشند که پیش از این تجربه کرده است؛ اما چاد استاهلسکی قصد داشت کیانو را وارد چالشی جدی کند. او صحنههایی طراحی کرد که نهفقط کوچکترین شباهتی به «ماتریکس» نداشتند بلکه برای اجرایشان کسب مهارتهای کاملا جدیدی لازم بود. بدین ترتیب، کیانو تمام مهارتهای قبلیاش را کنار گذاشت و از صفر شروع کرد؛ او با تمرینهای فشرده و تحت نظر اساتید کارآزموده، وارد دنیای جدید فنون رزمی و تکنیکهای مبارزاتی شد و چه کسی میتواند تاثیر تلاش سخت او را بر فیلم نادیده بگیرد؟
۱۷. ماجرای «کیانوی غمگین»
اگر طرفدار کیانو ریوز باشید و البته اهل گشتوگذار در اینترنت، حتما با عبارت «کیانوی غمگین» آشنا هستید؛ چند سال پیش، عکسی از ریوز در اینترنت منتشر شد که او را در حالی نشان میداد که بر نیمکتی در پارک نشسته است، ساندویچ میخورد و عمیقا ناراحت به نظر میرسد. این عکس با عنوان «کیانوی غمگین» دستبهدست میشد و آنقدر موردتوجه قرار گرفت که هواداران ریوز تصمیم گرفتند روزی را بهعنوان «روز خوشحال کردن کیانو» نامگذاری کنند؛ مسالهای که خود او همیشه با شوخطبعی به آن اشاره میکند. ریوز با این عکس معروف مشکلی ندارد و آن را یک شوخی جالب میداند اما تاکید دارد که در آن روز بهخصوص فقط در حال صرف ناهار و نه غمگین بلکه غرق در افکارش بوده است. او در مصاحبهای خطاب به طرفدارانش گفت: «من دیگر «کیانوی غمگین» نیستم.»
۱۸. جرقه اولیه جان ویک در دنیای ماتریکس
«ماتریکس»، بدون شک یکی از نقاط عطف کارنامه ریوز است؛ فیلمی که علاوه بر فتح گیشهها، در سراسر جهان بهعنوان یک پدیده فرهنگی هم موردتوجه گرفت. کیانو ریوز تا پیش از حضور در «ماتریکس» هم بازیگری سرشناس و پرطرفدار بود اما نمیتوان انکار کرد که واچوفسکیها از او یک سوپراستار ساختند؛ مسیر زندگی حرفهای و آینده هنری ریوز پس از «ماتریکس» به شکل غیرمنتظرهای تغییر کرد.
جالب است بدانید که اثر خارقالعاده واچوفسکیها، سرنوشت کسان دیگری را هم تغییر داد؛ چاد استاهلسکی و دیوید لیچ که در آن فیلم بدلکاران کیانو ریوز بودند، سالها بعد با همکاری یکدیگر «جان ویک» را ساختند؛ لیچ و استاهلسکی بهصورت مشترک مسئولیت کارگردانی و طراحی حرکات بدلکاری این مجموعه فیلمها را بر عهده گرفتند. اما چه شد که این سه نفر دوباره گرد یکدیگر آمدند و موفق هم شدند؟ کیانو ریوز که مشغول همفکری و کمک کردن به درک کولستاد در نوشتن سناریو بود، بهصورت همزمان با استاهلسکی و لیچ تماس گرفت تا از آنها برای پیوستن به پروژه دعوت کند؛ پیشنهاد اولیه کیانو، طراحی حرکات بدلکاری «جان ویک» بود اما او در دل امیدوار بود که بتواند مسئولیت کارگردانی را هم بر عهده دوستان قدیمیاش بگذارد. او موفق شد و آن همکاری همچنان ادامه دارد.
۱۹. راز دل آقای ریوز
کیانو ریوز چنان درونگرا و مرموز است که کمتر کسی از آنچه در دلش میگذرد خبر دارد. اما جالب است بدانید که یک خبرنگار در مصاحبهای او را به دام انداخت؛ ریوز در پاسخ به این سوال که از کدام بازیگر زن خوشش میآید، از ساندرا بولاک بازیگر نقش مقابلش در فیلم «سرعت» نام برد. جالب است بدانید که بولاک هم در مصاحبه دیگری، کیانو ریوز را بهعنوان همکاری که برایش جذاب است معرفی کرد.
۲۰. آتش زدن یک شهر
اگر طرفدار بازی سایبر پانک باشید، از دریافت خبر حضور کیانو ریوز در سایبرپانک ۲۰۷۷ هیجانزده خواهید شد؛ او با کاراکتر جانی سیلورهند ظاهر میشود که هم از لحاظ بدنی، هم از لحاظ صدا و چهره به یکدیگر شبیهاند. در مراسم معرفی بازی که توسط مایکروسافت انجام شد، ورود ناگهانی ریوز به صحنه برای همه غافلگیرکننده بود؛ او علاوه بر اعلام خبر حضورش در بازی با کاراکتر جانی سیلورهند، تاریخ انتشار آن را هم اطلاعرسانی کرد.
امیدواریم که این مطلب در مورد بازیگر محبوب کیانو ریوز مورد توجه شما عزیزان قرار گرفته باشد.