مجله تاپ‌ناز‌

متن ادبی عاشقانه؛ زیباترین متن های ادبی کوتاه عاشقانه و عکس نوشته های ادبی

جمله های ادبی کوتاه و خواندنی عاشقانه را در این بخش با عکس نوشته های زیبا قرار داده ایم.

متن ادبی عاشقانه

در این مطلب متن، جملات کوتاه و عکس های ادبی عاشقانه زیبا را مشاهده می کنید.

متن ادبی عاشقانه

♥ بگذار بگویم
بغض ڪه مے ڪنے
گریه ام‌ میگیرد
خنده ات ڪه بگیرد
حالم از همیشه بهتر است…
مے بینے زندگیم را؟!
به دلت بند است بندِ دلم… ♥♥♥

*****

و عشق

پزشک حاذقی است !

که نسخه ی تمام درد هایم را

لابلای موهای تو پیچید . . .

*****

همه ی طبقات آسمان را گشته ام ، در دل ستاره باران نیمه شبهای روشن و مهربان تابستان ، بر جاده کهکشان تاخته ام ، صحرای ابدیت را درنوردیده ام ، بال در بال فرشتگان ، در فضای پاک ملکوت شنا کرده ام ، با خدایان ،ایزدان با همه ی الهه های زیبای آسمان ، با همه ارواح جاویدی که در نیروانای روشن و بی وزش آرام یافته اند آشنا بوده ام .از هر جا ، از هر یک یادی ، یادگاری ، برایت آورده ام . از سیمای هر کدام زیباترین خط را ربوده ام ، از اندام هر یک نازنین طرح را گرفته ام ، از هر گلی ، افقی ، دریایی ، آسمانی ، چشم اندازی ، رنگی دزدیده ام ، و ، با دست و دامنی پر از خطها و رنگها و طرح های آن سوی این آسمان زمینی ، از معراج نیمه شبان تنهایی ، به دامان مهربان تو – ای دامن حریر مهتاب شبهای زندگی سیاه من – فرود آمده ام ، نشسته ام تا آن ودیعه ها که از آسمانها آورده ام در دامن تو ریزم

*****

قانون جاذبه را سیب کشف کرد وقتی آدم برای حوایش بهشت را هم فروخت !

متن ادبی عاشقانه

از نگاهت تا دلم رنگین کمان گل می کند
با تو باید مثل باران حرف زد !

*****

شاید یک روز یک نفر جوری آدم را بخواهد
که خواستنش به این راحتی ها تمام نشود !

*****

می ترسم کسی جایم را در قلبت بگیرد

بوی تنت را بگیرد

آغوشت را از من بگیرد

چه احساس مبهمی است حسادت !

*****

آنگاه که غرور کسی را له می کنی،
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی
تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،
می خواهم بدانم،
دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی
تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟

*****

رفتن فعل قشنگی نیست ؛ با من فقط راه بیا …

*****

در انتظار آغازی دیگرم،
انتخاب مجدد جفت ها،
تا شاید این بار نوحی بیاید
و مرا برگزیند در کنار “تو” !

*****

لبانت طعم انار می دهند
بهشت را دانه دانه بر لبانم بگذار !

متن ادبی عاشقانه

جاده لحظه به لحظه با من می آید
گویی کنجکاو است که برای دیدار چه کسی چنین بیتابم !!!

 

جملات ادبی عاشقانه برای یار

بس کن چقدر خیره به امواج می شوی ؟
دریا که مثل چشم تو زیبا نمی شود !!!

*****

زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند.
زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ.
زندگی رویایی است، مثل رویای یک کودک ناز.
زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز.
زندگی تک تک این ساعتهاست،
زندگی چرخش این عقربه هاست،
زندگی راز دل مادر من.
زندگی پینه ی دست پدر است،
زندگی مثل زمان در گذر است….

*****

بدجور عاشقتم
تو آنقدر مهربانی که مهربانتر از تو ندیده ام
طعم شیرین عشق را تنها با تو چشیده ام
از آن لحظه که تو آمدی تنها این را از قلبم شنیده ام
دوستت دارم
نقاشی خودم را در کنار تو بر روی دیوار اتاقم کشیده ام
همه می گویند تو دیوانه ای ، نمیدانند برای داشتن تو چه سختی ها کشیده ام
تو باور کن که من برای داشتن عشق پاکی مثل تو لحظه ها را با خدای خویش بوده ام ،
تا تو را به من بدهد که اینگونه عاشقت شوم ، اینگونه اسیر آن دل مهربانت شوم

*****

دلگیرم

از کسی که مرا غرق خودش کرد!

اما نجاتم نداد …

متن ادبی عاشقانه

نمیدانم تو را به اندازه ی نفسم دوست دارم یا نفسم را به اندازه ی تو ؟
نمیدانم چون تو را دوست دارم نفس میکشم یا نفس میکشم که تو را دوست بدارم ؟
نمیدانم زندگیم تکرار دوست داشتن توست یا تکرار دوست داشتن تو زندگیَم ؟
تنها میدانم ، بسیار میخواهم تو را …

*****

دو کلام حرف حساب باهات دارم :

” دوست دارم ”

متن ادبی عاشقانه

برف هفت سالگی ام را به خاطر صدای مادرم دوست داشتم  که میگفت
پاشو ببین عجب برفی اومده
برف ده سالگی را به خاطر تعطیل شدن مدرسه و خوابیدن کنار
مادرم حتی یک ساعت بیشتر
برف چهارده سالگی را به خاطر تشویش امتحانات
برف هجده سالگی را به خاطر استرس کنکور و آینده !!
برف بیست سالگی را به خاطر عاشقی . هیجان عشقی که در ذهنم
تا ابد ادامه داشت
اما از برف بیست و پنج سالگی به بعد
برف ها فقط سرد بود و سرد بود و سرد……
و خاطراتی که هرگز تکرار نخواهد شد……

*****

متن ادبی عاشقانه

هیچ رویایی به پای بیداریم با تو نمیرسد

خواب ها فقط خودشان را اذیت می کنند !

متن ادبی عاشقانه

اعتیاد هم دلیل زیبایی است برای مردن

وقتی که تزریق هوای تو باشد …

*****

♥من گفتگوهاے طولانیِ قبل خواب را دوست دارم
آنجایے ڪه هر دومان خیره به سقف
سر یڪ جمله‌ے ساده اما دلچسب
روے شانه،
سمتِ هم بر مے گردیم… ♥♥♥

*****

گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی…
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی …
گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات…
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری و حال هم که…
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای…!
که می شناسی بنشینی و”فقط” نگاه کنی…
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود…
گاهی دلگیری…شاید از خودت…شاید

متن ادبی عاشقانه

متن های عاشقانه ادبی و زیبا برای عشق

تو را دوست دارم
و هیچ كس از مردان این زمانه
جرأت ندارد این عشق را
كه همچو ماری بر كوزه ی قلبم پیچیده
از من دور كند
من هر صبح این زهر را
كه تو بر جریان قلب م میریزی
سرمیكشم
میمیرم
و شب بار دیگر
برای دوست داشتنت
زنده میشوم …

*****

معشوقه ای پیدا کرده ام به نام روزگار

این روزها مرا در آغوش خویش سخت به بازی گرفته است

*****

♥مے شود آنقدر بوسه بارانم ڪنے ڪه خواب ببرد
مرا… ؟
مے شود جورے صدایم ڪنے ڪه قند توے دلم آب شود… ؟
مے شود بنشینم ڪنار دستت،
دستت را بیاندازے دور گردنم،
بینے ات را بچسبانے به بینے ام،
چشم بدوزے به چشمم،
دیوانه ام ڪنی…؟
مے شود آنقدر حریصانه و یڪریز ” دوستت دارم ” بگویی، ڪه دیگر گوشم بدهڪار هیچ حرف حسابے نباشد….؟
مے شود دستهایت فقط گره دست هاے من شود…؟
تو با من قدم بزنی،
من به آدم ها فخر بفروشم
مے شود راه بیایے با دلم…؟
مے شود بغلم ڪنی،
سرم را بگذارم روے شانه ات
هے بوسه بزنے به موهایم
مے شود عطر موهایم دیوانه ات ڪند…؟
مے شود دیوانه ام شوی…؟
مے شود یڪ خواهش دیگر هم بڪنم؟
مے شود مال من شوی…؟ ♥♥♥

متن ادبی عاشقانه

یادت را از من نگیر

بگذار من هم مثل سهراب بگویم دلخوشی ها کم نیست

*****

آدم های خوب نه خاطره اند نه تاریخ

بلکه حقیقت روزگارند درست مثل خودت

*****

ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت

متن ادبی عاشقانه

وقتی تو با منی

ترافیک می تونه بهترین مکث عالم باشه

*****

خاطری گر نظرم هست همه خوبی توست

حسرتی گر به دلم هست همان دوری توست

*****

تو را دوست دارم
و هیچ كس از مردان این زمانه
جرأت ندارد این عشق را
كه همچو ماری بر كوزه ی قلبم پیچیده
از من دور كند
من هر صبح این زهر را
كه تو بر جریان قلب م میریزی
سرمیكشم
میمیرم
و شب بار دیگر
برای دوست داشتنت
زنده میشوم …

متن ادبی عاشقانه

متن های عاشقانه ادبی و زیبا

ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت

*****

چه درونم تنهاست و در این تنهایی

شاخه ی خشک نگاهم گل چشمانت را می جوید

متن ادبی عاشقانه

تلخ ترین حرف دوستت دارم اما …

شیرین ترین حرف  … اما دوستت دارم

*****

صدای گام های تو

ضربان زندگی من است

با من راه بیا

هنوز تشنه ی زنده بودنم

متن ادبی عاشقانه

♥بوسیدنت

جادہ ایست

ڪہ

بہ جنون ختم میشود

میدانستم

اما

بوسیدمت….

حے علے الجنون… ♥♥♥

متن های عاشقانه ادبی و زیبا

♥بہ ڪَمــــــانم …

“بهشت”

همیڹ باشد

ڪمی “بــــــاراڹ”

انــــــدڪی “مڹ”

و تمــــــام…

“آغوشت”. ♥♥♥

متن ادبی عاشقانه

♥مے شود آنقدر بوسه بارانم ڪنے ڪه خواب ببرد
مرا… ؟
مے شود جورے صدایم ڪنے ڪه قند توے دلم آب شود… ؟
مے شود بنشینم ڪنار دستت،
دستت را بیاندازے دور گردنم،
بینے ات را بچسبانے به بینے ام،
چشم بدوزے به چشمم،
دیوانه ام ڪنی…؟
مے شود آنقدر حریصانه و یڪریز ” دوستت دارم ” بگویی، ڪه دیگر گوشم بدهڪار هیچ حرف حسابے نباشد….؟
مے شود دستهایت فقط گره دست هاے من شود…؟
تو با من قدم بزنی،
من به آدم ها فخر بفروشم
مے شود راه بیایے با دلم…؟
مے شود بغلم ڪنی،
سرم را بگذارم روے شانه ات
هے بوسه بزنے به موهایم
مے شود عطر موهایم دیوانه ات ڪند…؟
مے شود دیوانه ام شوی…؟
مے شود یڪ خواهش دیگر هم بڪنم؟
مے شود مال من شوی…؟ ♥♥♥

متن ادبی عاشقانه

جملات کوتاه و ادبی عاشقانه

خواستم بگم همیشه محتاج همین نگاهم

فقط آروم به گوشیت نگاه کن

نذار گذر زمان خسته یا دلگیرش کنه

*****

تاریخ شارژ ارادت ما به شما

تا وقتی نفس باقیست اعتبار دارد

****

قلبم بی تابانه بهانه ی کسی را میکند که بار سفر بسته و رفته است.
رفته و چقدر زود از یاد برده که
نگاهی بی صبرانه منتظر نگاه های اوست
که چقدر آغوشی تشنه ی بغل های اوست
و این قلب دیوانه ی من باید رنج بکشد و
صبوری کند.
تا از یاد ببرد صاحبش را.
تا عشقی که سراسر وجودش را به لرزه می انداخت را فراموش کند.
و فراموش کند که روزی کسی بود
که برایش زندگی بود.

متن ادبی عاشقانه

گاهی هم باید ماند
تا شیرین شدن زندگی دو نفره را
یکبار دیگر تجربه کرد
ماندن جرات می خواهد
ماندن صبر، گذشت و فداکاری می خواهد
ماندن “عشق” می خواهد …!

 

امیدواریم مجموعه این متن و جملات ادبی عاشقانه و احساسی مورد توجه شما قرار گرفته باشد.

مطالب مشابه را ببینید!